دانشمندان کشف کردند که چه چیزی ما را جذب افراد خاصی میکند! ما تمایل داریم افراد را بر اساس اطلاعات کم قضاوت کنیم

بسیاری از دوستداشتنها در جامعه انسانی سطحی و بر اساس معیارهایی ساده هستند: او هم مانند من به موسیقی خاصی نیاز دارد – او هم رمانها یا فیلمهای مورد علاقهام را خوانده و دیده. او هم به مسافرت و ماجراجویی عشق میورزند.
اما این مشابهتها میتوانند دلیل کافی برای دوست داشتن فراهم سازند؟!
بر اساس تحقیقات جدید، یک مکانیسم روانشناختی ساده در پس این تمایل برای قضاوت در مورد یک فرد بر اساس ویژگیهای محدود وجود دارد. به عبارت دیگر این مطالعات نشان میدهند که چگونه قواعد جذب توسط مفروضات ناعادلانه شکل میگیرند.
روابط انسانی عمدتاً توسط به اصطلاح اثر شباهت-جذب کنترل میشود که به موجب آن ما تمایل داریم افرادی را که دقیقاً شبیه خودمان هستند دوست داشته باشیم. بنابراین، روشی که ما از طریق آن خودمان را تعریف میکنیم، تأثیر زیادی بر قضاوت افراد همسان به ما دارد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
به گفته محققان، توانایی ما برای مفهومسازی هویتمان به چیزی به نام استدلال خود ذاتگرایانه بستگی دارد که به موجب آن ما خود را دارای جوهرهای درونی تصور میکنیم که ما را تعریف میکند.
به زبان سادهتر: «افراد معتقد یک جوهره اساسی دارند که به ما امکان میدهد فرض یا استنباط کنیم که وقتی فردی را میبینیم که یک ویژگی مشترک دارد، باید تمام جوهر عمیق من را نیز داشته باشد.»
اما آزمایشها چه بودند:
در ابتدا، شرکتکنندگان پرسشنامهای را تکمیل کردند که برای ارزیابی قدرت استدلال خود ذاتگرایانه طراحی شده بود. پس از آن، از آنها خواسته شد تا احساسات خود را نسبت به فردی خیالی به نام جیمی بر اساس دیدگاه خود در مورد سقط جنین، مجازات اعدام و مالکیت اسلحه آشکار کنند.
همانطور که پیشبینی میشد، افرادی که سطوح بالاتری از استدلال خود ذاتگرایانه داشتند، زمانی که نظر جیمی را موافق خود میدیدند، به احتمال زیاد جذب جیمی میشدند.
در آزمایش دوم، محققان از شرکتکنندگان خواستند تعداد نقاط روی صفحه را تخمین بزنند و سپس آنها را به عنوان بیش از حد یا کمتر از حد تخمین زده شده طبقهبندی کردند. بهطور شگفتانگیزی، نتایج نشان داد که افرادی که اعتقاد قویتری به حدشان داشتند، وقتی متوجه میشدند جیمی هم مانند آنها حدس زده یا برخلاف آنها برآورد کرده، جذب او میشدند یا از او زده میشدند.
محققان سپس دو آزمایش دیگر انجام دادند که در آنها به شرکتکنندگان به صراحت گفته شد که ذائقه مردم در هنر به شخصیت آنها مرتبط نیست. جالب اینجاست که این فرض شرکتکنندگان را از همذات پنداری قوی با دیگرانی که ذائقه هنری خودشان را داشتند، باز میداشت.
برعکس، کسانی که به آنهایی گفته میشد که برداشت هنریشان با شخصیتشان مرتبط است، جذب آنهایی میشدند که برداشت هنری مشابه داشتند.
پس این استدلال خود ذاتگرا باعث میشود که احساس گرمی که نسبت به کسی که اخیراً ملاقات کردهایم و ویژگیای مشترک با ما دارد، حس کنیم.
این مطالعه در مجله Personality and Social Psychology منتشر شده است.