حقایقی در مورد دو عکس بسیار زیبای طبیعت که در اینترنت بسیار پربیننده شدهاند
گاهی داستان گرفته شدن یک عکس، به اندازه خود عکس زیبا یا خواندنی است و ما وقتی از این داستان مطلع میشویم، خود عکس برایمان جلوهای متفاوت پیدا میکند.
در این پست با هم داستان دو عکس را میخوانیم:
ساحل مخفی
عکس اول را به احتمال زیاد دیدهاید، در یک پزشک هم تا جایی که یادم میآید، پیش از این با شما به اشتراک گذاشته بودم.
در عکس یک ساحل «مخفی» را میبینید. عکس در جزایر ماریِتاس مکزیک گرفته شده است.
چه چیز زیباتر از این؟! یک ساحل زیبای سرپوشیده، آن هم به صورت طبیعی!
اما من هم مثل بسیاری از شماها، تا ساعتی پیش داستان این عکس را نمیدانستم:
انسانها جنایتهای زیادی در حق طبیعت میکنند، بعضی از این جنایتها با بهانه دانش یا آزمایش انجام میشوند.
جزایر ماریتاس، هزاران سال پیش در نتیجه فعالیتهای آتشفشانی ایجاد شدند، علیرغم زیبای بیحد و حصر، این جزایر مسکونی نبودند، در سالهای ابتدایی قرن بیستم، همین بیسکنه بودن جزایر باعث شد که دولت مکزیک به این فکر بیفتد که از آنها به عنوان اماکن نظامی استفاده کند،، و برای آزمایشهای نظامی و آزمایش بمبها از آنها استفاده کند.
دهههای زیادی این جزایر هدف بمبهای زیادی قرار گرفتند، در نتیجه سطح این جزایر سوراخ سوراخ شد و صخرههای زیادی شکستند و بعضی از غارهای زیرزمینی آن، رخ نمودند.
تا اینکه در دهه 1960، تحت فشار بینالمللی و نیز دانشمندی به نام ژاک کوستا، دولت مکزیک مجبور شد که به فعالیتهای نظامی در این جزایر پایان بدهد. فراتر از آن، این جزایر پارک ملی اغلام شدند و ماهیگیری و هر نوع فعالیت انسانی زیانآور در آنها ممنوع اعلام شد.
طبیعت زخمدیده، سرانجام فرصتی برای نفس کشیدن و التیام پیدا کرد، امواج دریا خردهریزهای انفجارها را شستند، سواحل صاف شدند، ماسهها به تدریج به مانند سابق در سواحل جمع شدند.
گویی که مادر طبیعت با هر موج، به مانند یک ضربه قلمموی نقاشی، روی خرابکاریهای بشر نادان، رنگ و طرحی دوباره میکشید.
در این میان طبیعت از یک حفره ناجور، ساحلی مخفی زیبایی درست کرد.
ساحلی که البته رفتن جهانگردها به آن چندان آسان نیست، چون آنها مجبورند نخست اجازهنامه بگیرند و دوم اینکه برای رفتن به آن باید از یک تونل زیرآبی با شنا عبور کنند!
دنباله بهشت
این عکس، یکی از عکسهای بسیار محبوبی است که یک سالی است در اینترنت گل کرده و دست به دست میشود.
اسم عکس را گذاشتهاند: دنباله بهشت.
عکس زیباییهای زیادی را در خود جمع کرده است، آسمان شب و ستارگان بیشمار، کهکشان راهشیری که به صورت زیبایی منطبق بر یک پلکان شده است، سایه یک فرد در انتهای پلکان و نوری که او را احاطه کرده است.
همه اینها این حس را القا میکنند که شخص از پلکانی به سوی نور و بهشت در حال بالا رفتن است.
اما این عکس را چه کسی گرفته است؟ آیا عکس زاده فتوشاپ است؟ عکس در کجا گرفته شده است؟
بسیاری از کاربران این عکس را نخستین بار در پینترست دیدند، پرس و جوی آنلاین آنها برای پیدا کردن اطلاعاتی در مورد عکس به جایی نمیرسید.
این طور شایع شده بود که عکس در ایرلند گرفته شده است، در جایی که هر دو سال یک بار، به مدت یک هفته، کهکشان راه شیری در چنین وضعیتی قرار میگیرد.
عکس بیشک زیباست، طوری که خیلیها را به یاد شعری از ویلیام باتلر ییتس -شاعر پرآوازه ایرلندی- میانداخت، شعری بسیار زیبا که قبلا در یک پزشک ترجمه آن را خوانده بودید:
«آگر آسمانها را همچون پارچه می بافتم، آن را با نور طلایی و نقرهای تزیین میکردم، پارچهای آبی و کمنور، با تیرگی شب و روشنایی روز و گرگ و میش سحر میبافتم، آنگاه آن پارچه را به زیر پای تو میافکندم؛
اما من تهیدستم و تنها رؤیاهایم را دارم و رؤیاهایم را زیر پای تو پهن میکنم.
نرم قدم بگذار ، چون بر رؤیاهایم قدم می گذاری.»
اما چیزی که عجیب بود، همین دوسالانه بودن رویداد بود، چون ما از نظر علمی انتظار داریم، هر سال بشود چنین تقارنی را انتظار داشت.
جالب است که بر سر همین مسئله، بحثهایی در فورومها در گرفت و ستارهشناسانی مشغول گفتگو شدند.
تا اینکه سرانجام عکاس عکس پیدا شد، او توماس زیمر نام دارد و ادعا دارد که بدون اجازه از او، عکس او وارد شبکههای اجتمای شده است.
عکس در ایرلند گرفته نشده است، عکس در یکی از شبهای سرد ماه نوامبر در جزیره «سیلت» آلمان در دریای شمال گرفته شده است.
عکاس در حالی که بدون دستکش بین ساعت 4 تا 8 شب مشغول گرفتن عکس بود، دستهایش کرخت شده بودند و خسته و گرسنه بود، ناگهان توجهاش به این سوژه استثنایی جلب شد.
توماس در انتهای پلکان چوبی، راه شیری را دید، ماه هنوز بیرون نیامده بود و راه شیری تلآلوی خاصی داشت، لحظهای درنگ کرد و حس کرد که اگر از نور فلاش در انتهای پلکان استفاده کند، عکس با معناتر میشود.
اما باز هم عکس چیزی را کم داشت، سایه یک نفر در انتهای پلکان، توماس چون تنها بود، تایمر دوربین را تنظیم کرد، به انتهای پلکان رفت و این عکس را ثبت کرد.
عکس با جلوههای فتوشاپ به صورت جزئی ویرایش شد و سپس منتشر شد.
عکسی که البته بعدا سر از فیسبوک، توییتر، پینترست و تامبلر درآورد و بدون ذکر نام عکاس حتی در روزنامهها و روجلد کتابها هم چاپ شد!
برای دیدن توضیح خود عکاس به سایت 500px دات کام بروید.
این نوشتهها را هم بخوانید
یک ساحل زیبای سرپوشیده!
فک نکنم ساحلش سرپوشیده باشه، کاملا روبازم هست اتفاقا! دریاش سرپوشیدس بیشتر.
عکس کهکشان راه شیری فوق العاده ست!
می خوام برم ایرلند :((
تو ادامه متن گفته در جزیره «سیلت» آلمان گرفته شده. شما میخوای بری ایرلند چیکار دقیقا؟
خب شاید ایشون واقعا داره میره ایرلند (مثلا برای ادامه تحصیل) و این جملهای که گفتن هم ارتباطی با تصویر نداشته باشه. اصلا توی یه خط جداگانه هم نوشته شده. پس احتمالا به قضیه راهشیری مربوط نمیشه. اون شکلک ناراحت هم مربوط میشه به غم غربت و …
فوق العادست لذت بردم
عکس دوم معرکه بود! چه عکاس خوششانس و فرصتطلبی (:
عکسها اگه در سایز بزرگ هم لینکشون بود خوب بود.
یک لحظه قلبم ایست کرد!ولی واقا خوبه
این ها شگفتی های خلقت خداست خدا به بنده هانش نشان میدهد که من چنین خالق زیبایی هستم ولی ما بنده ها هنوز هم توبه نمیکنیم.
عالی بود
فتبارک الله احسن الخالقین
وای!!!!!!!!!!!!!!خدایا قربون این زیبایی هایی که افریدی هستم.خیلی عال بودن