ماجرای رادیوی سیاه!
“ماکیاولی[1]” سیاستمدار و نظریهپرداز ایتالیائی میگوید: “سیاست از تزویر جدا نیست” و طراحان جنگها معتقدند که تنها سلاح است که در جنگها، پیروزی را از آن طرفین مخاصمه میسازد، بلکه تبلیغات، و ذکاوت آمیخته به نیرنگ و تزویر و تقلب در صحنه نبرد، از مکان ویژهای برخوردار است.
رویدادهای جنگ اول و دوم جهانی، خود سند گویائی در تأیید این نظریه به شمار میرود.
یکی از این ماجراها، مربوط به یک ایستگاه رادیوی نظامی در جریان جنگ دوم جهانی میباشد. این رادیو “گوستاو زیگفرید اینز[2]” نام داشت که به اختصار، رادیو GS1 “جی اس (1)” نامیده میشد.
در خلال جنگ دوم جهانی، این رادیو، در بین نیروهای آلمان نازی، از محبوبیت زیادی برخوردار بود و همه سربازان با شور و علاقه خاصی به آن گوش فرا میدادند. زیرا این رادیو، علاوه بر پخش اخبار و موسیقی، همواره در جهت منافع سربازان عادی سخن میگفت.
دیری نپائید که سربازان کشف کردند که از لابلای مطالب این رادیو، میتوان اطلاعات دست اولی کسب کرد که غالباً به طور غیرمستقیم و با زبان اشاره گفته میشد.
برای مثال، یک بار این رادیو، مطلبی درباره استفادههای نامشروع در زمان جنگ پخش کرد و ضمن محکوم شمردن اینگونه سوء استفادهها گفت:
ـ در حالیکه سربازان شجاع ما در جبهه روسیه، از شدت سرما تلف میشوند، سوء استفادههائی صورت میگیرد.
اما در آن لحظه، برای سربازانی که از خدمت در جبهه روسیه بیم داشتند، موضوع سوء استفاده مهم نبود. بلکه فقط تأکید رسمی این رادیو بر اوضاع و شرایط سخت زمستان در “جبه شرقی” اهمیت داشت. از این رو به فکر افتادند که قبل از عزیمت به جبهه روسیه، از فرماندهان خود لوازم و تجهیزات کافی برای مقابله با سرمای طاقتفرسای روسیه درخواست کنند، و همین امر مشکلات زیادی به وجود میآورد.
گاهی نیز این رادیو بد ذاتی میکرد و در قالب تعریف و تمجید، موضوع ناگواری را به سربازان القاء میکرد. از جمله در یکی از روزها، گزارشی درباره کوششهای خستگی ناپذیر پزشکان آلمانی در اردوگاهها پخش کرد. این اردوگاهها، پس از بمباران شهرهای آلمان به وسیله متفقین، برای نگهداری از مردم تیرهبختی که خانه و کاشانه خود را از دست داده بودند تشکیل شده بود. رادیوی مذکور ضمن پخش این خبر افزود پزشکانی که زندگی خود را وقف خدمت به مردم جنگ زده کرده بودند، موفق شدند تلفات ناشی از وبا و تیفوس را به میانگین تنها 60 نفر در هفته کاهش دهند.
به این وسیله، شنوندگان این رادیو، یعنی سربازان آلمانی درمییافتند که اوضاع قمر در عقرب است!
این نوع سخن پراکنیها، رادیو “گوستاو زیگفرید اینز” را چنان محبوب سربازان ساخته بود که جز این رادیو، به هیچ رادیوی دیگری گوش نمیکردند. این توجه، باعث شد که بعداً دو فرستنده رادیوئی دیگر به نامهای “آتلانتیک سندر[3]” و “سولداتن سندر کالایز[4] که از اروپای اشغالی برای نیروهای آلمانی برنامه پخش میکردند، این روش را مورد تقلید قرار دهند.
به هرحال، ظاهراً میهنپرستی این رادیوها، دردسرهائی برای فرماندهان ایجاد میکرد.
یکی از موضوعهائی که خشم مقامات این رادیو را برانگیخته بود، موضوع فرار سربازان از خدمت بود. به تفصیل درباره روشهائی که سربازان، پس از فرار از خدمت، در کشورهای بیطرف به کار میبستند، سخن میراندند و در عین حال از این اقدام اظهار تأسف میکردند.
به این ترتیب، زیرکانه به سربازان حالی میکردند که اینگونه فرارها اتفاق میافتد. و گاهی نیز به طور غیر مستقیم آنان را به این کار ترغیب و تشویق میکردند.
اطلاعیههای این رادیو از جبهه جنگ، آنان را از بسط و گسترش حملات متفقین به آلمان آگاه میساخت. گاهی اخبار مربوط به بمباران شهرها را به اطلاع شنوندگان خود میرساند و خطر اینگونه گزارشها آن بود که برخی از سربازان که در شهرهای بمبارانشده، خانواده، یا اقوام و خویشاوندانی داشتند ممکن بود تحت تأثیر احساسات قرار گرفته، پستهای خود را ترک گویند و به کمک خانواده خود بشتابند.
اطلاعاتی که از این رادیوها پخش میشد، همواره از سوی روزنامهای به نام ”اخباران سربازان” مورد تائید قرار میگرفت، و این روزنامه به وسیله پست هوائی به جبههها ارسال میشد.
این سرویسهای خبری که برای سربازان آلمانی، برنامه بخش میکردند، برخلاف تصور، صد درصد آلمانی نبودند، بلکه این دستگاههای رادیوئی همچنین روزنامههائی که در ارتباط با آن منتشر میشد، زائیده افکار، و ساخته و پرداخته اداره جاسوسی متفقین بود. این فرستندههای رادیوئی که ایستگاه اصلی آنها در انگلستان قرار داشت، آنقدر نیرومند بودند که صدای رادیوهای واقعی نیروهای مسلح آلمان نازی را تحتالشعاع خویش قرار داده و آنها را خاموش میساختند. و هدفشان آن بود که با استفاده از ابزارها و وسائل تبلیغاتی، روحیه آن دسته از سربازان آلمانی را که دور از وطن به سر میبردند، تضعیف نمایند و با پخش گزارشهائی آمیخته به دروغ، بر بسیاری از حقایق سرپوش گذاشته و برعکس، بسیاری از دروغها، راست جلوه دهند. و این در زمانی بود که برخی از کشورهای اروپائی در اشغال نیروهای آلمان نازی قرار داشت.
روزنامه “اخبار سربازان” که شباهت زیادی به روزنامههای ارتش آلمان نازی داشت هر شب به وسیله هواپیماهای انگلیسی، روی مواضع دشمن ریخته میشد. این روزنامه نیز روش مشابه رادیوها، یعنی آمیزهای از واقعیت و دروغ را دنبال میکرد.
“گوبلز[5]” رئیس دستگاه تبلیغاتی آلمان نازی، از این رسانههای دروغین که نامشان را رادیوی سیاه گذاشته بود، و از این نوع تبلیغات که از سوی متفقین اعمال میشد، بسیار ناراحت و خشمگین بود، ولی به عنوان یک تبلیغاتچی، این تعارف را بدون پاسخ نمیگذاشت و با روش خاص خود به مقابله با اینگونه تبلیغات برمیخاست. از جمله با استفاده از اطلاعات همین سرویسهای خبری، نکات مربوط به خرابکاری، فرار از خدمت و غیره، به زبان انگلیسی ترجمه میشد و به وسیله آلمانیها، پشت خطوط نیروهای انگلیسی و آمریکائی انداخته میشد.
[1] -Machiavelli
[2]– Gustav Sieqfried Eins
[3] -Atlantiksender
[4] -Soldatensender Calais
[5] -Goebbeis