فیلم یک اسکنر در تاریکی – معرفی و نقد و بررسی – A Scanner Darkly 2006
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
کارگردان : ریچارد لینکلیتر
فیلمنامهنویس : ریچارد لینکلیتر،برمبنای رمانی نوشتهٔ فیلیپ ک. دیک
فیلمبردار : شین ف
آهنگساز(موسیقی متن) : گراهام رنولدز
هنرپیشگان : کیانو ریوز، رابرت داونی جونیر، وودی هارلسن، روی کاکرین، وینونا رایدر، شان آلن، میچ بیکر و استیون چستر پریتس
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۰ دقیقه. نقاشی متحرک
مبارزه علیه قاچاقچیان مواد مخدر به شکست انجامید و باعث شده مقاماتِ پارانویائی دولتی، هموطنانِ خود را بپایند. اعتماد و اطمینان کمیاب شده و هرکسی بالقوه بزهکار است مگر عکساش ثابت شود. در همین حال ̎باب̎ (ریوز) کارآگاه مخفیِ بخشِ مبارزه با مواد مخدر همخانهٔ عدهای معتاد میشود تا دربارهٔ آنان خبرچینی کند و گزارشِ کارش را به مقامات بالا بدهد. ̎باب̎ به مادهای به نام ̎̎D معتاد میشود و همین اعتیاد باعث دوگانگی شخصیتش میشود و او را از بازشناختن نقشش بهعنوان معتاد/ پلیس، بازمیدارد. از اینرو، خود شروع میکند دربارهٔ خودش خبرچینی کردن: ̎فرد̎، جاسوسی ̎باب̎ را میکند. ̎باب̎ شیفتهٔ یکی از همخانههایش، ̎دانا̎ (رایدر) است. ̎دانا̎، ̎باب̎ را به یک کلینیکِ توانبخشی میبرد. آشکار میشود که ̎دانا̎ نیز مأمور مبارزه با مواد مخدر است و در تمام این مدت تسعی داشته دربارهٔ تأمینکنندهٔ منابع مالی کلینیک، اطلاعاتی کسب کند و ̎باب̎ نیز ناآگاهانه پایش به این ماجراها باز شده است.
برداشتی بدیع و از نظر بصری مسحورکننده از رُمان شخصی و تلخ سال ۱۹۷۷ دیک، که بهعنوان شرح حال مرثیهوار و تکاندهندهای از مخدربازیهای نویسنده و همقطاران دور و نزدیکش (از ویلیام بلیک تا آلدوس هاکسلی) شناخته میشود که در قالبی افسانه ـ علمی به مضامینی مثل سوءظن و بیهویتی، تنهائی و خودویرانگری و مرگ میپردازد و از این نظر به داستان کوتاهی نوشتهٔ خودش (که پل ورهوون در سال ۱۹۹۰ احضار کامل را برمبنای آن ساخت) نزدیک است. پس از تجربهٔ انیمیشنِ ̎روتوسکوپی̎ در زندگی در بیداری (۲۰۰۱)، لینکلیتر دوباره به این تکنیک شفگتانگیز روی آورده، و از طریق آن به راهحلی برای تصویر کردن کتاب پُر حرف و پیچیده، و استعاری و وهمآلود دیک رسیده است.
همهٔ فیلم به شکل زنده و عادی با بازیگران واقعی فیلمبرداری شده، و سپس گروه انیمیشن به سرپرستی باب سبستین، جیسن آرچر و پل بک و به کمک کامپیوتر تکتک فریمهای فیلم را رنگآمیزی و ̎انیمه̎ کردهاند. در آیندهٔ تاریکی که تقریباً همهٔ مردم دیوانهوار به انواع مخدرها و بهخصوص قرصهای قرمز D معتادند (و از هر کس میپرسی چهقدر مصرف میکند جواب میدهد: ̎خیلی زیاد نمیزنم!̎)، توهمها و خیالات مغز کیفیت فیزیکی یا واقعی مییابند ـ صحنهٔ افتتاحیه با ̎فِرک̎ (کاکرین) فلکزده که فکر میکند شپش همه جایش را برداشته ـ و هویتهای اصلی اشخاص گم میشود یا ناشناخته میماند (هویت ̎باب̎ بهعنوان مأمور مخفی به نام ̎فرد̎ برای دوستانش، و هویت ̎دانا̎ بهعنوان ̎هنک̎ مأمور مخفی دیگری برای ̎باب̎.) ایده و استعارهٔ اصلی، یونیفورم مخصوصی است که مأموران پلیس برای مخفی کردن هویت خود میپوشند:
لباسی متغیر که در لحظه به رنگها و مدلهای مختلف در میآید و هم صورت و هم بدن شخص را به هزاران قیافه و شکل رنگارنگ درمیآورد. اجرای تصویری این لباس انگ این نوع انیمیشن است و جلوهٔ خارقالعادهای دارد؛ با اینکه هم شخص و هم صدای اصلیاش در این لباس پنهان میشود، به نظر میرسد احساسات و جزئیات صورتش در چهرههای مکرر درهم شوندهٔ این نقاب به شکلی گذرا و لحظهای انعکاس مییابد.
بیشتر شخصیتها مصرفکنندههای مواد، قاچاقچیها و ساقیهای مخدر، و پلیسهائی (خودمعتاد)اند که در پی شناسائی قاچاقچیها و منابعشان مخفیانه با آنان معاشرت یا زندگی میکنند؛ و همانطور که آدمها و موقعیتها در حالات و فضاهای نشئه و خیالبافانه میگذرند، مرز میان واقعیت و توهم محو میشود. شخصیتها خوابآلود و منگ در قابهائی لغزان حرکت میکنند، در صحنههای داخلی (با طراحی ممتاز بروس کورتیس) با حرکتهای نرم دوربین بعضی از سطوح و دکورها میلغزند و جابهجا میشوند، و با تغییر فاصله و پرسپکتیو میان اشیا و آدمها انگار همه چیز در دنیائی سیال و بیثبات شناور است. ا
ین ویژگیهای بصری دنیای غریب و هزارتوهای پُرابهام دیک را به شکلی روزمره، ملموس و صریح جان میبخشد، و احساسات متناقض و مضطرب شخصیتهای گرفتار و روانپریش او را رنگآمیزی میکند. از طرف دیگر یک اسکنر در تاریکی مثل داستان اصلی فیلمی بسیار پُرگفتوگو و از این نظر کاری کاملاً ادبی و کلامی است: گویش غمگین ̎باب̎ بهعنوان راوی، پُر حرفیهای سرسامآور ̎باریس̎ (داونی جونیر) خودپسند و توطئهچین، ورورها و چرندگوئیهای ̎ارنی̎ عصبی و ̎فِرک̎ متوهم، توضیحات مبهم و کنایهآمیز مأموران مخفی پلیس به همدیگر، و یکی دو صحنهد درخشان بین ̎دانا̎ و ̎باب̎ که شامل برخی از زیباترینن گفتوگوها و کلمات دیک است (̎دانا̎ی نگران در حال امید دادن به ̎باب̎ آلوده و خراب میگوید: ̎یه روزی جرقهای به شکل جدیدی بر تو آشکار میشه، و راهنمائیت میکنه!̎).
همهٔ بازیگران در ایفای کارتونی و کاریکاتوری نقشها و لحظههای طنز یا عاطفی خود موفقاند، بهخصوص داونی جونیر، ریوز و رایدر که عالی کار کردهاند. موسیقی مالیخولیائی و محزون رنولدز در کنار ترانههائی از ریدیو هد و تامیورک به یادماندنی است. از زیباترین صحنهها: رجعت به زندگی گذشتهٔ ̎باب̎، خودکشی و توهم هنگام مرگ ̎فرک̎، و صحنهای که ̎باب̎ میخواهد به ̎دانا̎ نزدیک شود و زن پریشان او را پس میزند: ̎باید مراقب تنم باشم چون زیادی کوکائین زدهام!̎ مثل کتاب، فیلم هم با تقدیم به فهرستی طولانی از دوستان و هنرمندان نزدیک دیک که در راه مخدرها روبه تاریکی رفتند تمام میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید