پزشکی در زمان قاجار
یکی دو روز قبل، کتاب جالبی در مورد، پزشکی در دوران قاجار به دست آوردم. کتاب به انگلیسی است و متأسفانه در حال حاضر، فرصتی برای مطالعهاش ندارم. حتما زمانی که کتاب را خواندم، چکیدهای از چیزهای جالبش را اینجا، خواهم نوشت. کتاب نوشته «هرمز ابراهیمینژاد» است.
اما تا آن زمان بد نیست، نگاهی به بعضی از عکسهای این کتاب بیندازیم. به گمانم این عکسها تا به حال کمتر دیده شدهاند:
1- در عکس اول، پزشکان ناصرالدین شاه را میبینید. از راست به چپ: 1- میرزا بزرگ قزوینی 2- میرزا کاظم رشتی 3- حاج آقا بابا 4- دکتر تولوزان 5- حکیم الممالک و 6- یک پزشک ارتشی – در زیر عکس مطالبی مبنی بر آزمایش یک داروی مسهل ساخته اروپا در آن روز به چشم میخورد!
2- در عکس دوم یک مریضخانه یا بیمارستان دولتی را میبینید:
3- در عکس سوم، یک پزشک سنتی یا حکیمباشی را در کنار نسخهنویس و شاگردش میبیند. این عکس در شیراز و در سال 1898 میلادی گرفته شده است:
4- در عکس چهارم که در سال 1892 گرفته شده است، لقمانالدوله را در کنار تعدادی از پزشکان و داروسازان میبینیم:
5- در این عکس، اعضای «مجلس حفظ الصحه» دیده میشوند. از چپ به راست: 1- دکتر میرزا علی، رئیسالاطباء 2-دکتر دیکسون، پزشک سفارت بریتانیا 3- میرزا عبدلله طبیب 4-دکتر تولوزان 5-دکتر میرزا علی اکبر ناظمالاطباء 6-دکتر چربنین، پزشک سفارت روسیه 7- میرزا کاظم شیمی (استاد شیمی دارالفنون)
این نوشتهها را هم بخوانید
عالی بود آقای دکتر/
خیلی جالب بود
اون وقت ها هم حال و هوایی داشته ها … راستی اسم کتاب چیه ؟
medicine ,public health and the qajar state
در AvaxHome میتونید نسخهی الکترونیکیآش را گی بیارین.
جالب بود. کجا بودیم چی هستیم!
با درود و سپاس
عکس دوم بر اساس کتابی که توسط بیمارستان سینا در تهران چاپ شده مربوط به مریضخانه دولتی واقع در حد فاصل میدان توپخانه و حسن آباد است که هم اکنون تبدیل به بیمارستان سینا شده است:
امیرکبیر هنوز کودک بود که قائم مقام فراهانی در مورد وی نوشت : (باری، حقیقت من به کربلائی قربان حسد بردم و بر پسرش می ترسم. ببین چه تنبیهی از من کرده است عجیب تر اینکه بقال نشده تراز وزنی آموخته. خلاصه این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.)
و صبح دولتش دمید و پسر کربلائی قربان، امیرکبیر شد. کارها کرد، قوانین بزرگ به روزگار گذاشت و عمارتهای بسیار ساخت یکی از آنان “مریضخانه دولتی” بود. بنای آن در 1266 آغاز شد و در ربیع الاول 1268 افتتاح گردید. دواخانه مخصوص هم داشت. در تاریخ جدید، آن نخستین بیمارستان ایران است. به قراری که نوشته اند چهارصد بیمار را می توانستند در آنجا درمان کنند. به موجب آمار منتشر شده در نخستین سال کار بیمارستان، یعنی از ربیع الاول 1268 تا ربیع الثانی 1269 تعداد 2238 مریض در آن معالجه گردیدند.
خورشید دولت میرزا تقی خان اما غروب کرد. در فین کاشان خونش به خاک رسید و در کربلا مدفون شد. سالها گذشت. می آمدند و می رفتند. مریضخانه ی دولتی اما به پا بود و حالا به نام بیمارستان سینا، سالها گذشته است… به نقل از سایت http://sinahospital.tums.ac.ir
درود
سپاس فراوان از مطالب جالبی که منتشر میکنید. در رابطه با تصویر شماره ۳ باید خدمت شما عرض کنم که این تصویر به نوعی تصویر خانوادگی و اجدادی این بنده حقیر میباشد و در بوشهر هم گرفته شده است نه شیراز.
پس از تماس با بزرگان فامیل ، اسامی افراد درون تصویر را نیز خدمتان عرض خواهم کرد. فقط بگویم که فرد کودک درون تصویر جد پدری اینجانب است.
مجددا سپاس فراوان از مطالب عالی و جالب شما.
موفق و برقرار باشید
خیلی جالب بود .
وب سایت برای دیدن کتاب در آمازون :
http://www.amazon.com/Medicine-Public-Health-Qajar-State/dp/9004139117/ref=sr_1_1?ie=UTF8&s=books&qid=1255963198&sr=8-1
مطلب جالبی بود
داشتم میگفتم(ایمیل نداده بودم کل نوشتم پرید-دکتر جان نکن!)که کاش این جد مام یه زوری زده بود دکتری چیزی میشد تو دستگاه قاجار تا ما اینقدر حالا مجبور نباشیم زور بزنیم و از مزایاش استفاده میکردیم افسوس که این ضرب المثل آمریکایی شامل حال ما نشد که:رایت تایم رایت پلیس رایت پرسن
سلام علیرضا . مثل همیشه عالی و بکر بود
مخلصیم! ممنون.
جالب بود، ممنون…