2500 سال پس از ماراتون، امسال بود یا پارسال؟! مسئله سال صفر!

برآورد رویدادهای مهم تاریخی با استفاده از شواهدی که تاریخنویسان از پدیدههای نجومی ثبت کردهاند، چیزی نیست که تنها منحصر به ماراتون باشد. وقتی اولین بار، این مقاله نویسنده مهمان یک پزشک را خواندم، علاوه بر توجه به نکته اصلی آن با خودم فکر کردم که چرا ما حتی در دوران کهن هم تاریخنویسانی مشهور، که بتوان به نوشتههایشان تکیه کرد، کمتر داشتهایم. آیا این به خاطر فرهنگ ما نیست که پس از سپری شدن هر دوره با تمام قوا میکوشیم همه آثار و نشانههای دوره قبل را با وسواس از حافظهها و بایگانیها، بزداییم.
قبول دارم که ماراتون، برای ما ایرانیها، خوشایند نیست، و حتی پارهای در درستی ادعاهای هردوت، شک دارند، اما فارغ از این مسائل خواندن این مقاله را به شما توصیه میکنم:
نویسنده مهمان: علی عابدی: ماراتون بوستون، ماراتون نیویورک و دهها ماراتون دیگر که هر ساله در سرتاسر جهان برگزار میشوند، ردپایی از وجودشان را در نبردی کهن در یونان و داستان مشهور پیام رسانی که بیش از 40 کیلومتر از میدان نبرد تا آتن دوید و پس از رسیدن به این شهر جان داد، می جویند.
نگارهای از پیامرسانی که از میدانهای جنگ ماراتون به سمت آتن دوید تا خبر تهاجم ارتش ایران را به آنجا برساند. هرودوت از این پیام رسان با کلمه یونانی hemerodromos یاد میکند که به طور تحت الفظی میتوان آن را «تمام روز دونده» نامید.
تقویمهای قدیمی و تاریخنگاریهای نامطمئن، تعیین زمان دقیق وقوع چنین رویدادهایی را دشوار نموده است. اما منابع کهن در مورد فاز ماه، هنگام وقوع این نبرد توضیحاتی دادهاند و با استفاده از این سرنخهای نجومی میتوان زمان وقوع نبرد ماراتون را محاسبه نمود.
پس از تهاجم ارتش ایران به یونان، فرماندهان نظامی آتن ارتش خود را به سمت ماراتون هدایت کردند. آنها همچنین به سرعت از اسپارتها که دارای ارتشی قدرتمند بودند درخواست کمک نمودند. همان طور که تاریخ نگار یونان باستان هرودوت گزارش می دهد:
«اسپارتیها گفتند که مایل به کمک به آتنیها هستند اما آنها قادر نخواهند بود این کار را به سرعت انجام دهند، زیرا آنها نمیخواهند قوانین محرز دینی را زیر پا بگذارند. برای اینکه آن روز نهمین روز از اولین دهه از ماه قمری بود و آنها میگفتند که نمیتوانند ارتش را در نهمین روز اعزام کنند، چرا که هنوز چرخهی ماه کامل نشده بود و بنابراین تا هنگام فرا رسیدن ماه کامل صبر کردند.» (تاریخ هرودوت، کتاب ششم، بخش 106)
برخی ابیات نوشته شده توسط «رابرت برونینگ» شاعر انگلیسی قرن نوزدهم به این قانون اسپارتها اشاره دارد که ارتش آنها تا هنگامی که ماه کامل نشود، نمیتواند به میدان جنگ اعزام شود:
به این دستور کهن بیندیش «هر دلیلی که باشد به جنگ نرو. در نظر تو تا هنگامی که ماه نیمهروشن است، نخواهد توانست تمام اثرش را در آسمان بگذارد!» آتن باید بایستد، صبور همچون ما- که قضاوت را به تعویق انداخت. (رابرت برونینگ، فیدیپیدس، 1879)
پس از آن که نبرد به پایان رسید و آتنیها پیروز شدند، پیش قراولان ارتش اسپارت نیز از راه رسیدند. البته برای کمک کردن خیلی دیر بود:
«پس از کامل شدن ماه دو هزار اسپارتی به آتن آمدند، آنها نهایت سرعت خود را به کار برده بودند به طوری که در سومین روز پس از آغاز حرکتشان در آتیک بودند.» (تاریخ هرودوت، کتاب ششم، بخش 120)
جنگجویان یونانی در نبرد ماراتون به منظور کم کردن مدت زمانی که در طی آن در معرض دید کمانداران ایرانی قرار می گرفتند در حین دویدن اقدام به حمله کردند.
با استفاده از این شواهد مربوط به ماه کامل، بسیاری از کتابهای جدید در مورد این نبرد نتیجه محاسبات پژوهشگران تقویم آتنی را پذیرفتهاند. بر این اساس آنها این ماه کامل را، ماه کامل 9 سپتامبر سال 490 پیش از میلاد دانستهاند و از همین رو زمان وقوع نبرد را 12 سپتامبر سال 490 ق.م میدانند.
پیش از این در مقاله ای اشاره شده بود که این محاسبه باید بر مبنای تقویم اسپارتی انجام بگیرد. تاریخ نگاری ها بر این مبنا 10 اوت 490 ق.م را هنگام کامل شدن ماه و زمان وقوع نبرد ماراتون را 12 اوت 490 ق.م نشان میدهد.
در اوایل سال هنگامی که ما در اندیشهی فرا رسیدن 2500 سالگرد نبرد ماراتون بودیم، جستجویی در گوگل با کلید واژههایی همچون 2500امین سالگرد ماراتون انجام دادیم و البته نتیجه بسیار شگفتانگیز بود: تقویمهای مدرن هم مشکلات خاص خودشان را دارند! نتایج بسیاری به چشم می خورد که سالگرد نبرد ماراتون را سال 2010 در نظر گرفته بودند. نتیجهی یک جستجوی تصویری با همین کلید واژه در گوگل نیز لوگوها و مدال های یادبود گوناگونی را نشان می داد که اکثرا عناوینی همچون 2500 سال، 490 ق.م یا 2010 میلادی را دربرداشتند. در نگاه اول شاید اختلاف بین این دو تاریخ قابل قبول به نظر بیاید، چرا که فاصله بین سال 490 ق.م تا 2010 میلادی 2500 سال است. اما در میان وبسایتهایی هم بودند که به درستی سال 2011 را 2500امین سالگرد نبرد ماراتون دانسته بودند.
افرادی که با سیستم عددگذاری تقویم نجومی آشنا هستند احتمالا علت وقوع چنین اشتباهی را حدس می زنند: فراموش شدن این مسئله که تقویمهای کهن سال صفر را در نظر نمی گرفتند. در سیستم عددگذاری تقویم نجومی که حامیانی همچون «ژاکوب کاسینی» -اخترشناس فرانسوی- داشت، سال پیش از سال اول میلادی سال صفر نامیده می شد و سال های پیش از آن نیز با اعداد منفی نمایش داده می شد.
پس بدین ترتیب نبرد ماراتون در سال 489- نجومی (490 پیش از میلاد) به وقوع پیوسته و محاسبات صحیح آن بدین گونه است: 2011= 2500 + 489-.
یکی از دو ماه کامل اواخر تابستان هفته ی گذشته (22 مرداد) به وقوع پیوست و ماه کامل بعدی در 21 شهریور اتفاق خواهد افتاد. چرخهای که ناخود آگاه ما را به یاد حماسهی ماراتون در سال 490 میلادی، یعنی دقیقا 2500 سال پیش می اندازد!
منبع: Skyandtelescope.com
طبق تحقیقاتی که شده تو این داستان ماراتن خیلی اغراغ و مبالغه شده. درواقع این جنگ مثل بقیه جنگ های هخامنشیان بوده و براشون همچین اهمیتی هم نداشته.
حماسه ی ماراتون، این یعنی چی ؟؟؟!!
2500 سال بعد از ما چه اتفاقی میافته؟؟!!!
ممنون خیلی جالب بود
سلام
در مورد قسمت اول نوشته باید بیان کنم که علت نبود کتاب های تاریخ نوشته ایرانیان باستان ، از بین رفتن این کتاب ها به خصوص در حمله مغول ها به ایران بوده است .
با سلام . اقای عابدی اگر مثل بعضی ها ناراحت نمی شوید من سر فرصت به شما میگویم ماراتن چی بود .اماعجالتا”…شما با تاریخ وقوع حادثه مشکل دارید یا اصل داستان.
ببینید میگویند از یک نفر اهل شام پرسیدند حسن و حسین که بودند؟
گفت دختران معاویه بودند که علی انها را در چاه انداخت تاگرگ بخوردشان
و الخ ……بااحترام
سلام ، فقط هرودوت در مورد ماراتون حرف نزده و کتسیاس و پلوتارخ هم در این زمینه مطالب خوبی نوشتن .
اول.درودبر همگی.دوم.به اقای احمدی بایدبگم که اسکندرگجستک اسناد
مارو سوزوندنه مغولها.سوم.من اصلا ماراتون رویک نبرد نمیبینم که بخام
شکستمون روقبول کنم.چرا؟براساس کتاب سرزمین جاوید(که من
خیلی قبولش دارم.)وقتی گردان طلایه دارماکه شامل تمام ارابه های
مامیشده به دشمن میرسه.برای گزارش ان قصد بازگشت داشته که
باسواره نظام انهاروبه روشده ومحاصره میشن وبرای بازکردن راه مجبور
به جنگ میشن که فقط یکی این گزارش ننگین روبه مردونیوس
(دامادداریوش)میرساند.چراننگین؟چونکه براساس ان مردونیوس دستور
عقب نشینی روصادرکرد.ویونانیهای پرمدعاومغروربه اشتباه اینرو یک
پیروزی میشمارن وبعدهامورخینی چون هرودوت بی مغز.وحشی و
مغروروامثال ان…باداستانسرایی های خودوالبته اغراق تعدادمارا
میلیونی.مارووحشی وشکست خورده خواندند.
جاییهایی هم بوده که گفته شده دستور عقب نشینی ازسوی خود
داریوش بزرگ ازپرسپولیس صادرشده.چرا؟چون میخاست سالی دیگر
بابرنامه ای بهتروارتشی بزرگتروقدرتمندتروالبته فارغ شدن ازان مریضی
که جانش راستاند.به یونان حمله کندکه خداوندوفرشته مرگ به او
(همانطور که به کوروش نابغه فرصت نداد.)چنین فرصتی نداد.
من به شمادوستان توصیه میکنم که حتما حتما کتاب خوب وکامل
“سرزمین جاوید”روحتماحتما بخونید. بدرود.