۲۷ هزار صفحه آرشیو از آثار و زندگی مارکز به طور رایگان روی وب منتشر شد؛ خدمتی بینظیر به فرهنگ و ادبیات، علیرغم زمزمههای مخالف
احتمالا این خبر برای طرفداران نویسنده بزرگ کلمبیایی معاصر؛ گابریل گارسیا مارکز بسیار جذاب باشد و روزها و ماهها آنها را سرگرم کند.
دانشگاه تگزاس و مرکز «هری رنسم» بیش از ۲۷ هزار صفحه، عکس، ویدیو، نامه، دستهنوشته و یادداشتهای شخصی مارکز را به طور آنلاین و رایگان روی وب منتشر کرد. این آرشیو بخشی از تمام آرشیو ۵۰ ساله جمعآوری شده درباره این نویسنده است.
این اسناد به دو زبان انگلیسی و اسپانیایی ترجمه و روی سایت دانشگاه تگزاس قرار گرفتند. این آرشیو به شکلهای مختلفی از جمله عکس، ویدیو، دستنوشته و کتاب یا براساس سال و شخصیتهای مهم دستهبندی شدند تا دسترسی به آنها برای عموم راحتتر باشد.
به همین دلیل؛ این آرشیو به یک منبع بسیار جذاب و غنی از عکس و دستنوشته و اسناد تاریخی هم برای علاقهمندان مارکز و هم دانشجویان ادبیات و محققان دیگر تبدیل شده است.
سفر به ذهن هزارتوی مارکز
در میان این آرشیو میتوان دستنوشتههای کتاب «صد سال تنهایی» و ۹ کتاب معروف دیگر مارکز را یافت.
به علاوه، چرکنویسهای سخنرانیهای او به ویژه سخنرانی جایزه نوبل ۱۹۸۲ و بیش از ۲ هزار نامه به افراد مطرحی چون «کارلوس فوئنتس» نویسنده فقید مکزیکی و «گراهام گرین» رماننویس انگلیسی دیده میشود. غالب این اسناد به زبان اسپانیایی هستند.
مارکز در زمان حیات خود میگفت که به نقدها زیاد اهمیت نمیدهد اما اکنون در این آرشیو، اسناد زیادی هست که نشان میدهد مارکز به برخی نقدها پاسخ داده یا از طریق نامه و یادداشت به دنبال پاسخگویی بوده است.
مرکز «هری رنسم» علاوه بر جمعآوری و نگهداری آرشیو ۵۰ ساله مارکز؛ آرشیوهای ارزشمندی از دیگر چهرههای شاخص ادبی همچون «جان اشتاینبک»، «ارنست همینگوی»، «تی. اس. الیوت»، «سموئل بکت»، «خورخه لوییس بورخس»، «ویلیام فاکنر» و «جیمز جویس» را هم نگهداری میکند.
جمعآوری آرشیو مارکز برای مرکز «هری رنسم» حدود دو میلیون و ۲۰۰ هزار دلار تمام شده است.
خدمتی به بشر یا کاری غیراخلاقی؟!
انتشار آنلاین و رایگان آرشیو مارکز با مخالفتهایی هم روبرو شده است. مارکز از آن دسته نویسندگانی بود که به شدت روی حق معنوی آثارش و قانون کپی رایت تاکید میکرد و هیچ ناشر یا فیلمسازی اجازه نداشت بدون اجازه کتبی و قانونی او دست به آثارش بزند.
چه بسیار فیلمسازان مطرحی که خواستند رمان «صد سال تنهایی» را بسازند ولی مارکز مانع شد و اجازه نداد. هنوز هم کتابها و آثار او شامل قانون کپی رایت میشوند.
با این اوصاف؛ آیا انتشار رایگان و عمومی دستنوشته و آثار این نویسنده یک جرم یا حداقل حرکتی برخلاف میل و خواسته این نویسنده نیست؟
البته؛ ممکن است رضایت خانواده او در جمعآوری این آثار و انتشار آنها جلب شده باشد ولی باز هم افرادی که با زندگی مارکز آشنایی دارند؛ خوب میدادند که وی روی حریم خصوصیاش بسیار حساس بود و بارها در مقاطع مختلفی از زندگی تمام دستنوشتهها و آثارش را از بین برده و سوزانده بود تا به دست دیگران نیفتند!
از آن سو؛ با نگاهی گذرا به این آرشیو میتوان دریافت چه منبع غنی برای تحقیق درباره ذهنیتها و تفکرات این نویسنده، سبک ادبیاتی «رئالیسم جادویی»، مراحل نوشتن رمانی مانند «صد سال تنهایی» و «پاییز پدرسالار»، حوادث و تحولات دهههای پرآشوب امریکای جنوبی و کشورهای منطقه دریای کارائیب، جامعه کلمبیا و هنرهای نویسندگی است.
به نظر میرسد دوباره به این سوال بزرگ و مهم میرسیم که «آیا انتشار آثار نویسندگان بزرگ، پس از مرگشان علیرغم مخالفت و عدم تمایلشان به این کار؛ به نفع بشریت است یا عملی غیراخلاقی است؟»
این سوال درباره آثار نویسندگان بزرگ فراوانی مانند «جی دی سالینجر» و غیره نیز مطرح است.
جالب است دانشگاه و کشوری آثار ۵۰ ساله مارکز را جمعآوری، نگهداری و منتشر میکند که این نویسنده هیچگاه دل خوشی ازش نداشت و از سفر به آن پرهیز میکرد!
برای مشاهده آرشیو مارکز به اینجا مراجعه کنید.
این نوشتهها را هم بخوانید
به نظرم حساسیت مارکز الان که دیگر زنده نیست هیچ اهمیتی برای کسی ندارد. دنیا منتظر نظر یک مرده نمی ماند. برای هیچ کسی مهم نیست که مارکز می خواسته یا نمی خواسته. چیزهایی که بعد از مرگش باقی مانده بالاخره به دست دنیا خواهد رسید.
من عاشق نوشته های مارکز هستم و دوست دارم توی نوشته هاش ساعت ها غرق بشم خیلی خوبه که بشه این تاریخچه 50 ساله رو هم دید و مطالعه کرد هرچند بر خلاف میل خودش :|