.

هنر و تنگنای پیچیده تصمیم‌گیری – تصمیم‌های خردمندانه‌ امروز شما ممکن است حماقت‌های مسلم چند سال بعد شما باشند!

مدتی بود که من فرصت نوشتن در «یک پزشک» را پیدا نکرده بودم. اما از امروز با آغاز نگارش روزنوشت، می‌خواهم آرام آرام به روال روتین پیشین برگردم.

فکر می‌کنم در شرایط کنونی‌مان، همین روزنوشت‌ها بیش از پست‌های متعدد فناوری، بتواند باب گفتگو و تبادل فکری بین من و شما خوانندگان عزیز را باز کند.


ما همیشه در زندگی خود در حال تصمیم‌گیری هستیم.

بعضی از این تصمیم‌گیری‌ها سطح پایین هستند و نتیجه تصمیم‌گیری شما، تغییری چشمگیر در آینده ایجاد نمی‌کند:

امروز فست فود بخورم یا نه. این کتاب را بخرم یا نه. امروز وقت برای قدم در بیرون خالی کنم یا نه.

اینها تصمیم‌هایی هستند که قابل جبران هستند. کالری اضافه یک نوبت خوردن فست فود را می‌توان با یک جلسه ورزش سوزاند. کتاب نخریده را هم می‌شود خرید و یک بار قدم زدن یا نزدن، تغییری چشمگیر جسمانی یا روحی در شما ایجاد نمی‌کند.


یک سطح بالاتر از تصمیم‌گیری، اما تغییر و تاثیر بیشتری در زندگی شما ایجاد می‌کند. مثلا فرایند تصمیم‌گیری برای خرید یک لپ‌تاپ نو را در نظر بگیرید. برای کسی که اصطلاحا فنی است و اخبار فناوری را دنبال می‌کند، این کار شاید به دو سه ساعت تحقیق آنلاین نیاز داشته باشد. شما می‌آیید و بر اساس نیاز واقعی، علایق و البته بودجه خودتان، در سایت‌های فروشگاه‌ها، فیلترهایی اعمال می‌کنید و بعد بین چند لپ‌تاپ مناسب یکی را انتخاب می‌کنید. برای اطمینان از تصمیم درست می‌توانید از دوستانتان هم کمک بگیرید و ویدئوهای یوتیوب را مرور کنید و بررسی‌ها سایت‌های معتبر را بخوانید.

در اینجا اگر اندکی راه خطا را پیموده باشید، باز هم تاثیر راهبردی در زندگی‌تان ایجاد نمی‌شود. نهایتا دو سالی با لپ‌تاپی که کمی کند است یا صفحه نمایش کم‌کیفیتی دارد، باید کلنجار بروید.


یک سطح بالاتر تصمیم‌گیری اما واقعا در زندگی شما تغیر شگرفی ایجاد می‌کند. اینها چیزهایی مثل تصمیم به ازدواج یا انتخاب یک شغل یا رشته تحصیلی یا سرمایه‌گذاری در یک فرایند هستند.

اینجا میزان متغیرهای شناخته شده یا ناپیدا و یا اصلا غیر قابل اندازه‌گیری و  احتمال مطرح شدن متغیرها و شرایط نو آنقدر زیاد هستند که تصمیم کنونی شما را ظرف میان‌مدت ممکن است، به کلی مخدوش کنند.


سطح بالاتر تصمیم، دغدغه آدم‌هایی است که تصمیم آنها آینده یک جامعه را تغییر خواهد داد. تصمیم‌‌های آنها می‌تواند کشورشان را چند دهه دچار سکون یا عقب‌افتادگی کند یا باعث یک پیشرفت پایدار بشود.

در چنین شرایطی متغیرها بی‌اندازه زیاد می‌شوند. اینجا دیگر تصمیم‌گیری چندوجهی می‌شود و پای تقابل تصمیم‌گیری اخلاقی، احساسی و علمی پیش می‌آید.

یک تصمیم شجاعانه که امروز ممکن است تحسین شود، ممکن است چند سال بعد به کلی بیهوده به نظر برسد. یک کار پرهزینه برای یک رهبر و مقام تصمیم‌گیر، ممکن است از بعد اخلاقی ستایش‌برانگیز اما از نظر عملی و برآورد برآیند هزینه – سود، بی‌فایده به نظر برسد.

معیارهای سنجش جوامع به سرعت تغییر می‌کنند، همان طور که متغیرهای اخلاقی و میزان آرمانخواهی توده‌ها هم چیز ثابتی نیستند. درست به همین خاطر است که در همین جامعه کنونی ما قهرمانان مسلم دهه‌ها قبل، دیگر از حالت اسطوره‌ای به درآمده‌اند و رقبای در سایه‌ مانده و حتی دشمنان هم‌عصر آنها، جای آنها را می‌گیرند.

کاش آن دانش «روان-تاریخ»، وجود خارجی می‌داشت و به یاری آن می‌شد دوره‌های بینابینی پر هرج و مرج بین سقوط یک تمدن تا سربرآوردن تمدن بعدی را به حداقل کاهش داد.

و ای کاش ما وقتی ما در مورد تصمیم‌های آدم‌های بزرگ در چند دهه یا چند قرن قبل فکر می‌کردیم، توان نیت‌خوانی و تحلیل شرایط تصمیم‌گیری در بستر اجتماعی همان زمان را می‌داشتیم.


پی‌نوشت: همه این روزنوشت در یک لحظه بعد از دیدن یک عکس و یادداشت یک دوست در تلگرام به ذهنم متبادر شد. راحت‌تر بودم که به صورت خاص در مورد آن عکس می‌نوشتم. اما شرایط سخن گفتن راحت پیرامون آن عکس مهیا نبود!


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

5 دیدگاه

  1. همه این ” ای کاش” ها برای انسان بصورت آرزوهایی ابدی باقی خواهد ماند. انسان برای تصمیم گیری نه می تواند همه “احتمالات” را تشخیص دهد نه می تواند “ارزش نتایج” تصمیم گیری اش را دقیقا تخمین بزند . پس ما انسان ها برای ابد، تصمیم گیران ناپخته ای باقی خواهیم ماند، پر از ” ای کاش”.

  2. عالی بود آقای مجیدی. واقعاً خلاً نوشته‌های شما حس می‌شد و رنگ و بوی یک پزشک داشت عوض می‌شد و بهتره بگم از بین می‌رفت. ضمن تشکر از زحمات آقای میثاق محمدی زاده، اما شخصیت یک پزشک به نوشته‌های شماست. بارها و بارها با خودم یا حتی دیگرانی که تشویق‌شان می‌کنم یک پزشک بخوانند، گفتم حیف یک پزشک سال‌های اولیه دهه ۹۰ شمسی ولی باز با خواندن برخی مطالب شما مثل این،‌ خوشحال می‌شوم و امیدوار به روزهای بهتر.

  3. نتایج کمتر قابل پیش‌بینی این مدل تصمیمات رو باید به عنوان یک واقعیت در زندگی پذیرفت. البته حساسیت بیشتر داشتن در این تصمیم‌ها و ارزیابی بیشتر میتونه احتمال نتیجه بخش بودنش رو حتی در بلند مدت بالا ببره. من سعی میکنم تصمیم‌های مهم زندگیم رو تا اونجا که ممکنه به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنم تا امکان جلوگیری از ضرر احتمالی و موفقیت درازمدت بیشتر بشه.

  4. در کتاب (آینده‌ی ذهن)، نوشته‌ی (میچیو کاکو)، خودآگاهی را میزان پارامترهای دریافتی از محیط و تعداد واکنش‌ها نسبت به محیط جهت نیل به هدفی خاص می‌داند. به عنوان نمونه پارامترهای دریافتی از محیط برای یک کرم خاکی محدود است به دما و فشار و رطوبت خاک و واکنش‌های آن به محیط شامل تغییر موقعیت و یا خوابیدن می‌شود. این پارامترها و واکنش‌ها در انسان به شکل نمایی افزایش می‌یابد که نمونه‌ی عالی و استثنایی آن شوخ طبعی و دروغ‌گویی است. آن مبحث کتاب با این نوشته‌ی شما ارتباط نزدیکی دارد. شاید رهبران سیاسی از سطح خودآگاهی بیشتری نسبت به ما مردم عادی برخوردارند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]