معرفی فیلم نشان زوزو – نقد، تحلیل و خلاصه داستان – The Mark of Zorro 1940

کارگردان: روبن مامولیان. تهیه کننده: داریل اف. زانوک. فیلنامه: جان تینتور فوتی؛ براساس فیلمنامه گارت فورت و بس مردیت از داستان جانستن مک کالی). مدیر فیلمبرداری: آرتور سی. میلر. موسیقی: آلفرد نیومن. بازیگران: تایرون پاور، بازیل رئبو، جورج رگاسف لیندا دارنل، گیل سوندرگارد. محصول آمریکا، 93 دقیقه.
با فرا رسیدن سال 1940، تولید فیلم در آمریکا چنان بالا گرفت که تهیه کنندهها رودربایستی را کنار گذاشتند و برای یافتن ایدههای جدید، آستین بالا زدند و به چپاول آرشیو دوران صامت مشغول شدند. نشان زورو که براساس رمان نفرین کاپیسترانو نوشته جانستن مک کالی ساخته شد، در حقیقت بازسازی یک فیلم «شمشیر زنیِ» خیلی محبوبِ دهه 1920 بود با شرکت داگلاس فربنکس، اولین اکشن کار بزرگ هالیودی، بیست سال بعد، داریل زانوکِ تهیه کننده، با انتخاب تایرون پاور، بازیگر نقشهای رمانتیک تحت قراردادِ کمپانی فاکس به عنوان ستاره نشان زورو، انتخاب جسورانهای انجام داد.
داستان نشان زورو در دهه 1820 در جنوب کالیفرنیا اتفاق میافتد، زمانی که دون دیه گو ویه گا (تایرون پاور)، پسر سوسول یک صاحب مزرعهٔ ثروتمند، از مدرسه نظامیاش در مادرید فارغ التحصیل شده و به خانه بر میگردد. اما دون دیهگو به محض رسیدن متوجه میشود. منطقه، تحت سلطه کوئینترو (جورج رگاس)، فرماندار خبیث است. دون دیه گو که از رفتار بی رحمانهٔ فرماندار به دهقانان به خشم آمده، سوگند میخورد از وی انتقام بگیرد. چون، برخلاف تصو خانوادهاش، او دیگر آن نوجوانِ لوس و نازک نارنجیِ گذشته نیست. و به شمشیرزن و سوارکاری قهار تبدیل شده و در دل شب به موجود اسرار آمیزی به نام زوزو (روباه)، «رابین هود» ی نقابدار، مدافع فقرا مبدل میشود. و بعد برای آن که «کوئینترو» ی بی رحم بداند با چه کسی سر و کار دارد، زورو همیشه «کارت ویزیتی» از خود بر جای میگذارد و در صحنهٔ هر یک از مکانهایی که به آنجا سر زده، دری، دیواری را با نوک شمشیرش میدرد و امضای Z (زورو) را بر جای میگذارد.
در اینجا علاوه بر آن شاهد مقدار زیادی صحنههای شمشیر بازی هستیم، با حضور لیندا دارنل، اجبارا یک طرفِ عشقی هم جفت و جور شده است. نشان زورو یکی از آن تولیدات پر رنگ و لعاب (سیاه و سفید است البته)، هالیوودی است، با دکورهای زیبا و فیلمبرداری درخشان و داستانی پر شاخ و برگ و کمی هم اینجا و آنجا بازیهای بد! ضمن آن که در پایان فیلم شاهد یکی از بهتری دوئلهای سینمایی، بین زورو و کاپیتان پاسکواله (بازیل رثبون) هستیم.
رثبون که امروزه بیشتر به خاطر نقش آفرینیهای فراوان در نقش شرلوک هولمز در دهه 1940 به یاد آورده میشود، در زندگی واقعی هم شمشیرزن ماهری بود و فیلمهای دهه 1930 و 1940 را از این مهارت خارق العادهاش بی نصیب نگذاشت. اما سینماروها خوشحال بودند. که میدیدند تایرون پاور نیز در شمشیرزنی دست کم از او ندارد. جالب این که از آن پس، نقشهای رومانتیک به دست فراموشی سپرده شد و تایرون پاور را فقط در فیلمهای بزن بهادری به کار گرفتند.