دستوپیای مجسم

8

در مقابل ادبیات آرمان‌‌‌شهری، ادبیات پلید شهری (Dystopian Literature) یا ادبیات بیمارگونه (Anti-utopian Literature) قرار دارد که در آن، آینده‌‌‌ای که برای جامعه‌‌‌ی بشرش تصور می‌‌‌شود، شوم و بیمارگونه و سرشار از پلیدی است. در این آثار، خصلت‌‌‌های پاک انسانی به پستی می‌‌‌گراید و جای خود را به رذالت‌‌‌ها و خصوصیات بهیمی می‌‌‌دهد و شر و پلیدی بر جامعه حاکم می‌‌‌شود.

واژه Dystopia را باید در تضاد با Utopia (آرمان‌‌‌شهر) تعریف کرد:

این واژه، به معنی “جای بد” است و در اصطلاح، به آن دسته آثار، در ادبیات داستانی اطلاق می‌‌‌شود که در آن‌‌‌ها، خصایل خوب بشری به طرزی انحطاط‌‌‌یافته مطرح می‌‌‌شود. در این قبیل داستان‌‌‌ها، نویسنده تمایلات تهدیدکننده و ویران‌‌‌گری را که در پی پدیده‌‌‌های به ظاهر سالم سیاسی، اجتماعی و صنعتی نهفته است، به مقیاسی وسیع و در حقیقت، اعتراض‌‌‌آمیز تصویر می‌‌‌کند تا تأثیرات مخرب این‌‌‌گونه پدیده‌‌‌ها را بر جامعه‌‌‌ی انسانی و خصایل بشری نشان دهد.

6-9-2014 9-42-27 AM

Dystopia را می‌‌‌توان به “آرمان‌‌‌شهر وارونه” نیز ترجمه کرد؛ شهری که برخلاف آرمان‌‌‌شهر- که ویژگی‌‌‌های مطلوب زندگی جمعی را نمایش می‌‌‌داد- وضع وارونه‌‌‌ای را نشان می‌‌‌دهد که آرمان‌‌‌های بشر در آن، تبدیل به “ضدِ آرمان” شده‌‌‌اند.


ما داستان‌ها و آثار متنوعی داریم که در آنها دیستوپیا توصیف شده است، اما این دستوپیاهای تخیلی چقدر در دنیای امروز ما، جنبه واقعی به خود گرفته‌اند؟

به تازگی یک سایت جالب برای همین مطلب راه افتاده است که پایشگر پلیدشهرها یا Dystopia Tracker نام دارد.

کاری که این سایت می‌کند این است که به صورت کارت‌هایی شاخص‌ها و توصیف‌های سرزمین‌های دستوپیایی تخیلی را گردآوری می‌کند و سپس از کاربران خود می‌خواهد با تطبیق این توصیف‌ها با دنیای امروز، ببینند که کدام یک از آنها جنبه واقعی به خود گرفته‌اند.

6-9-2014 9-41-43 AM

برای مثال به موارد زیر توجه کنید:

در قسمتی از فصل دوم سریال Black Mirror جاودانگی مجازی پیشبینی شده بود، یعنی اینکه اگر تحت شرایطی کلیه افکار و ایده‌ها و عادات شما گردآوری شود و در یک برنامه هوشمند آپلود شود، این برنامه هوشمند خواهد توانست به صورت هوشمندی شما را شبیه‌سازی کند و به این ترتیب جاودانگی ابدی به شما ببخشد.

جالب است که از همین الان سرویس‌هایی در مراحل ابتدایی واقعی کردن این امر هستند، مثلا سرویس LivesOn می‌تواند توییت‌های یک کاربر را تحلیل کند و وقتی که قلب این کاربر از حرکت ایستاد به جایش توییت کند!

دانشگاه MIT هم پروژه‌ای دارد به نام Eterni.me که در آن حجم انبوهی از اطلاعات در مورد یک شخص جمع‌آوری می‌شود تا بعدا بشود یک هویت مجازی بر اساس این اطلاعات ساخت و به این ترتیب یک شخص فوت شده را نامیرا کرد!

در جنبه دیگری از «دیستوپیاهای مجسم»، باید نگاهی بیندازیم به کتاب 1984 جورج اورول، جایی که اخبار و واقعیات سرزمین اوشنیا توسط دستگاه‌های عریض و طویل پروپاگاندا، تحریف می‌شوند و مردم عادی گمان می‌کنند که وضعیت زندگی‌شان همواره در حال بهبود است، در حالی که در فقر و محنت به سر می‌برند.

6-9-2014 9-40-24 AM

در همان سریال Black Mirror در قسمتی از دستگاه‌هایی یاد شده بود که می‌توانند به بدن انسان پیوند شوند و کلیه اطلاعات حسی و دیداری او را ضبط کنند، در آن قسمت نشان داده شده بود که برخلاف تصور اولیه ما، دسترسی بی‌درنگ و واضح به کلیه جزئیات و زوایای خاطرات، چیز خوبی نیست. عینک شرکت گوگل در دنیای  واقعی ما، تجسم آن تخیل است.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

اگر این شخصیت‌های سینمایی و تلویزیونی به صورت گربه تصور می‌شدند

این کاری است با هوش مصنوعی انجام آن نستا ساده شده است. اما به یاد دارم که در سالیان دور برای همانند نشان دادن برخی سگ‌ها با شخصیت‌ها انسانی خاص، عکاس و روتوش کار چه زحمتی کشیده بود و این سری عکس‌ها را در شماره ظاهرا نوروزی یک شماره مجله…

سازه‌ها و چیزهایی که حس مگالوفوبیای ما را به شدت تحریک می‌کنند – گالری عکس

مگالوفوبیا اصطلاحی است که برای توصیف ترس شدید و غیرمنطقی از اشیاء یا چیزهای بزرگ استفاده می‌شود. کلمه "مگالوفوبیا" از ترکیب دو کلمه یونانی "مگالو" به معنای بزرگ  و "فوبیا" که به معنی ترس یا بیزاری قوی است، گرفته شده است.افراد مبتلا به…

چیزهای کوچکی که مایه دلخوشی، سرگرمی یا تعجب یا تفریح می‌شوند – گالری عکس

دلخوشی‌ها در زندگی بسیارند. دلخوشی می‌تواند خانه بزرگ، ماشین لوکس، شغلی دلخواه، تماشای فیلم در آخر روز خسته‌کنندهt یک کتاب تازه، معاشرتی روح‌افزا باشد یا حتی چیزهایی کوچک‌تر مانند دیدن زمین یخ‌زده در اول صبح زمستان و شکسته شدن لایه نازک یخ…

عکس‌های تاریخی که با دیدن آنها درمی‌مانیم که آنها واقعا در گذشته گرفته شده‌اند یا در یک آینده بهتر و…

گذشته بهتر بود یا آینده. این یک سوال باستانی است. معمولا ما تصور می‌کنیم که ترجیح دادن گذشته، تنها یک حس نوستالژیک خام است. چیزی که بن‌مایه فیلم نیمه‌شب در پاریس هم بود.اما گاهی ما پیش خودمان فکر می‌کنیم که این ترجیح و دوست داشتن، شاید…

مهندسان بامزه با اختراعات و ابداعات عجیب و غریب و کارا ! گالری عکس

بسیار پیش می‌آید که برای انجام کاری تنها دو راه داریم، یا خرید یک محصول گران و استفاده از آدم‌های کاربلد برای راه‌اندازییا اینکه خودمان با یک سری ابتکار و به صورت به اصطلاح زمخت ولی کارراه‌انداز، تقریبا بدون هزینه کار را انجام بدهیم.…

ربات‌هایی که در دنیای سینما و تخیل دوستشان داشتیم یا در مواردی از آنها می‌ترسیدیم!

انسان‌ها همیشه از تحولات تازه می‌ترسند و از زمانی که تخیل آدم ماشینی ایجاد شد، ترس از این توده‌های آهنی هم ایجاد شد. شخصیت ربات‌ها در ابتدا در داستان‌ها خیلی سطحی و بیشتر هراس‌‌انگیز بود، اما بعدا ربات‌ها دارای شخصیت شدند تا جایی که حتی…
آگهی متنی در همه صفحات
8 نظرات
  1. محمد می گوید

    من که یاد <> ساراماگو افتادم.

    1. محمد می گوید

      کوری ساراماگو

  2. ablomof می گوید

    کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول و همچنین دنیای قشنگ نو آلدوس هاکسلی دنیاهای سیاهی را به تصویر کشیده‌اند که متاسفانه همان‌طور که شما مثال زدید و سایتی را که معرفی کردید به دنبال یافتن رگه‌هایی از آن‌ها در واقعیت هستند.
    ولی از دید من همان قدر که در دنیا بدی و سیاهی وجود دارد خوبی و روشنایی نیز هست و این جنگ مداوم بین این دو همیشه وجود دارد و چه بسا در برهه ای از زمان یکی بر دیگری چیره شود ولی همیشگی نخواهد بود همان‌طور که تفکر فاشیسم و نازیسم پایدار نبودند.
    سریال Black Mirror نیز مجموعه‌ای بسیار جسورانه و تلخ بود که نیاز به تماشای چندباره و تفکر بسیار دارد چرا که حاوی نکات بسیاری بود و چه خوب بود که محلی برای بحث و تبادل نظر در این خصوص وجود داشت. یکی از سکانس‌های به یادماندنی در آن سریال مربوط به اپیزود White Beer بود آنجا که تمامی مردم موبایل به دست فقط نظاره‌گر نمایش بودند.

  3. مهدي می گوید

    روش خوبیه برای بیان اعتراض به حال و اینده
    ادم رو در مورد عواقب کارها بیشتر به فکر وامیداره

  4. هایزنبرگ می گوید

    دیستوپیا به “پادآرمانشهر” ترجمه شده و تقریبا هم جا افتاده. آقای داریوش آشوری هم معادل “دژستان” رو پیشنهاد دادن.

  5. Pejman می گوید

    چقدر کوتاه بود ،، أما بله موافقم بشر داره تباهی خودشو به دست خودش فرآهم میکنه ،، ساخت ربات هوشمند إنسان نما دارای موتور احساسات که همین تازگی خبرش بود و خیلی چیزای دیگه ،،
    وابستگی روزافزون ما به دستگاهامون عین همین ١٩٨۴ هست ،، فکر میکنیم خوبه أما در عمل اینکه به جای مهارت نقشه از گوشی و گوگل گلاس استفاده کنیم و همهچیمون همه جا ضبط بشه عین همین داست انه که واسمون خوب تبلیغ میشه أما در عمل بد هست ،،
    یا نامیرایی ،، شما دکترا هم که عاشقشید ، تمتم هم و غم تون اینه که عمر زیاد شه ،، أیون ضرب در تعداد روزافزون جمعیت کنین نتایج حوبی از توش واسه آینده در نمیاد

  6. دلیر می گوید

    صالح حسینی اوشنیا رو اقیانوسیه ترجمه کرده بودند. جناب داریوش آشوری هم دژستان رو پیشنهاد کردند.
    مدینه فاسده یا همون پادآرمانشهر توی کتابهای زیادی اومده که مشهورترین اونها عبارتند از:
    مزرعه حیوانات اثر جورج اورول
    دنیای قشنگ نو اثر آلدوس هاکسلی
    ۱۹۸۴ نوشته جورج اورول
    ۴۵۱ درجه فارنهایت نوشته ری بردبری
    v for vendetta نوشته آلن مور
    اطلس ابر نوشته دیوید میچل (بخش شهادتنامه سانمی-۴۵۱)

  7. وحید می گوید

    قطعاً همین دنیای حال ما در مقابل مدینه فاضله و آرمان شهر نهایی یک دستوپیا بیشتر نیست.
    ولی ما به آن عادت کرده ایم و نمیفهمیم.
    وقتی انسان های بزرگ صحبت از نارضایتی از وضع موجود در این دنیا میکنند می شود به این موضوع پی برد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.