موسیقیدرمانی و موسیقی آرامشبخش
از روزی که انسان به آواز آهنگین یک پرنده گوش داد، نقش موسیقی و تاثیر قابل ملاحظه آن به رسمیت شناخته شد. برای لحظهای چشمانتان را ببندید و به ترانه مورد علاقهتان فکر کنید. بگذارید صدای موسیقی در ذهنتان طنینانداز شود. آگاهانه به آن توجه کنید و احساس کنید که بدنتان چگونه نسبت به آن واکنش نشان میدهد. بدون تردید، تحریک شنوایی ناشی از موسیقی، میتواند روی حالات جسمانی و احساسی ما تاثیر بگذارد. موسیقی، از توانایی انگیزهبخشی برخوردار است. قرنهای متمادی از صدای موسیقی به شکل طبل و کوس و دهل برای پیش بردن جنگها و پیروز شدن در آنها استفاده شده است. اخیرا نیز در حوادث و مسابقات ورزشی، برای رسیدن به پیروزی، از موسیقی استفاده میشود. اما موسیقی به همین اندازه میتواند آرامبخش و مسکن نیز باشد. به یاد نواهای آهنگینی بیفتید که از آنها برای خواباندن بچهها استفاده میشود.
از این رو میتوان گفت که موسیقی، به روشهای مختلف، بر شرایط انسان تاثیر میگذارد و میتواند روی آرمیدگی نیز موثر واقع شود. درست است که قرنها است که از این امر مطلعیم، اما در روزگار ما و به شکل علمی، خاصیت التیامبخشی موسیقی به اثبات رسیده است. در زمینه موسیقی درمانی، دو مکتب فکری متفاوت وجود دارد. در مکتب فکری موسیقی درمانی کاربرد منظم و به قاده موسیقی به وسیله موسیقی درمانگر، برای ایجاد تغییرات احساسی یا ایجاد التیام جسمانی در بیمار است. در مکتب دوم به تاثیرات آرامشبخش موسیقی اشاره میشود. بدین مفهوم، موسیقی درمانی را میتوان توانایی تجربه کردن حالتی تغییر یافته از انگیختگی جسمانی و روحی، به کمک نواها، ضرب آهنگها و لحنهای ناشی از ادوات موسیقی تعریف نمود. در این مقاله، بیشتر به این جنبه از موسیقی درمانی اشاره کردهایم.
امروزه، موسیقی درمانی روشی پر طرفدار برای رسیدن به آرامش و آرمیدگی است. در جریان یک بررسی که در سال 1991 انجام شد، 75 درصد کسانی که مورد پرسش قرار گرفتند، گوش دادن به موسیقی را، اقدامی برای کاستن از استرس بیان کردند. در حالی که موسیقی درمانی، روشی مناسب برای افزایش آرامش و آرمیدگی محسوب میشود، از توانایی یک اقدام مقابلهای نیز برخوردار است. گوش دادن به برخی از انواع موسیقی، به قدرت پذیرندگی ذهن میافزاید. از آن گذشته، این گونه بیان میشود که موسیقی، بر خلاقیت اشخاص میافزاید و تصورات ذهنی را تقویت میکند.
قدما معتقد بودند که موسیقی، شیطان را فراری داده، سبب التیام میگردد. یونانیان باستان، و از جمله آنها، افلاطون، ارسطو و فیثاغورث، به قدرت التیام بخش موسیقی معتقد بودند و اظهار میداشتند که اگر اشخاص، همه روزه به موسیقی گوش بدهند، به سلامتی خود کمک میکنند. ارسطو معتقد بود که نوای قلوت بر احساسات انسان تاثیر میگذارد. افلاطون نیز میگفت که موسیقی، موجب هماهنگی و رضایت روح شده، اخلاقیات مردم را افزایش میدهد و بالاخره اعتقاد فیثاغورث این بود که موسیقی به انسان هماهنگی میدهد. به باور او، از دست رفتن هماهنگی در انسان، موجب مرض میشود.
پادشاهان قرون وسطی، برای رهایی از احساس تکدر خاطر و افسردگی و تب، در قصرهای خود موسیقی پخش میکردند. بعد از آن، بسیاری از موسیقیدانان کلاسیک و از جمله باخ، پاشل بل و موزارت، با کمک اشراف و سلاطین، به تصنیف آهنگهایی بدین منظور تشویق شدند. اما تنها طبقات بالای جامعه نبودند که از موسیقی استفاده و از آن لذت میبردند. مدتها قبل از آن که نوار ضبط و سی- دی و رادیو و ویدیو وجود خارجی داشته باشند، دستههای مختلف مردم دور هم جمع میشدند تا به نوای موسیثی و آواز، گوش فرا دهند.
در بسیاری از آیینهای قبیلهای در سرتاسر دنیا، از موسیقی استفاده کردهاند. آفریقاییان، قرنها است که در برنامههای مختلف خود از موسیقی استفاده کردهاند.
در سال 1877، اختراع فنوگراف سبب شد تا مردم اقصی نقاط زمین، با موسیقی آشناتر شوند.
در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 که موضوع استرس برای مردم از اهمیتی خاص برخوردار شد. موسیقی جدیدی برای التیام استرس مورد استفاده قرار گرفت تا بر میزان آرامش و آگاهیهای اشخاص بیفزاید.
صدا، نوعی از انرژی است که به گوش میرسد. صدا میتواند خوشایند و یا ناخوشایند، دلنشین و یا آزارنده باشد. صدای ناخوشایند و آزارنده را به اصطلاح سر و صدا مینامیم. امواج صوتی را با هرتز، اندازه میگیریم. شدت صدایی که گوش تحمل میکند 20 تا 20000 هرتز است که این البته به کیفیت صدا بستگی دارد. بعضی از صداها را نیز از طریق پوست و استخوان جذب میکنیم.
در حالی که ارتعاشات به وسیله هرتز اندازهگیری میشوند، صداها با معیاری به نام «دسیبل» ارزیابی میگردند. گفته میشود که یک دسیبل، ملایمترین صدایی است که گوش انسان آن را میشنود. جدول زیر فهرستی از صداهای محیطی را در مقیاس دسیبل نشان میدهد.
جدول سطح صدای محیط
محیط با صدا | دسیبل |
یخچال | 45 |
مسکونیهای مرکز شهر | 80 |
جنگل | 35 |
باران ملایم | 50 |
مته کمپرسی | 100 |
چکه آب از شیر | 40 |
جارو برقی | 75-80 |
موتور سیکلت | 100 |
مناطق روستایی | 40 |
دستگاه تهویه هوا | 80 |
موسیقی راک زنده | 130- 90 |
موتور جت (به هنگام برخاستن هواپیما) | 140- 120 |
موسیقی، سوای تاثیرات فیزیولوژیایی، روی روحیه نیز اثر میگذارد که از جمله میتوان به هراس و افسردگی اشاره کرد. معمولا بیشتر اشخاص به تاثیر موسیقی بر روی خود اشاره میکنند.
دستگاه مغز و به خصوص هیپوتالاموس، جایگاه نرونهایی است که وقتی از ناحیه حس شنوایی تحریک شدند، میتوانند روحیه و احساسات شخص را تغییر بدهند. در حالی که اشخاص، معمولا در سطح ذهن هشیار به تاثیر موسیقی روی روحیه پی میبرند، محرک شنوایی میتواند بر ذهن ناهشیار نیز نفوذ کرده به سهم خود، روی روحیه اشخاص تاثیر گذارد. برای اندازهگیری تاثیر موسیقی پس زمینه روی کسانی که در سوپر مارکتها خرید میکنند، مشخص گردید که خریداران، وقتی موسیقی ملایمی پخش میشود، بیشتر در راهروهای بین قفسههای اقلام فروشگاه وقت صرف میکنند و در نتیجه میزان فروش افزایش مییابد. در ضمن، ثابت شده که پخش موسیقی ملایم در مطب پزشکان و دندان پزشکان تاثیرات آرام کننده فراوان دارد.
موسیقی میتواند احساسات توام با استرس را تخفیف بدهد. در زمانی که سینما هنوز صامت بود، در سالنهای سینما برای بالا بردن احساسات تماشاچیان، در صحنههای عاشقانه، از نوازندگان پیانو استفاده میکردند. به این شکل که وقتی تصویر یک صحنه عاشقانه روی پرده نمایش داده میشد، یک نوازنده پیانو آهنگ خوشایندی را در لحظه مینواخت. بعد از آن و با صدادار شدن فیلمهای سینمایی، از موسیقی به میزان وسیعی در فیلمها استفاده شد.
موسیقی، روی احساس و اندیشه انسان تاثیراتی بر جای میگذارد که از عهده زبان و کلام ساخته نیست. موسیقی میتواند دفاعهای قدرتمند احساس را در هم فرو ریخته و ابراز احساسات را میسر سازد. به همین دلیل، روانشناسان و روانپزشکان برای تخلیه بسیاری از هیجانات پنهان هم چون خشم، از موسیقی استفاده میکنند.
تردیدی نیست که موسیقی، روی احساسات در سطح هشیار و ناهشیار تاثیر فراوان دارد. انواع مختلف موسیقی، میتواند روی برافروختگی و نیز آرامش انسان تاثیر میگذارد. در جریان یک بررسی و به منظور ارزیابی رابطه میان انواع موسیقی، انتخاب موسیقی و لذت و شادی و الات آرمیدگی، والری استراتون و آنتونی زالانوسکی (1984) به این نتیجه رسیدند که یک موسیقی خاص روی همه اشخاص تولید آرمیدگی نمیکند، بلکه میزان علاقه اشخاص به موسیقی انتخاب شده، در ایجاد آرمیدگی موثر است. در جریان یک بررسی دیگر، ویلیام دیویس و میشل توت (1989) بر آن شدند که ببینند در نظر اشخاص مختلف کدام موسیقی آرامبخش ارزیابی میشود. در این بررسی مشخص گردید که نواهای مختلف، روی اشخاص مختلف، اثرات متفاوت بر جای میگذارد.