کتاب ۱۰۰۱ پرسش قبل از ازدواج – نوشته مونیکا مِندِزلیهی – خلاصه و معرفی
«۱۰۰۱ پرسش قبل از ازدواج» نوشته مونیکا مِندِزلیهی از مجموعه کتابهای کلیدهای همسران موفق با نگاهی کاربردی به نیازها و مسائل زندگی مشترک چه در مرحله انتخاب همسر و چه در دوران پس از ازدواج،نگاشته شدهاست. پرسشهایی که در این کتاب میخوانیم، بر مبنای شرح نگرانیهای واقعی، علل جدایی، حکایتهای دلنشین، چالشها و موفقیتهایی است که از صدها زوج از اقشار مختلف جامعه گردآوری شدهاست.
کتاب ۱۰۰۱ پرسش قبل از ازدواج
نویسنده: مونیکا مِندِزلیهی
مترجم: فرناز فرود
انتشارات صابرین
وظیفه درهم آمیختن خانوادهها به عهده تازه عروس و داماد است. شما به عنوان یک زوج باید تدبیر، نرمش و وحدت نظر داشته باشید. باید تصمیمهای مهم را به کمک همسرتان بگیرید، نه پدر و مادرتان. نشان دهید که شما و همسرتان یک تن واحد هستید. به پدر و مادر خودتان و همسرتان هم نشان دهید که هنوز فرزندشان هستید، اما فرزندی که اکنون متأهلشده و زندگیاش را با مسئولیتها و اولویتهای تازهای آغاز کرده است.
«فرزندان هیچ وقت در گوش دادن به بزرگترها تلاشی به خرج نمیدهند، اما همواره از آنها تقلید کردهاند.»
پی بردن به تفاوتها به معنای اعلام ختم رابطه نیست. هرگز عدم اختلافنظر، راز موفقیت زندگی مشترک به حساب نمیآید. اختلافنظر با نامزدتان فرصتی است تا مهارتهای «مدیریت تفاوتها» را بیاموزید.
وقتی با فردی صمیمی میشویم، باید بتوانیم خصوصیترین امیدها و ترسهایمان را با او در میان بگذاریم و مطمئن باشیم که به تنهایی با این چالشها روبهرو نمیشویم.
یکی از شوهرها نگرانیاش را چنین شرح داد: «میترسیدم ظرفها رو بشورم. فکر میکردم اگه یه بار ظرف بشورم، مجبور میشم تا آخر عمرم ظرف بشورم.»
اگر مشاهده کردهاید که مدام شما را جلوی نامزدتان یا دیگران تحقیر میکنند یا شنیدهاید که پدر و مادر همسر آتی شما میکوشند تا او را از ازدواج با شما منصرف کنند، حواستان را جمع کنید. به احتمال زیاد این رفتار آنها تغییر نخواهد کرد. به این امید دل نبندید که پدر و مادر نامزدتان به مرور زمان به شما علاقهمند خواهند شد.
شاید صحبت کردن درباره امور به شما احساس نزدیکی بیشتری بدهد، اما در عین حال ممکن است شریک زندگیتان را ناراحت کند و موجب شود که از شما فاصله بگیرد. تا وقتی این نکته را درک نکنید، تلاش برای صحبت کردن به منظور صمیمیت بیشتر، فایده زیادی نخواهد داشت.
– برای رسیدن به هدفتان احساس گناه ایجاد نکنید: «بعد از این همه کارها که برایت کردهام، چرا از این محبت کوچک دریغ میکنی؟» – اگر احساس گناه ایجاد کنید، شخص مقابل آزرده میشود و سرانجام نتیجه عکس میدهد. – از شخص انتقاد نکنید: «یکدنده هستی.» – از رفتار انتقاد کنید: «یکدنده بودن، تفاهم را دشوار میکند.» – به عواطف او بیاعتنایی نکنید: «آه و ناله نکن. هیچی نشده!» – به نگرانیهای شریک زندگیتان گوش دهید و به او پیشنهاد کمک کنید: «برای کم شدن نگرانیهایت چه میتوانیم بکنیم؟»
اگر در محیطی رشد کردهاید که زوجها ضمن اینکه مدام بر سر هم فریاد میکشیدند، ولی رابطه پرمهر و پایداری هم داشتند، ممکن است تصور کنید که فریاد کشیدن، رفتاری عادی برای بیان افکار و احساسات است. اما شاید نامزد شما در خانواده آرامتری بزرگ شده باشد و به عقیده او فریاد کشیدن فقط زمانی موجه است که اتفاق بدی (آتش گرفتن خانه) افتاده باشد
برای فردی که پول به معنای امنیت است، خرج کردن همه درآمدش در ماه، ناراحتکننده است، درحالیکه برای فردی که خرج کردن به او احساس قدرت میدهد، محدود شدن در خرید، ناراحتکننده است.
ازدواجهای معروفی بین زن و مردهایی که عضو احزاب سیاسی مخالف بودهاند صورت گرفته است. رابطه این زوجها پس از ازدواج، با وجود تفاوتهای سیاسی، شکوفاتر شده است و اگرچه درباره عقاید سیاسیشان بسیار مصمم و مشتاق هستند، این آرزوی مشترک را دارند که جامعهشان را از طریق سیاستهای حکومتی به مکان بهتری برای زندگی تبدیل کنند.
درست است که قطبهای متضاد همدیگر را جذب میکنند، اما ویژگیهای مشترک است که یک ازدواج موفق را تضمین میکند.
گفتوگو درباره تفاوتها گام: ۱ فکر کنید. تفکر به عنوان نخستین گام برای حل اختلاف به ندرت پیشنهاد میشود، در حالی که به مراتب از هر چیزی مهمتر است. پیش از آنکه حرفی بزنید، تأمل کنید: «آیا واقعآ مرا آزار میدهد؟»؛ «آیا میتوانم این همه سال با چنین رفتاری زندگی کنم؟»؛ «علت اصلی خشم من چیست؟»؛ «آیا از این عصبانی هستم که او با دوستانش به مهمانی میرود یا از اینکه شب تعطیل تنها بمانم متنفر هستم؟» فکر و سعی کنید تا علت دقیق اختلافنظرتان را پیدا کنید. باید بتوانید ناراحتیتان را فقط در یک جمله بیان دارید.
آیا از این عصبانی هستید که به نظر شما او تنبل است یا فقط از اینکه کیسه زباله را پایین نمیبرد، ناراحت هستید؟ تفاوت بزرگی بین این دو است. گام: ۲ تصمیم بگیرید. پس از آنکه علت دقیق خشم خود را تشخیص دادید، تصمیم بگیرید که آیا میخواهید در این باره صحبت کنید یا نه و اگر میخواهید چه هنگام و چگونه؟ ابتدا تصمیم بگیرید که آیا تغییر، ممکن و منطقی است و آیا ناراحتی شما علت دیگری هم دارد؟ آیا نامزدتان شما را بداخلاق کرده است یا به علت فشارهای کاری خسته هستید؟
در پایان درباره پاسخهایی که دادهاید گفتوگو کنید و ببینید چه تأثیر منفی یا مثبتی بر زندگی مشترک شما خواهند داشت؟ ۱. آیااحساس میکنید که پدر و مادر نامزدتان شما را به عنوان همسر فرزندشان میپذیرند؟ رفتار آنها با شما چه احساسی در شما ایجاد میکند؟ ۲. اگر با پدر و مادر همسرتان دچار اختلاف شوید و همسرتان جانب شما را نگیرد، چه احساسی خواهید داشت؟ ۳. آیا اگر با پدر و مادر همسرتان مشکلی پیدا کنید، بدون مشورت با همسرتان و بیواسطه با آنها صحبت خواهید کرد؟ ۴. آیا به عقیده شما همسرتان باید مسئول حل اختلاف بین شما و پدر و مادرش باشد؟
۵. اگر پدر و مادر همسرتان – آگاهانه یا ناآگاهانه – به شما بیاحترامی کنند، آیا بیدرنگ اعتراض میکنید یا انتظار دارید که همسرتان فوری از شما دفاع کند؟ ۶. درباره کمک مالی به پدر و مادر همسرتان، به هنگام بازنشستگی آنها یا در صورتی که نیازمند شدند، چه عقیدهای دارید؟ ۷. درباره گذراندن تعطیلات با پدر و مادر همسرتان و نه پدر و مادر خودتان، چه نظری دارید؟ ۸. جلب رضایت پدر و مادر همسرتان چه اندازه برایتان مهم است؟ ۹. اگر تصمیم با شما باشد که یک روز را با پدر و مادرتان بگذرانید یا پدر و مادر همسرتان، کدام را انتخاب میکنید؟ ۱۰. آیا ترجیح میدهید که در شهر یا استان دیگری، دور از شهر پدر و مادر همسرتان زندگی کنید؟
یک ضربالمثل قدیمی اسپانیایی میگوید: «دوستانت را نشانم بده تا بگویم که کیستی.» به مرور زمان حلقه دوستان و معاشران شما تغییر مییابد. همکاران، دوستان باشگاهی، همسایهها و هم آیینهای تازهای را به حلقه معاشران خود راه میدهید. برخی دوستیها کمرنگ میشوند و دوستیهای تازهای به وجود میآیند. دوستیهایی را حفظ کنید که موجب تقویت رابطه شما و همسرتان میشوند، نه آنهایی را که به بهای تزلزل زندگی زناشوییتان مستحکم میگردند.
در پایان درباره پاسخهایی که دادهاید گفتوگو کنید و ببینید چه تأثیر منفی یا مثبتی بر زندگی مشترک شما خواهند داشت؟ ۱. آیااحساس میکنید که پدر و مادر نامزدتان شما را به عنوان همسر فرزندشان میپذیرند؟ رفتار آنها با شما چه احساسی در شما ایجاد میکند؟ ۲. اگر با پدر و مادر همسرتان دچار اختلاف شوید و همسرتان جانب شما را نگیرد، چه احساسی خواهید داشت؟ ۳. آیا اگر با پدر و مادر همسرتان مشکلی پیدا کنید، بدون مشورت با همسرتان و بیواسطه با آنها صحبت خواهید کرد؟ ۴. آیا به عقیده شما همسرتان باید مسئول حل اختلاف بین شما و پدر و مادرش باشد؟
آیا از این عصبانی هستید که به نظر شما او تنبل است یا فقط از اینکه کیسه زباله را پایین نمیبرد، ناراحت هستید؟ تفاوت بزرگی بین این دو است. گام: ۲ تصمیم بگیرید. پس از آنکه علت دقیق خشم خود را تشخیص دادید، تصمیم بگیرید که آیا میخواهید در این باره صحبت کنید یا نه و اگر میخواهید چه هنگام و چگونه؟ ابتدا تصمیم بگیرید که آیا تغییر، ممکن و منطقی است و آیا ناراحتی شما علت دیگری هم دارد؟ آیا نامزدتان شما را بداخلاق کرده است یا به علت فشارهای کاری خسته هستید؟
گفتوگو درباره تفاوتها گام: ۱ فکر کنید. تفکر به عنوان نخستین گام برای حل اختلاف به ندرت پیشنهاد میشود، در حالی که به مراتب از هر چیزی مهمتر است. پیش از آنکه حرفی بزنید، تأمل کنید: «آیا واقعآ مرا آزار میدهد؟»؛ «آیا میتوانم این همه سال با چنین رفتاری زندگی کنم؟»؛ «علت اصلی خشم من چیست؟»؛ «آیا از این عصبانی هستم که او با دوستانش به مهمانی میرود یا از اینکه شب تعطیل تنها بمانم متنفر هستم؟» فکر و سعی کنید تا علت دقیق اختلافنظرتان را پیدا کنید. باید بتوانید ناراحتیتان را فقط در یک جمله بیان دارید.
. در فیلمهای هالیوودی زوجهای ناهماهنگی را میبینیم که با هم جفت شده و در سعادتمندی کامل دست در دست هم، در نور شاعرانه غروب قدم میزنند. اگر داستان سیندرلا را خوانده یا فیلم آن را دیده باشید، میدانید که چه میگویم. درست است که آن کفش جادویی به پای سیندرلا رفت، اما اگر تنها مورد مشترک سیندرلا و شاهزاده، همان کفش بلورین باشد، آنگاه به احتمال زیاد همان بلایی بر سر زندگی مشترک آنها میآید که بر سر کالسکه سحرآمیز سیندرلا آمد.
برخی پدر و مادرها با وجود همه محبت و خوبیهایی که به فرزندشان کردهاند، قدرت خاصی در به هم ریختن اوضاع و ایجاد استرس دارند. دیدارهای ساده یا گفتوگوهای کوتاه، ناگهان و به هر دلیلی به اختلاف، سوءتفاهم و یا دعواهای جدی تبدیل میشود. این گونه افراد به طرز غیرقابل توصیفی از اغتشاشهایی که ایجاد میکنند، انرژی میگیرند
کارهای یک هفته را در یک روز تعطیل نگنجانید اگر روز بعد از تعطیلی خستهتر سرِ کار میروید، به احتمال زیاد سعی کردهاید تا کارهای زیادی را در فرصتی کم انجام دهید. کارهایتان را در طول هفته پخش کنید و کارهای غیرضروری را حذف نمایید. اگر میتوانید، برای بعضی خدمات هزینه کنید و خودتان آن کارها را انجام ندهید تا وقت آزاد بیشتری پیدا کنید. خانه باید مکانی برای استراحت و آرامش باشد، نه اردوگاه کار اجباری.
– به نقاط ضعف همدیگر حمله نکنید و بیادب نشوید. بیادبی فقط به عصبانیت بیشتر هر دوی شما میانجامد. این نکته بسیار مهم است: وقتی صحبت میکنید، درباره رفتار صحبت کنید، نه شخص. آرام و مؤدب باشید. جملهتان را با «تو» شروع نکنید، چون حالت تهاجمی به شما میدهد. برای نمونه به جای آنکه بگویید: «تو همه وقتت رو صرف اقوام خودت میکنی.» بهتر است بگویید: «دلم میخواد بیشتر در کنار هم باشیم و کمتر با فامیل، معاشرت کنیم.»