خانههای خود را نسازید، رشد دهید!

نویسنده مهمان: امیرحسین هنردوست :
زمانی که صحبت از گرمایش زمین و گازهای گلخانهای به میان میآید، اولین چیزی که به فکر اغلب مردم میرسد، حمل و نقل و یا صنایع است. این درحالی است که طبق گفته «میشل گرین» در همایش TED 2013حدود 47 درصد گازهای گلخانهای جهان از ساختمانها آزاد میشوند. که از این 47 درصد، سه درصد متعلق به فلزآلات و پنج درصد ناشی از بتن است.
«نورمن فاستر» -معمار مشهور بریتانیایی- در همایش DLD سال ۲۰۰۷ خود اعلام کرد که از ۳۴٪ گازگلخانهای که سهم وسایل حمل نقل عمومی است، ۲۶٪ آن ناشی از حمل ونقل مسافر است که میزان قابل توجهی از آن مربوط به حمل و نقلهای درون شهری است و اصلاح ساختار شهرها ممکن است باعث کاهش قابل توجهی در این میزان گاز گلخانهای شود.
پس، معماری پایدار (یا معماری طبیعتدوست) از مهمترین مسائل امروز معماری و شاید حتی ضروریترین آنها باشد.
معماران مختلف برای ارائه راهحلهای مختلف سعی کردند تا از رشتههای مختلف، از فیزیک گرفته تا کامپیوتر بهره بگیرند. Biological engineering یا مهندسی زیستی یکی از بخشهای مهمی است که در آن محققان به دنبال ایجاد ساختارهای زنده هستند:
۱– ساختارهای پروتوسلی :
پروتوسلها (protocell) ارگانهایی هستند که عملکردیهایی مشابه سلولهای زنده دارند و با این حال از DNA بیبهرهاند. این ارگانها قابلیت برنامهریزی دارند و با برنامهریزی و اصلاحشان میشود به ساختاری مشابه جلبک دست پیدا کرد که مقاومت بالایی در برابر عوامل جوی، مکانیکی و شیمیایی دارند. از مزایای پروتوسلها اینست که قابلیت اصلاح و ترمیم خودشان را دارا هستند. از نمونههایی که از این پروتوسلها استفاده میشود، میتوان به طرحی که جهت حفظ پایههای بخش آبی ونیز ( که اغلب بر روی چوب یا بتن است) توسط ریچل آرمسترانگ، محقق و معمار ارایه شده است،اشاره کرد.در این طرح وی پروتوسلها را جوری برنامهریزی و اصلاح کرد که به شکل جلبک، پایههای فوندانسیونهای قدیمی را در بر گرفته و پایههایی مانند آهک ایجاد میکند.
۲. ساختارهای گیاهی:
در اصول معماری پایدار، بهترین مصالح آنهایی هستند که به طبیعت آسیبی کمتری وارد کنند. دنبال کردن این فلسفه توسط برخی محققین منجر به دستاوردهایی شد که در آن مصالح بخشی از خود طبیعت شدند.
در حال حاضر خیلی از محققین معمار به دنبال توسعه روشی هستند که در آن با استفاده از قلمهزنی و اصلاح ژنتیکی درختان و گیاهان آنها را چنان رشد دهند که شکل خانه مانندی به خود بگیرند. به طوری که با هزینه ناچیز میتوان دهی را در عرض ده سال ساخت و از عمر طولانی، سلامت آب و هوا و مستحکمتر شدن ساختمان ها طی سالیان متمادی لذت برد. از نمونه این محققین معمار میشل جاشن را میتوان نام برد که که علاوه بر ساختارهای گیاهی، برروی ساختارهای گوشتی نیز تمرکز میکند.
۳. ساختارهای گوشتی:
لابراتواری در آمریکا، زیر نظر میشل جاشن، در حال تحقیق بر روی روشهایی است که با استفاده از ساخت گوشت مصنوعی در ابعاد بسیار بزرگ، ساختمانهایی بسازد که به طور مثال از پوشش چربی به عنوان عایق، از مژه ها (مو) به عنوان پنجره، و از بافتهای ماهیچهای به عنوان درها و پنجرهها استفاده کند.
این ایده حتی در دنیای رمان هم راه پیدا کرده است. در کتابهای کریستوفر پائلوینی (الدست از مجموعه وراثت) از نژادی به نام الفها نام میبره که خانههای خودشون را در درختان زنده میسازند. آن ا با خواندن آوازهای جادویی درختان را به شکلی رشد میدهند که شکل یک خانه با اتاقهای طبیعی خودش را داشته باشد.
در نهایت باید ذکر کرد که عملی شدن این ایدهها در آیندهای نزدیک، دور از انتظار نیست و شاید در طی ده سال آینده با ساختمانهای عظیمی مواجه بشیم که هر از چندگاهی نیاز به هرس و کوددهی داشتهباشند و بجای خراب شدن در طول زمان، به استحکامشان افزوده بشود و شاید پلی تازه باشد میان انسانهای شهرنشین و طبیعت.
خیلی جالبه . اگه واقعا این نوع معماری همه گیر بشه. فک رمیکنم نه تنها برای گرمای زمین بلکه برای روحیه مردم دنیا هم خوبه.
خیلی جالب بود به ویژه مورد دوم.
با این اوضاع و احوال گرمای شدید و سیلاب و به هم ریختن سیستم زمین، فکر کنم اجرایی شدن این طرح ها و یا طرح های کاهش گازهای گلخانه ای باید جدی تر شود وگرنه این زمین مهربان، روی نامهربانش را به ما نشان خواهد داد.
این خونه های گوشتی رو هم میشه خورد؟! 🙂
ممنونم از مطالب خوبی که میگذارید.