رودخانه بزرگ سرخ آمریکا، رودخانهای که زمانی همیشه مملو از تنه درختها بود
قبل از ورود اروپاییها، تجمع چوب حاصل از درختان سقوط کرده و تودههای بزرگ چوبهای روان روی رودخانهها و نهرها، پدیدهای رایج در سراسر آمریکای شمالی بود، اما هیچکدام به بزرگی آنچه در رودخانه قرمز رخ میداد، نبود. در زمان اوج، این تجمعات چوب به یک کلک چوبی بزرگ تشبیه میشدند. کلکی موسوم به کلک بزرگ که ۲۶۵ کیلومتر گسترش پیدا میکرد و قسمت پایینی رودخانه را در مناطقی که اکنون شمال غربی لوئیزیانا و شمال شرقی تگزاس است، مسدود کرد.
«کلک بزرگ» در حدود آغاز هزاره گذشته شروع به شکلگیری کرد. طغیان دورهای رودخانه سرخ، تعداد زیادی از درختان را از سواحل سیلابی رودخانه که از خاک فرسایشی تشکیل شده بود، خارج میکرد. درختها رودخانه را پر میکردند و مجموعهای از چوب را تشکیل دادند که کیلومترها امتداد داشتند. هر بهار ذخایر تازهای از کندههای الوار میآورد.
گاهی اوقات قطعات مجتمع چوب از هم فاصله میگرفتند و در پایین دست شناور میشد، اما کندهها و زبالههای جدیدی که به انتهای بالایی اضافه میشدند، باعث میشد طول این قطعات چوبی اغلب بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ مایل باشد.
سرخپوستان کادو که در کنار رودخانه سرخ زندگی میکردند، از این پدیده سود بسیار میبردند. هر بهار، هنگامی که رودخانه درختان را ریشه کن میکرد و به «کلک بزرگ» اضافه میشد، زمینهای حاصلخیز و باز را پشت سر میگذاشت که در آن کادوها محصولات کشاورزی کشت میکردند. طبعا دشواری قایقرانی دسترسی به این نواحی را دشوار میکرد. اما همه چیز در سال ۱۶۹۱ هنگامی که اسپانیاییها به اینجا رسیدند، تغییر کرد.
هنگامی که هیئت اکتشافی فریمن-کوستیس در سال ۱۸۰۶ به کاوش رودخانه سرخ رفت و به دنبال سرچشمههای آن بود، قبل از اینکه توسط سربازان اسپانیایی در نزدیکی اوکلاهاما به عقب بازگردانده شوند، با نفوذپذیری رود به همین دلیل در رودخانه شمال ناچیتوچ روبرو شدند. فریمن آن را به صورت تجمعی از درختان سرو، پنبه و سرو که توسط بوتهها و علفهای هرز پوشانده شده، توصیف کرد.
اولین تلاش برای پاکسازی رودخانه در سال ۱۸۳۳ توسط کاپیتان هنری میلر شریو از واحد مهندسین ارتش ایالات متحده انجام شد.او که تازگی رودخانه میسی سی پی را با استفاده از اختراع جدید یعنی «قایق بخاری» پاک کرده بود، تصمیم گرفت که در مقیاس بزرگتری همین کار را بکند. در سال ۱۸۳۸، سرانجام شریو تودههای عظیم چوب روان را با استفاده از قایقهای بخار پاکسازی کرد.
به این ترتیب قایقها از نیواورلئان از طریق رودخانه قرمز تا شهر تازه تأسیس شریوپورت، که به نام شریو نامگذاری شده بود، میتوانستند حرکت کنند. از آنجا، قایقها راه خود را از طریق یک سری دریاچههای به جفرسون باز میکردند، که به زودی به یکی از مهمترین شهرهای بندری تگزاس تبدیل شد.
با این حال، عاری کردن رودخانه سرخ از کندههای چوب به یک تلاش مستمر تبدیل شد که سپاه مهندسین ارتش ایالات متحده را برای ۳۰ سال آینده مشغول نگه داشت.
سرانجام در سال ۱۸۷۲، ارتش، به رهبری ستوان یوجین وودراف، به طور جدی شروع به باز کردن رودخانه سرخ کرد. وودراف در زرادخانه خود قایقهای اختراعی شریو را داشت و قبلاً با موفقیت از آن برای پاکسازی رودخانه استفاده کرده بود و البته ابزار جدیدی داشت که در آن زمان برای شریو در دسترس نبود: دینامیت.
وودراف کندهها را منفجر کرد، بستر رودخانه را لایروبی کرد، مخازنی ایجاد کرد و سدهایی ساخت. کار به سرعت پیش رفت. متأسفانه وودراف به تب زرد مبتلا شد و در اوت ۱۸۷۳ در شروپورت، چند ماه قبل از تکمیل پروژه، درگذشت،
اگرچه در نهایت رودخانه برای کشتیرانی باز شد، اما زمینشناسی دره رود سرخ برای همیشه تغییر کرد. بسیاری از دریاچهها و خلیجهایی که رودخانه ایجاد کرده بود ناپدید شد. فقط آنهایی که توسط سدها محافظت شده بودند باقی ماندند.
علیرغم میلیونها دلاری که برای لایروبی رودخانه و و سدها خرج میشود، در عرض یک دهه با ورود یک روش جدید و برتر حملونقل یعنی راهآه، ناوبری رودخانه کاهش یافت. در نیمه قرن بعد، تنها لنجهای محلی از رودخانه سرخ عبور میکردند.