تاریخچه تصنیف “ز من نگارم خبر ندارد”
دیشب که به تصادف آنونس سریال “باغ مظفر” مهران مدیری و تیتراژش را در بیمارستان شنیدم ، متوجه شدم که خیلیها با این تصنیف قدیمی آشنا نیستند و دربارهاش چیزی نمی دانند.
جالب اینجاست که هنگامی که در اینترنت جستجو میکردم ، متوجه شدم که این روزها مصادف است با هشتادمین سالمرگ درویش خان ، آهنگساز ترانه “ز من نگارم خبر ندارد“.
شعر این تصنیف سروده ملک اشعراء بهار است و در واقع از میان پنج تصنیفی که بهار روی آهنگهای درویش خان سروده ، مشهورترین آنها را می توان “زمن نگارم خبر ندارد“ در دستگاه ماهور دانست که برای اولین بار طی کنسرتی در “گراند هتل“ بوسیله “سید حسین طاهرزاده“ در سال 1303 خورشیدی خوانده شد و بعد قمر هم آن را اجرا کرد.
دقیقا نمیتوانم افرادی که این ترانه را بازخوانی کردهاند ، لیست کنم ولی شجریان و افتخاری هم از جمله کسانی هستند که این ترانه را اجرای دوباره کردهاند.
داستان اجرای این ترانه به وسیله شجریان هم شنیدنی است :”شجریان به منظور آموختن گوشه ها و نغمه های بسیار قدیمی به استاد دوامی مراجعه می کند . اما استاد به دلیل کهولت سن ، تدریس برایشان امکانپذیر نبوده است . شجریان پیشنهاد می کند که همدم استاد باشد و در کارهای خانه و خرید منزل و … کمک کند ، تا بدین طریق هم نفس و همنشین ایشان شود … کوتاه سخن اینکه قرار میشود از طرف وزارت هنر آن زمان ، تصنیف های قدیمی را که استاد دوامی در حافظه داشتند ضبط کنند ، که این کار به عللی به مراحل اداری می رسد و کند و غیرعملی می شود . استاد شجریان اندوخته مالی خودشان را تقدیم استاد می کنند و می گویند که شما فرض کنید از اول قرار بوده است من تصانیف را ضبط کنم … و حدود 200 تصنیف قدیمی بر روی کاست برای محمدرضا شجریان ضبط می شود و بدین ترتیب گنجینه ای گرانبها به دست او می رسد.” تصنیف زمن نگارم یکی از همین تصانیف است.
در مورد درویش خان با جستجویی ساده در اینترنت ، میتوانید مطالب خوبی پیدا کنید ، من در اینجا ازنقل مجدد آنها صرف نظر میکنم.
اما محتوای انتقادی تصنیف “ز من نگارم” هم قابل توجه است و برای فهم آن باید شرایط اجتماعی و سیاسی ایران را در زمان سرایش و اجرای این تصنیف در زمان نهضت مشروطیت مرور کرد.
“هنگامیکه نهضت مشروطیت آغاز میشود . درویش خان نیز همراه با مجاهدین آن دوران همگام شده و تصنیفهای میهنی میسازد و در اجتماعات مشروطه خواهان شرکت میجوید. سید حسین طاهر زاده خوانندۀ معروف آن دوران نیز به انجمن اخوت در منزل ظهیرالدوله به فیض دیدار درویش خان نائل میشود و پس از آن باهم همسفر می شوند و به لندن میروند.
این مسافرت در زمان استبداد صغیر دورۀ سلطنت محمد شاه قاجار بود. در این سفر مجاهدین مشروطه خواه در رشت بودند که به خواهش آنها درویش خان همراه با گروه کوچک خود سه شب در آن شهر کنسرت میدهد. همراهان در سفر اوّل حبیب الله شهردار ،سید حسین طاهر زاده ،رضا قلی خان ،حسین خان هنگ آفرین، باقر خان رامشگر و اسدالله خان.
در سفر دوم درویش خان به تفلیس میرود. این گروه به تشویق ایرانیانی که در تفلیس بودند کنسرتی را دادند که بسیار جالب توجّه بود. امّا اساساً هدف از این سفرها ضبط صفحه بوده است که بار اول به دعوت کمپانیhis masters voice و بار دوّم را کمپانی داوید اُف پر کرد که به برلین برای چاپ فرستاده شد.و تعدادی از آنها به تهران رسید ولی بقیّه به علت پیش آمدن جنگ جهانی اول (1918 – 1914 ) از بین رفت.“
آن طور که در یکی از ویژهنامههای برنامه آوای ایرانی در شبکه چهار شنیدم ، تصنیف “زمن نگارم هم” یکی از تصانیف اجرا شده در کنسرت تفلیس بوده که به جهاتی نیمه دوم آن به جهت بار سیاسی اجرا نشده است. (البته اگر اشتباه نکنم)
متن کامل این ترانه فکر کنم به این صورت باشد:
زمن نگارم عزیزم خبر ندارد
به حال زارم عزیزم خبر ندارد
خبر ندارم من از دل خود
دل من از من عزیزم خبر ندارد
دل من از من عزیزم خبر ندارد
کجا رود دل عزیز من آخ که دلبرش نیست
کجا رود دل عزیز من آخ که دلبرش نیست
کجا پرد مرغ عزیزم که پر ندارد
کجا پرد مرغ عزیزم که پر ندارد
امان از این عشق عزیز من آخ فغان از این عشق
امان از این عشق عزیز من آخ فغان از این عشق
که غیر خونِ جگر ندارد
که غیر خونِ جگر ندارد
همه سیاهی ، همه تباهی ، مگر شب ما سحر ندارد
بهار مضطر عزیز من ، آخ، منالُ دیگــــــر
که آه و زاری اثر ندارد ، جز انتظار و جز استقامت
وطن علاج دگـــر ندارد
زهر هر دو سر بر سرش بکوبد
کسی که تیغ دو سر ندارد
بد نیست به اجرای این تصنیف به وسیله شجریان هم گوش کنید و اگر تمایل داشتید دانلودش کنید:
مطلب عالی بود.چقدراین تصنیف زیباست.امشب تصادفاهمزمان باخواندن این پست شمارادیوجوان دربرنامه سایه روشن همین تصنیف شجریان راپخش می کرد.ازتصانیفی است که هربارشنیدنش به منزله تازه شنیدن آن است.بازهم ممنون.
سلام
عالی جناب دکتر مثل همیشه. در ضمن لطف کنید دیگه غیبت نداشته باشید، چون به هیچ دلیلی قابل قبول نیست. شما و چند تا از دوستان تو بلاگستان چند تا مطلب خوب میگذارید که اگه قرار باشه ننویسید، صفای بلاگستان و وزنش از دست میرود.
پاینده باشید، ارادتمند کوروش.
کارت درسته دکتر
جدا عجب تحقیق کردین 🙂 نه هی وسط متن به این ور اون ور لینک داده بودین نه اینقدر یک نواخت بود که خواننده خست بشه . از هر نظر بیست بود خیلی کیف کردم 🙂
کا رتان عالی است
موفق باید
ممنون از اینکه این همه اطلاعات جامع و مفید را به اشتراک گذاشتید
مطالبت همیشه تاپ بوده
همیشه از مطالب شما استفاده میکنم
قدر ذوق و حوصله خودتان را بدانید
بسیار عالی بود.
باز هم از این مطالب متونع بنویسید و به اعتلای فرهنگ و موسیقی ایران زمین کمک کنید.
سلام آقای دکتر
من برای اولین بار بود که با سایت شما و از طریق سایت عصر ایران آشنا شدم . مدتها بود که دنبال چنین سایتی می گشتم . من از طرفداران سرسخت استاد شجریان و موسیقی اصیل هستم و حیف است که بگوییم سنتی چون در جامعه ما بیشتر به چیزهای از رده خارج سنتی می گویند و نام سنتی بر موسیقی اصیل ایرانی برازنده نیست . از کار خوبی که ارایه داده اید بسیار متشکرم و مایل به آشنایی بیشتر با جنابعالی می باشم . ارادتمند شما علی احمدی
با سلام
اقای مدیری از زیبایی ترانه(تصنیف)بشدت کاسته بخصوص اینکه تیراژ برنامه ی طنزشده
و حال جاب است بدانید که
در اولین مسابقات المپیک که تیمی از ایران برای شرکت در مسابقات رفته بود از ایران تقاضای سرود ملی می شود
و چون تا آن زمان برای ایران سرود ملی ساخته نشده بود. رئیس کاروان ایران فقط یک صفحه موسیقی همراه خود داشته که تصنیف ز من نگارم با صدای قمرالملوک وزیری بوده. خلاصه اولین سرود ملی ایران می شود تصنیف ز من نگارم
این نقل وقولی بود از کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشته ی روح الله خالقی
ممنون از اطلاعاتی که دادید. آقای مدیری هم خیلی خوب اجرا کرده.
سلام آقای مجیدی. چه نگاه مهرآمیزی انداخته اید به تصنیف زمن نگارم. نکته ای که ازآن خرسند شدم، انتقال آنهمه ترانه از استاد دوامی به شجریان است. او در جوانی دست به چه کار بجائی زده که نزداستاد دوامی تصنیف ها و آوازهاراضبط کرده.
با سلام
بسیار مفید بود