مارتا گلهورن، روزنامه نگار زن مشهور دنیا – زندگینامه

0

ترجمه: سیمین دخت گودرزی

مارتا الیس گلهورن (Martha‌ Ellis Gellhorn) نام زنی است که در تاریخ روزنامه  نگاری جهان شهرت ویژه‌ای دارد.

مارتا در 8 نوامبر 1908 در بندر سنت لوئیز آمریکا به دنیا آمد. پدرش پزشک و مادرش یکی از فعالان حقوق زنان برای کسب حق رأی بود. او پس از اتمام تحصیلاتش در سال 1927 کار روزنامه نگاری را آغاز کرد و به عنوان خبرنگار حوادث (جنایی) در نیویورک مشغول به فعالیت شد.

چندی بعد به اروپا سفر کرد. طی این سفرها در پاریس با نویسندهٔ فرانسوی برتراند دو یوونل (Bertrand de Jouvenel) آشنا شد، با او ازدواج کرد و به سنت لوئیز بازگشت.

مارتا گلهورن در آن زمان، جنوب غربی آمریکا را به طور کامل تحت پوشش خبری خود قرار داده بود و گزارش  هایی که در این مدت نوشت رمان «دیوانه به دنبال چیست» را به وجود آورد؛ رمانی که شخصیت اصلی داستان زنی شبیه به خود مارتا بود. این رمان توجه هری هاپکینز، یکی از وزرای ارشد کابینهٔ روزولت را جلب کرد و سبب شد او مارتا را (به عنوان یک خبرنگار خبره) استخدام کند تا به سراسر آمریکا سفر کند و در مورد تأثیرات و پیامدهای فقر گسترده در آن کشور بنویسد.

گلهورن داستانی تخیلی در مورد دار زدن یک سیاهپوست بی  گناه (بدون محاکمه و دادگاه) در جنوب آمریکا نوشت و کارگران یک کارخانه در کارولینای شمالی را تشویق کرد که پنجره  های کارخانه  شان را به نشانهٔ اعتراض بشکنند. همین امر سبب شد مارتا کارش را از دست بدهد. هرچند داستان مرد سیاهپوست مورد توجه همسر رئیس جمهور روزولت که دوست دوران دانشجویی مارتا بود، قرار گرفت، اما این موضوع تغییری در تصمیم رئیس جمهور ایجاد نمی  کرد. ظاهراً همسر رئیس جمهور نمی  دانست که این داستان تخیلی و ساختگی است. مرز میان واقعیت و تخیل در نوشته  های مارتا گلهورن، درمورد فقر و رکود اقتصادی آمریکا هنوز هم مشخص نیست. همان  طور که پایان ارتباط او با همسر اولش چندان آشکار نیست.

یکی دیگر از رخدادهای مهم زندگی این روزنامه نگار آشنایی او با ارنست همینگوی نویسندهٔ مشهور آمریکا است. گلهورن که شیفتهٔ داستان های همینگوی بود او را در کی وست فلوریدا ملاقات کرد. در آن موقع همینگوی برای حضور در جنگ داخلی اسپانیا عازم سفر به این کشور بود. مارتا نیز فرصت را غنیمت دانست و با او همراه شد. آن  ها در بهار 1937‌ وارد مادرید شدند. همهٔ آن  چه که مارتا با خود در این سفر داشت یک کوله پشتی و 50 دلار پول بود. او شروع کرد به نوشتن گزارش  های جنگی برای هفته  نامهٔ کولیر. در آن موقع ارتباط مارتای 28 ساله و همینگوی 37 ساله نزدیک و نزدیک  تر می شد.

مارتا گلهورن مانند بسیاری دیگر از نویسندگان و هنرمندان هم عصر خود از جمله خود همینگوی، از دولت انتخابی اسپانیا که علیه دولت فاشیستی فرانکو می جنگید، حمایت و با آن همزبانی می  کرد. نوشته  های او به زبان اسپانیایی امروزه به سختی یافت می  شوند، اما به گفتهٔ مارک وین کارتر، نویسندهٔ ارشد واشنگتن پست نوشته  های او به مراتب بهتر از آثار همینگوی در این زمینه و نشان  گر همدردی او با اسپانیایی  ها بود.

او به طور مفصل از وضعیت مردم اسپانیا در زمان بمباران و این  که چه  طور در آن شرایط بی آب و غذا مانده بودند، می  نوشت. هنگامی که فاشیست ها در سال 1939‌ پیروز شدند، او برای یکی از دوستانش نوشت: «این اتفاق درست مانند مرگ همهٔ عزیزانم در یک زمان است. در تمامی زندگی  ام هیچ چیز دردناک  تر از این شکست نبوده است.»

گلهورن سرانجام در 1945 با همینگوی ازدواج کرد و او را همراه خود به هنگ کنگ برد؛ او در آن هنگام درمورد جنگ چینی  ها علیه حملهٔ ژاپن می نوشت. تداوم ازدواج این دو نویسنده دشوار بود. مارتا می خواست مثل ارنست همینگوی زندگی کند. اما ارنست خواهان همسری سر به زیر و محجوب بود، همینگوی دنیا را همان  گونه که بود صبورانه می  پذیرفت. اما مارتا زنی ایده آلیست بود و از نظام برده داری کارگران که در هنگ کنگ شاهد آن بود رنج می  برد، در عین حال هر دوی آن  ها روحیه  ای پرخاشگر داشتند. مارتا در یکی از نامه  هایش برای دوستی نوشته بود: «ما هر دو از هم می ترسیم؛ هرکدام از ما می‌دانیم که آن یکی خشن  ترین انسانی است که در زندگی دیده  ایم»

آن  ها در سال 1945 در حالی که مارتا ارنست را زورگو و ستمگر خطاب می  کرد و ارنست او را ریاکار و غیر موثق می  خواند، از هم جدا شدند. از آن پس گلایهٔ همیشگی مارتا گلهورن این شد که چرا او به عنوان همسر سابق همینگوی شهرت بیشتری دارد، تا به عنوان یک زن روزنامه  نگار جسور. او پیش از ازدواج با ارنست همینگوی روزنامه  نگار شاخص و موفقی بود و این روند تا 45 سال ادامه یافته بود. در زمان جنگ جهانی دوم ارنست در خانه می  ماند و مارتا گزارش  های میدانی تهیه می  کرد. او حمله 1939 روسیه به فنلاند و بمباران 1944 لندن توسط نازی  ها را به تفصیل پوشش داد. اما در عوض نشریهٔ کولیر از همینگوی خواست تا در مورد روز دی (D-Day) و اتحاد متفقین علیه نازی  ها در فرانسه گزارش بنویسد. با این حال مارتا همچنان به کار خود ادامه داد و گزارش های زیادی درباره جنگ نوشت. او به یک بیمارستان دریایی که در کشتی برپا شده بود، رفت تا به عنوان خبرنگار از وضعیت آنان گزارش بگیرد. اما با بالا گرفتن کار جنگ به ساحل بازگشت و به مجروحان و مردمی که مورد هجوم قرار گرفته بودند کمک کرد.

به نقل از روزنامه واشنگتن پست، گلهورن با نوشتن گزارش‌هایی همراه با دلسوزی برای کسانی که تحت تأثیرات بسیار منفی و دلخراش جنگ قرار گرفته بودند و همدردی با مردم بی  پناه و بی  گناهی که ناخواسته درگیر جنگ شده بودند، دیدگاه تازه  ای در خبرنگاری و گزارشگری جنگ ایجاد کرد. اواخر جنگ او شاهد آزادسازی کمپ آدم سوزی اسرای جنگی به نام داچو در نزدیکی مونیخ بود و در این باره مقاله  ای نوشت با عنوان «پشت نرده  ها و سیم خاردارهایی با شوک الکتریکی». این اثر به یکی از مشهورترین روایات درمورد کشف آن کمپ مبدل شد. ریک لیمن نویسندهٔ نیویورک تایمز از این مقاله نقل کرده است: «اسکلت  ها در آفتاب نشسته بودند و شپش  های یکدیگر را می  جوریدند. سن و صورت آن  ها مشخص نبود. همگی یک شکل بودند و آن شکل شبیه هیچ چیزی که قبلاً دیده  اید نبود و این خوش  شانسی است که هرگز در زندگی  تان چنین چیزی را نبینید.»

این تجربهٔ تلخ و دردناک ذهن و دیدگاه مارتا را نسبت به زندگی بسیار تیره و تار کرد و به گفتهٔ خودش پس از این ماجرا دیگر هیچ  گاه در زندگی طعم شادی را نچشید و اندوه این درد همیشه با او ماند.

مارتا گلهورن بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا را ترک کرد و آن را یک ابرقدرت خواند. او پیش از آن که سال  های پایانی عمرش را در انگلستان بگذراند، در کشورهای زیادی چون فرانسه، ایتالیا، کوبا، مکزیک و کنیا زندگی کرد. او در این سال  ها با این که آسیب  های ذهنی زیادی دیده بود باز هم دست از کار نکشید و گزارش مفصلی از محاکمهٔ آدولف آیشمان، متهم جنایات جنگی نازی  ها برای ماهنامه آتلانتیک نوشت. او همچنان به سفرهایش به کشورهای درگیر جنگ ادامه داد از جمله سفر به اسرائیل در سال 1967 برای گزارش از جنگ میان اعراب و اسرائیل. گلهورن آن طور که ‌ خودش می  گفت هدفش صرفاً نقل داستان  های جنگی و اطلاع  رسانی نبود، بلکه می  خواست حس همدردی جهانیان را نسبت به یکدیگر برانگیزد.

مارتا گلهورن در اواخر عمر خود به بیماری سرطان مبتلا و تقریباً نابینا شده بود. او که هرگز نمی  توانست با زندگی در سکوت و به دور از هیاهو و اقدامات جسورانه کنار بیاید، سرانجام در 15 فوریه 1998 در آپارتمان خود در لندن با خوردن قرص سیانور به زندگی خود پایان داد. یک سال پس از مرگش جایزه  ای با عنوان مارتا گلهورن برای تقدیر از روزنامه  نگاران شاخص برپا شد.

آزما , آبان 1398 – شماره 141

اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

نحوه تماشای فیلم ها و سریال های تلویزیونی مارول به ترتیب درست – یک فهرست جالب

خب، اول اصلا باید پاسخ بدهیم که چرا ممکن است کسی از فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی مارول لذت ببرد و عاشق‌شان باشد. من خودم اصلا دوست‌دار این فیلم‌ها نیستم. ولی خب مگر من عاشق ژانرهایی از سای فای نیستم و از اینکه بقیه این دنیاها را درک…

بیماری‌ها و مشکلات روانی می‌توانند به مانند همین غول‌های تصور شده توسط میدجرنی باشند، اما می‌توان…

تا وقتی کسی مبتلا به یک مشکل روانپزشکی نشده باشد یا آشنا و فامیلی نداشته باشد که مبتلا به شکل جدی آنها باشد، نمی‌داند که چقدر روی کیفیت زندگی تاثیرگذار هستند. کسی که افسردگی ندارد، تعجب می‌کند که مثلا چطور کسی از قدم زدن یا غذای خوب یا…

مجموعه عکس‌های چیزهای عجیب و ترسناکی که مو بر تن راست می‌کنند

چرا گاهی دوست داریم داستان‌ها یا فیلم‌های ترسناک را ببینیم؟ خود آزاری؟! در این پست که تعدادی عکس نستا ترسناک (بیشتر عحیب) خواهید دید، می‌خواهم نخست کمی در این مورد حرف بزنم. دلایل لذت بردن افراد از وحشت می‌تواند از فردی به فرد دیگر…

چند بار می توانید یک تکه کاغذ را از وسط تا کنید؟

به راحتی می‌توان یک تکه کاغذ را یک، دو بار یا حتی سه یا چهار بار از وسط تا کرد. اما بیشترین تعداد دفعاتی که یک تکه کاغذ را می‌توان از وسط تا کرد چقدر است؟ بر اساس یک ادعای رایج، یک ورق کاغذ را نمی‌توان بیش از هفت بار از وسط تا کرد. اما…

عکس‌های بی‌نظیر از آبشارهای رنگارنگ دریاچه‌های پلیتویس در کرواسی و مقایسه آنها با فصل یخ‌زده

نوشته: تاماس دومبورا توث من چهار سال پیش در فصل زمستان از دریاچه‌های پلیتویس بازدید کردم و از دنیای زیبا و یخ زده آنها با آبشارهای یخی و مناظر سفید عکس گرفتم. اخیراً دوباره به این دریاچه‌ها بازگشته‌ام تا از همان منظره خیره‌کننده عکس…

عکس‌های تاریخی که با دیدن آنها درمی‌مانیم که آنها واقعا در گذشته گرفته شده‌اند یا در یک آینده بهتر و…

گذشته بهتر بود یا آینده. این یک سوال باستانی است. معمولا ما تصور می‌کنیم که ترجیح دادن گذشته، تنها یک حس نوستالژیک خام است. چیزی که بن‌مایه فیلم نیمه‌شب در پاریس هم بود. اما گاهی ما پیش خودمان فکر می‌کنیم که این ترجیح و دوست داشتن، شاید…

آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / اسپیدکس / چاپ فلش / لاغری فوری / داروخانه اینترنتی آرتان / فروشگاه آنلاین زوجیم / خرید عسل طبیعی / زانوبند زاپیامکس / خرید ویلا در سیسنگان / زانوبند زاپیامکس / کلینیک زیبایی دکتر امانی رشت / کفپوش تاتامی / خرید جم فری فایر / شیشه اتومبیل / منابع آزمون دولینگو / ساید چنل / کلاه کاسکت / درمانکده / ثبت برند / خرید سرور مجازی / سایت نوید / دانلود فیلم دوبله فارسی / دانلود فیلم هندی / فروشگاه لوازم آرایشی بهداشتی شاواز / قیمت جاروبرقی وینسنت / تور اروپا ارزان / پزشک زنان سعادت آباد / محصولات زناشویی / لیوان حرارتی / ایمپلنت دندان / خرید گوشی با حکمت کارت / پی آر پی موثرترین درمان آرتروز زانو / دکتر فارغ پور - متخصص زنان / خرید خودنویس / خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / سریال ایرانی کول دانلود / درمان سریع سیاتیک و دیسک کمر / کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان / کاشت مو / دانلود سوالات استخدامی آموزش و پرورش / فروشگاه اینترنتی زنبیل / خرید ساعت دیواری / ساعت تبلیغاتی / تجهیزات پزشکی / چاپ لیوان / خرید از آمازون / بهترین سریال های ایرانی / چاپ کلاه / کاشت مو / کاشت مو / پزشکا / قیمت ساک پارچه ای / تحلیل تکنیکال فارکس / سایت نوبت دهی دکتریاب / بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران / تولید محتوا / دانلود نرم افزار / مجتمع فنی ونک / داروخانه آنلاین تینا /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

•• 4 5