بقای طولانیمدت شرکتهای بزرگ، در گرو آیندهبینی، تخیل و بینش ژرف
بسیار از روندهای مدیریتی و پروژههای کلان شرکتها، در دنیای کنونی بیش از حد پیچیده شدهاند، اما شاید دانستن و دقت روی یکی از روندهایی که میخواهیم برایتان در این پست، توضیح بدهیم، موضوع را برایتان شگفتآورتر کند.
زمانی بود که شرکتهای فناوری، روی تحولات مقطعی و محصولات انقلابی که میتوانست دنیای کنونی را تغییر بدهد یا پتنتها حساب باز میکردند. در این راهبرد، شرکتها بیشتر توجهشان روی پر کردن جیبهایشان در کوتاهمدت بود.
اما راهبرد کلان جدید شرکتهای بزرگ متحول شده است، حالا دیگر آنها باید آینده را داشته باشند. آنها میباید تخیلات را بقاپند، برای برآورده کردن آنها برنامهریزی کنند تا از این رهگذر توجه و اعتماد ما را جلب کنند.
آنهایی که در این راه موفق شوند، میلیاردها دلار پول نصیبشان خواهد شد، آنها شرکتهای خلاقیت بزرگی خواهند شد.
پنج سال است که گوگل روی خودروهای خودران (بیراننده) کار میکند، پنج سال پیش کار گوگل بیشتر به پروژههای تحقیقاتی تخیلی میمانست، اما حالا همه از اوبر گرفته تا تسلا و برخی از شرکتهای بزرگ خودروسازی، برنامههایی برای ساخت خودروهای خودران دارند.
واقعیت مجازی و افزوده، حالا سرخط همیشگی خبرهای دنیای فناوری شده است. در سال 2014- 2015 فیسبوک با خریداری کردن اوکولوس، همه توجهها را به خود جلب کرد. کاری که زمانی فقط توسط عده معدودی از گیکها قابل درک بود، این روزها به یمن بازی پوکمون، به واقعیتی عینی تبدیل شده است.
همان طور که زمانی رایانش ابری مورد توجه بسیاری از شرکتها قرار گرفت، در حال حاضر دست در زمینه هوش مصنوعی هم بیشتر شده است.
شرکتهای بزرگی مانند گوگل، فیسبوک و آمازون، هر کدام اکوسیستم خاص خود و شرکا و مشتریان وفادار خاص خود را دارند و هر کدام فرهنگ ویژه و مدیران مؤثری دارند که آنها را به سمت خلاقیت میرانند. شرکتهای مایکروسافت، اینتل و اپل، گرچه در حال حاضر رؤسای کاریزماتیک رؤیاپردازی مثل رقبای خود مثل ایلان ماسک ندارند، اما آنها هم در جرگه شرکتهای آیندهبین هستند.
نگرانیِ از دست دادنِ آینده، گاهی برنامههای کنونی برخی از شرکتها را آشفته و ناهماهنگ میکند، چیزی که ما در سالهای اخیر در شرکت گوگل سراغ داریم و برنامههای ناموفق و نامهربانیاش را در قالب تعطیلی برخی از سرویسهای محبوب برای کاربران دیدهایم. فیسبوک هم به روشنی واضح است که اصلا روی فیسبوک سنتی، حساب باز نکرده است و سعی میکند با سرمایه عظیم خود، محصولات آیندهدار را بخرد یا بهتر از آن چیزهایی را که در آینده گل خواهند کرد، از آن خود کند. اپل هنوز در زمره شرکتهایی که روی پروژههای جاهطلبانه کار میکند، درنیامده است، اما ما نشانههایی از این شرکت دریافت میکنیم که مثلا میخواهد روی پزشکی و دیجیتال تمرکز کند.
آینده خیلی زودتر از چیزی که فکرش را میکنیم، میرسد و بقای شرکتها در خال حاضر روی بینش ژرفشان از نیازهای آتی انسانها، پیشبینی فناوریهای محبوب آینده و زمینهسازی و برنامهریزی برای رسیدن به آنها، بستگی دارد.
منبع (با تغییرات): +
اتفاقا دیروز یکی از همکارانم در مورد دلایل رکود اقتصادی و ورشکستگی بعضی از شرکت ها در کشورمان سوال کرد که تقریبا همین توضیحات شما را بهش گفتم ولی احساس کردم باور نکرد.چه بخواهیم چه نخواهیم، آینده بینی، تحلیل محیط، خلاقیت و نوآوری، سرمایه انسانی، تخیل و … باعث بقا در دنیای رقابت می شود و گرنه اتکا به سیستم های سنتی و بسته امروزی جامعه ما، متاسفانه آینده تاریکی را ترسیم می کند. چیزی که خیلی از باصطلاح مدیران ما یا نمی دانند و یا می دانند ولی خود را به ندانستن می زنند.
در هر صورت علاوه بر دستیابی به تکنولوژی های جدید و سود فراوان، کمک به بشریت می تواند احساس غرور و سربلندی به بانیان این طرح ها بدهد که بسیار لذت بخش باشد.
واقعا ممنون آقای دکتر
حالا یه مورد بومی هم اگه اجازه بدید تعریف میکنم
یکی از دو تیم باشگاهی فوتبال تهرانی که خیلی طرفدار هم داره، همین فصل چندین میلیارد روی تیم این فصلش هزینه کرده و همونطور که در باشگاه های ما مرسوم هست با همه قرارداد های یک یا دو ساله بسته (میانگین برای هر بازیکن در حدود 900 میلیون تومن)، این داستان خیلی خوبیه! اما؛ همین باشگاه، تیم نوجوانانش 2 روز پیش، داور به ضررشون قبل از شروع بازی 3 هیچ اعلام کرد و این تیم توی زمین نرفته باخت! چرا؟ چون بازیکنان نوجوان و آینده این تیم پایه، لباس نداشتند بپوشند تا بتونند بیان توو زمین! (منبع: اینستاگرام رسمی همین باشگاه)
راستی این تم آبی خیلی به سایتتون میاد
ممنون از مطالب خوبتون