سریال The One – اگر واقعا امکان داشت که هر کسی بتواند نیمه گمشده خود را با میزان تطابق صد درصدی پیدا کند!
مینی سریال نسبتا سرگرمکننده و تاملبرانگیزی که به تازگی پخش آن از نتفلیکس به پایان رسیده، سریال The One نام دارد. این سریال 8 قسمت دارد و هر قسمت آن حدود 40 دقیقه است.
ایده داستان جالب و تا حدی یکتاست:
چه میشد اگر با کمک فناوریهای زیستی و تطابق دادن مشخصات انبوه مردم دنیا، میتوانستید دقیقا به نیمه گمشده زندگی خود برسید؟!
در حال حاضر سایتهای «دیتینگ» فرنگی وجود دارند که سعی میکنند با تطابق دادن وضعیت ظاهر و علایق و عادات کاربران خود، دوستان و شریکهای زندگی مناسبی برای آنها پیدا کنند.
اما پیداست که آدم خیلی پیچیده است. در شرایطی که ما گاهی بعد از سالهای طولانی زیست و زندگی و معاشرت با یک دوست و همراه میتوانیم پی به اندیشه و خلق و شخصیت واقعی او ببریم، آیا تصور میکنید که با یک پرسشنامه و خوداظهاری، این سایتها واقعا میتوانند نیمه گمشده ما را پیدا کنند؟
اما چه میشد اگر پیدا کردن شریک زندگی هم با آزمایش ممکن میشد. اگر واقعا با تحلیل DNA میشد به ریز ظواهر فیزیکی و خلقی و شخصیتی افراد رسید و بهترینها را به آنها پیشنهاد کرد، چقدر خوب میشد؟
اما دشواری اینجاست که شرکت تخیلی که این فناوری را پیدا میکند، قدرت بیانتهایی هم پیدا میکند و کنترل کردنش دشوار میشود.
از سوی دیگر منظور ما از تطابق چیست؟ آیا واقعا شبیهترین آدمها به هم، بهترین زوجها را تشکیل میدهند؟ یا اصلا گاهی تعارضات و ناهمخوانیهای عجیب و غریب هستند که زندگی را شیرین میکنند.
از طرفی، همان طور که در سریال مطرح شده، اگر همین امروز فناوری به ما ارائه میشد، تکلیف زوجهای کنونی غیرآرمانی چه میشد؟! آیا هر کسی به این وسوسه نمیافتاد که آزمایشی بدهد و ببیند که همسر رؤیایی او کیست و در کجای دنیا زندگی میکند؟
سریال The One دقیقا چنین ایدهای را در قالب یک داستان خوب بسط میدهد و با ما در میان بگذارد.
از این لحاظ سریال را میتوان در تم علمی تخیلی و درام طبقهبندی کرد. این سریال ساخته انگلیس است و ما معمولا پیشزمینه خوبی از کیفیت سریالهای انگلیسی داریم. من خودم سریال را در فهرست سریالهای متوسط خوب جا میدهم، اما خب سریال نمیتواند در رده سریالهای کلاس A قرار بگیرد.
سازنده این سریال هووارد اورمن است که میسفیتها را ساخته بود. سریال اقتباسی است از رمان جان مارس که در سال 2017 نوشته شده بود.
شخصیت کلیدی و شماره یک سریال ربکا وب با بازی هانا ویر است که رئیس جاهطلب شرکت تطابقدهنده DNAیا همان «وان» است.
چنین نماهایی از نحوه تطابق و «مچ» شدن آدمها در دنیای آینده، شاید الان خیلی تخیلی بنمایند. اما شاید بتوان تصور کرد که ما در آینده با اجازه خودمان به شرکتهایی اجازه خواهیم داد که با گردآوری اطلاعات دقیق در مورد ما مثلا با رصد فعالیتهای آنلاینمان و ترکیب آن با ویژگیهای زیستیمان، کار زوجیابی را متحول کنند.
و فراتر از آن چه بسا که شرکتهای زوجساز را هم تجربه کنیم، ترکیبی از روباتیک پیشرفته و دنیای تخیلی فیلم Her!