معرفی فیلم ایمنی، اخر از همه – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – Safety Last! 1923
کارگردان: فرد سی. نیومیر، سم تیلور. تهیه کننده: هال روچ. فیلمنامه: هال روچ، سم تیلور. تیم والان. اچ. ام. واکر، جین سی. هیوز. هارولد لوید. مدیر فیلمبرداری: والتر لاندین. بازیگران: هارولد لوید، میلدرد دیویس، بیل ایتروتر، نو آ یانگ. محصول آمریکا، 73 دقیقه.
شهرت چارلی چاپلین، باستر گیتون و لورل و هاردی، روی دیگر ستارگانِ درخشان کمدی صامت، سایه انداخت. هارولد لوید یکی از جسورترین و مبتکرترین بازیگرهای کمیکِ دوران خودش بود. ایمنی، آخر از همه! بی شک، شاهکار هارولد ل.ید است و به بخشی از سنت کمدیهای فیزیکی دوران صامت تعلق دارد که لوید در این فیلم به اوجاش رساند. هارولد لوید با کلاه حصیری و عینکِ دسته استخوانی (که برای همیشه به مارک تجاریاش تبدیل شدند)، با همین فیلم «پرسونا» ی سینماییاش را آفرید: یک جوان سادهٔ روستایی که با وجود فقدان کلک و ریاکاری 0 و البته مقادیری هم با کمک دیگران) سر انجام گلیم خود را در شهر، از آب بیرون میکشد.
فیلم، از زمانی به زندگی این پسر میپردازد که خانه خود را در شهرستان ترک کرده و دنبال آیندهای بهتر به شهر آمده و بنا دارد وقتی کار و باری به هم زد، نامزدش را هم از شهرستان نزد خود بیاورد. بعد از پیداکردن کاری کوچک در فروشگاهی بزرگ، برای نامزدش نامه-ای میفرستد و توضیح میدهد. که تا به حال چقدر خوب از عهدهٔ مشکلات شهری بر آمده و چه موقعیت خوبی به هم زده. اما وقتی نامزدش ناغافل سر میرسد، همه چیز به هم میریزد؛ چون از یک طرف مجبور است به شغلِ دون پایهاش مشغول باشد و از سوی دیگر، به نامزدش وانمود کند که در واقع، مدیر فروشگاه است. او برای خفظ ظاهر، هم مجبور است خشم فزاینده رئیساش را فرونشاند که از حرکات و رفتار غیر عادی او به تنگ آمده، و هم قبول کند برای جلب مشتریِ بیشتر برای فروشگاه، یک بدلکاری خطرناک تبلیغاتی را بپذیرد. لوید نقشه احمقانهای میریزد و خیال دارد آن را با کمک هم اتاقیاش اجرا کند؛ اما درست وقتی دوستاش در نقش یک «مگس انسانی» قرار است راست راست از دیوار فروشگاه بالا برود، سر و کله پاسبانی پیدا میشود که هم اتاقیِ مربوطه از حادثهای قبلی به یاد آورده و به تعقیباش میپردازد. لوید اجباراً خودش از دیوار عمارت دوازده طبقه فروشگاه بالا میرود و خیال دارد وقتی دوستاش خود را از شر پاسبان خلاص کرد، آن بالا جایش را به او بدهد. در عوض، آنچه به دنبال میآید، یک نمایش فیزیکی حیرت انگیز از سوی لوید است که مجبور میشود از نمای بیرونی عمارت فروشگاه بالاتر و بالاتر رفته و موانع متعدد پیش رو را پشت سر بگذارد و در نهایت، از عقربههای ساعت بین زمین و هوا آویزان شود.
فرمول «پسر ساده دل و معمولی» چنان موفق از آب در آمد که لوید همان را در تعدادی دیگر از فیلمهایش مثل پسر خجالتی (1924)، دانشجوی سال اولی (1925)، به خاطر خدا (1926) و برادر کوچیکه (1927) به کار زد. لوید به خصوص در دوران صامت، فیلمهای زیادی بازی کرد، اما این ایمنی آخر از همه! بود که در معبد بزرگترین و جسورترین کمدینهای دوران صامت، جایگاهی قرص و محکم برایش مهیا کرد.