راهنمای نوشتن داستان کوتاه علمی تخیلی

نوشته تری بیستون – ترجمه لیلا حسینی
این روزها چهکسی داستان کوتاه مینویسد؟ چهکسی آن را میخواند؟ یا دقیقتر اینکه اصلا چهکسی آن را میخرد؟ روزگاری بازار داستان کوتاه رونق زیادی داشت. فروش آن به قدری بود که بشود با پولش یک ماشین نو خرید.
اف اسکات فیتز جرالد و اروین شو برای نقد شدن یا برای رفقایشان داستان کوتاه نمینوشتند بلکه مینوشتند چون بابتش پول میگرفتند.
این روزها اگر یک ستاره ادبی نباشی انتشار داستان کوتاه کار سختی است. این قسمت بد ماجراست. قسمت خوبش هم این است که هنوز یک بازار تجاری برای داستان کوتاه وجود دارد؛ بازاری که درش رو به تازهکارها باز است؛ بازاری که میراث دوران پیش از تلویزیون است؛ روزگاری که مجلههای جیبی روی کاغذ زبر روزنامه چاپ و به چند سکه ناقابل فروخته میشدند و میلیونها نفر آنها را میخواندند.
اگر میخواهید داستانهایی بنویسید که نه فقط نویسندهها بلکه خوانندههای واقعی آنها را بخوانند، داستان کوتاه علمی-تخیلی بنویسید. فقط یادتان نرود داستان علمی-تخیلی گرچه شباهتهایی با داستان کوتاه ادبی معمول و ژانرهای دیگر دارد، تفاوتهای مهمی هم دارد. اینها قواعدی برای نوشتن داستان کوتاه علمی-تخیلی هستند.
انتظارات خواننده را برآورده کنید
خواننده وسترن، اسب، کلاه و اسلحه میخواهد. کسی که عاشق داستان معمایی است، منتظر یک قتل یا حداقل یک جرم است. خواننده رمانتیک هم روابط عاشقانه میخواهد.
خواستههای طرفدار داستان علمی-تخیلی خیلی مشخص نیست اما مهم است: او یک ایده جذاب، جالب یا حداقل تازه میخواهد. شاید خوانندگان داستان علمی-تخیلی فکر کنند داستان را برای داستان بودنش میخوانند اما اینطور نیست. آنها دوست دارند شگفتزده شوند. داستان علمی-تخیلی حس شگفتی خواننده را ارضا میکند، حس تخیلی که در مواجهه با دنیاهای دیگر و واقعیات دور از ذهن برانگیخته میشود؛ حالا میخواهد منظره یک سیاره دوردست باشد یا خطراتی که در آیندهای نزدیک زندگی بشر را تهدید میکند.
قوانین این ژانر را بشناسید و به آنها عمل کنید
اگر قهرمان داستان با خوردن یک قرص یا نصب یک تراشه در مغزش فناناپذیر میشود، داستانتان علمی-تخیلی است. اگر معجون یا عصایی جادویی در کار است، پس داستانتان فانتزی است. داستان فانتزی، درباره جادوست و بیشتر در زمان گذشته میگذرد، درحالیکه داستان علمی-تخیلی (همانطور که از اسمش پیداست) درباره آینده تکنولوژی و فواید و مشکلات آن است. حالا اگر میخواهید این دو را باهم ترکیب کنید، باید بدانید چه چیزی را دارید با چهچیزی ترکیب میکنید. اگر خواننده فکر کند شما نمیدانید دارید چه کار میکنید، بیشتر از چند گام با داستان شما پیش نمیرود. درست است که در دنیای داستان قوانین وضع میشوند تا زیر پا گذاشته شوند اما اگر بخواهید خیلی بیسروصدا آنها را بشکنید، قبل از هرچیز باید آنها را خوب بشناسید.
مهمترین مساله، داشتن یک ایده جذاب است
یک ایده جالب، مهمتر از پیرنگ و شخصیتپردازی است. شخصیتهای داستان علمی-تخیلی، برای تجسم بخشیدن به ایده اصلی خلق میشوند. آنها موضوع اصلی نیستند، موضوع اصلی ایده است. مطمئنا میخواهید شخصیتهایتان واقعی به نظر برسند اما در این کار زیادهروی نکنید. در مورد طرح داستان هم همینطور. طرح کلی فقط برای این است که خواننده را در طول داستان جلو ببرد تا در نهایت به همان ایده برسد. من داستانهای علمی-تخیلیای نوشتهام که نه شخصیت داشته و نه طرح و از قضا فروش هم رفتهاند. اما تا حالا کسی داستان علمی-تخیلی موفقی منتشر نکرده که ایدهٔ جذابی نداشته باشد (اما راستش حالا که فکر میکنم، در آن داستانها حد اقل یک شخصیت داشتهام!).
ایدهتان را خوب پرورش بدهید
یک وسیله-مثلا یک ماشین فضایی-به تنهایی ایده محسوب نمیشود؛ یک ماشین فضایی که شما را به جایی در گذشته برمیگرداند، ایدهای است که شخصیتها را وارد کار میکند. عروسکی که از آینده آمده به تنهایی ایده نیست؛ یک عروسک ششبعدی که به بچهها درس میدهد، یک ایده است. ایده باید دارای کشمکشی باشد که قرار است حل شود. برای همین است که به داستان علمی-تخیلی، داستان «گمانهزن» هم میگویند، چون این داستانها با طرح پرسش «چه میشود اگر…» همه واقعیتهای موجود را زیر سوال میبرند.
خواننده را در بازی سهیم کنید
خواننده علمی-تخیلی مثل بازیکنی است که هوشش را در خدمت پیشبرد داستان به کار میگیرد و خب، این یک امتیاز بزرگ برای نویسنده است. از این استفاده کنید. فکر کنید قرار است در داستانتان مجموعهای از اطلاعات را به شکل حساب شدهای ارائه دهید. بگذارید دنیای داستان و همینطور شخصیتها و کشمکشهای آنها، نه به یکباره، بلکه به مرور و در مجموعهای از صحنههای مختلف ظاهر شوند. همهچیز را زود لو ندهید. خوانند داستان علمی-تخیلی دوست شما نیست، طرف شما نیست بلکه دشمن و رقیب شماست. فکر کنید داستانی که مینویسید، مسابقهای است که خوانندهتان تنها وقتی از آن راضی میشود که در آن ببازد.
ساده بنویسید
هرچه فضای داستانتان عجیب، شخصیتهایتان مرموز و ایده داستانتان غیرمعمول باشد، نثر داستانتان نیز باید به همان میزان ساده و شفاف باشد. نثرهایی که با تکیه بر فرم نوشته میشوند، مخصوص داستانهای ادبی هستند. ویرجینیا وولف و جیمز جویس از زندگی روزمره مینوشتند. کار نویسنده داستان علمی-تخیلی این نیست که دنیای ما را عجیب و غریب کند، بلکه این است که یک دنیای عجیب و غریب را باورپذیر سازد. این نکته به زاویه دید، خط سیر داستان در طول زمان و شیوه بیان نویسنده برمیگردد. نویسندگان داستانهای ادبی، معمولا با زمان و زاویه دید بازی میکنند اما شما این کار را نکنید؛ یک زاویه دید کافی است، یک فلشبک هم زیاد است.
از نویسندگان رمانهای تاریخی بیاموزید
آنها هم درست با همان مشکلاتی روبهرو هستند که نویسندگان داستان علمی-تخیلی، کار نویسنده داستان تاریخی که پاریس قرون وسطی را به تصویر میکشد، شبیه کار نویسنده علمی-تخیلیای است که شیکاگوی قرن بیست و سوم را تصویر میکند؛ فضایی که شخصیتهای شما در آن سیر میکنند، با فضای روزمره اطراف خواننده یکی نیست و همین، کار شما را سختتر میکند. حواستان باشد که با توصیفهای درهموبرهم، خواننده را آشفته نکنید.
هماهنگی دنیای داستان را حفظ کنید
داستان علمی-تخیلی، رئالیسم جادویی نیست که خواننده آن از غافلگیر شدن با واقعیتهایی که دائما در حال تغییرند لذت ببرد. واقعیت داستان را با ایده مرکزی و فضای داستان را-نه صددرصد اما تا حد ممکن-با آیندهای باورکردنی هماهنگ کنید. اگر شخصیت شما لباس فضایی پوشیده، پس گریه او هم باید همینطور باشد.
دیالوگها سه وظیفه اصلی دارند
دیالوگ دربردارنده اطلاعات است، پس باید چیزی درباره شخصیت، دنیای داستان و خود داستان ارائه کند: «میدونم اون یه روباته، اما نامزد سابق من هم هست و شک ندارم به این عروسی نمیآد.» حرفهای بیهوده، مثل رگههای ناخالصی در سنگ طلا هستند؛ از ارزش داستان میکاهند.
توضیح اضافه ندهید
همینکه دلفینها به ناخدا گزارش دادهاند بس است؛ دیگر نیازی به گفتن اینکه آنها برای نیروی دریایی کار میکنند نیست. چیزی که ناگفته باقی میماند، تاثیر آنچه را که گفته شده بیشتر میکند. این نکته در مورد زبان یا اصطلاحات جدیدی هم که در داستان علمی-تخیلی وضع میکنید، صادق است. تنها در صورتی از آنها استفاده کنید که مجبور نباشید دائما آنها را توضیح بدهید و ترجمه کنید.
دنبال مدرک نگردید
در اکثر کلاسهای دانشگاهی ژانر را یاد نمیدهند، در واقع آن را تضعیف میکنند. اما در عوض، اینترنت منبع خوبی است. اگر به دنبال کردن داستانهای روز دنیا در ژانر علمی -تخیلی علاقهمند هستید، به این مجلههای اینترنتی سر بزنید: مجله آسیموف، مجله آنالوگ و مجله فضاهای بیگانه.