فنآوریهای مدرن و تقلب در مدارس
مدت زیادی است که مدارس آمریکا در هنگام امتحانات ، گذاشتن کلاه بیسبال
به وسیله دانشآموزان را ممنوع کردهاند. چرا؟
چون دانش اموزان زیر لبه کلاه ، تقلب مینوشتند!
بعدا تلفنهای همراه در لیست وسایل ممنوعه قرار گرفت ، چون دانشآموزان
پاسخهای سؤالات را به هم SMS میکردند.
و حالا مقامات آموزشی آمریکا ، دریافتهاند که همه پخشکنندههای چند رسانه ای
میتوانند برای تقلب مورد استفاده قرار بگیرند.
آبیپاد و یا زون Zune میتواند زیر لباس مخفی شود و از طریق یک سیم که
زیر لباس و زیر یقه میگذرد و به یک گوشی در گوشها منتهی میشود ، اطلاعات را به
گوش دانش آموزان برساند.
در یکی از دبیرستانهای آمریکا به نام مانتین ویو Mountain View ، ورود همه
پخشکنندههای دیجیتال ممنوع شده است ، چون پرسنل دبیرستان فهمیدند دانشآموزان با
استفاده از آنها فرمولها و یا سایر اطلاعات را دانلود میکنند.
آیپادها وسایل واقعا مناسبی برای تقلب هستند ، میشود با آنها پاسخهای سوالات
را ضبط کرد ، یا میتوان کار پیشرفتهتری کرد و پاسخ سؤالات را به صورت متن در
لابلای متن ترانه ها مخفی کرد و مورد استفاده قرار داد.
ولی این ممنوعیتها هیچگاه نمیتواند جلوی ابتکار ذهنهای جوان و خلاق
دانشآموزان را بگیرد ، یک دانشآموز 16 ساله در این مورد گفته است که میتوانید
خیلی راحت گوشی را در قسمت بالایی آستین در زیر لباس مخفی کنید. در حین امتحان و
جواب دادن به سؤالات وانمود کنید که خسته شدهاید و دارید سرتان را بین دستهایتان
استراحت میدهید و به این ترتیب گوشی را به گوشهایتان نزدیک کنید وشروع کنید به
شنیدن یادداشتهای صوتیتان!
اینگونه تقلبها محدود به آمریکا نیست ، دبیرستانی در اونتاریوی کانادا ، امسال
استفاده از موبایل و پخشکننده دیجیتال چندرسانه ای را ممنوع کرده است. یک دانشگاه
در تاسمانیای استرالیا هم استفاده از آیپاد ، دیکشنریهای الکترونیک ، پخشکننده
سی دی و وسایل چککننده اسپل لغات را ممنوع کرده است.
در مقابل دانشگاه دوک کارولینای شمالی ، از سه سال پیش آیپادهایی در اختیار
دانشآموزان قرار داده است تا تحقیقی در مورد این مسئله انجام شود که چگونه این
وسایل برای بهبود آموزش میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. در کلاسهای موسیقی ،
جامعهشناسی و مهندسی میتوان از آیاد استفادههای فوقالعاده ای کرد.
تیم داد مدیر اجرایی این دانشگاه اظهار نظر خوبی کرده است :«جنگ با فنآوری
بدون اینکه دیالوگی در مورد ارزش و توقعاتمان از آن داشته باشیم ، سرنوشتی به جز
شکست نخواهد داشت.»
چندی پیش مقاله جالب دیگری در مورد استفاده از آیپاد برای آموزش سمع قلب و ریه
به دانشجویان پزشکی خواندم.
وقتی خودم دانشجو بودم هنوز خبری از این وسایل نبود ، موبایل بود ، ولی آن موقع
موبایلها نه دوربین داشتند و نه میشد با آنها پیامهای کوتاه فرستاد.البته به جز
چند تقلب بیارزش در دبیرستان که چیزی بیشتر از چند یادداشت کوتاه در کف دست و
زیرورقه آن هم در درسهایی مانند زمینشناسی ، عربی و معارف نبود ، هیچ سابقه تقلبی
در دانشگاه نداشتهام و خودمانیم ، حالا از این رفتار خود پشیمانم!
در پایان این پست میخواهم این موضع را به بحث بگذارم که شما در دبیرستان یا
دانشگاه چه استفادههایی از وسایلی مانند موبایل و احیانا پخشکنندههای دیجیتال می
کنید. آیا تا به حال با این وسایل تقلب کردهاید؟! یا هنوز تقلبهای سنتی را
سادهتر و کاراتر میبینید؟!
آیا تا به حال استفاده آموزشی از این وسایل کردهاید ، فرضا برای ضبط حرفهای
استادان یا عکس گرفتن از محتواهای آموزشی؟
چه خاطراتی در این زمینه دارید؟
ضمن اینکه نمیدانم در حال حاضر چه رفتاری با ورود موبایل و پخشکنندههای چند
رسانهای به دبیرستانها و دانشگاهها میشود.
کامنتهای خوب در همین پست و یا پست جداگانهای منعکس خواهند شد.
مطلب جدیدی نبود چون تمام اینا رو پارسال سوم دبیرستان استفاده می کردیم. این ضبط صدا خسته کننده بود یعنی یچه ها راه های ساده تر رو ترجیح میدادن. مثلاً سر جلسه امتحان شماره سوال اس ام اس می دادیم برای هم و جواب ها رو روی چک نویس بزرگ می نوشتیم، عکس می گرفتیم از جواب ها و با بلوتوث برای شخص نادان می فرستادیم. اکثر بچه ها گوشی های مونیتور بزرگ داشتن و برای زوم روی اعداد نا مشخص مشکلی نداشتن.
جزئیات: وقتی معلم رویش طرف ما نبود عکس می گرفتیم و بقیه کارهای فرستادن رو در محیطی که وقتی یک پا رو روی دیگری می اندازید درست می شود (مثلثی به رئوس: مخرج، زاویه داخلی زانو و زاویه ی بوجود اومده از برخورده دو پا) انجام میدادیم.
نتیجه: افتادن 90 درصد بچه ها در امتحان حسابان پارسال. به دلیل بازجویی بدنی دوستان قبل از امتحان. بی شرف ها حیا هم نداشتن!!!
من از موبایل برای عکس گرفتن استفاده میکنم. مثلا برای آزمایشگاه فیزیک 2 که تعداد سیمها خیلی زیاد میشد، موقع انجام آزمایش عکسهای مربوطه تهیه و در روز امتحان برای سر هم کردن دستگاه مورد استفاده واقع شد! این تقریبا مفیدترین استفادهای بود که از این تکنولوژی کردم!
روش سنتی هم که دیگه این روزها در اوج شکوفایی و رشد خودش قرار داره. کارهایی از قبیل جاسازی تقلبجات در جامدادی، نوشتن روی میز، قرار دادن مواد تقلبیه زیر برگهی امتحان در ابتدای امتحان که کسی هواسش نیست، تقلب در آستین لباس، تعویض برگه، مکالمه و تبادل نظر با بغلدستی- جلویی- پشت سری (مخصوصا وقتی که استاد داره به سوال یکی جواب میده) و هزار و یک روش مشابه که بسته به موقعیت جغرافیایی، سن استاد، سطح شعور اطرافیان و خوف بودن درس مربوطه مورد استفاده قرار میگیرند.
در ضمن از ماشین حساب Texas هم برای به همراه بردن فرمولهای موجود در کتاب و توضیحات تکمیلی در امتحاناتی که استفاده از ماشین حساب مجاز است استفاده میگردد. در نهایت نظر به راهاندازی اینترنت وایرلس در سطح دانشکده، تحقیقات برای استفاده از این امکان در محوطهی مورد پوشش در حال انجام است. با تشکر، یک متقلب بیتربیت!
راستی به همین Texas کابل Bluetooth شنیدم وصل میکنن، جلالخالق!
من خیلی در این زمینه میتوانم نظر بدهم! اول اینکه تقلب کردن بین خانمها خیلی راحتتر از آقایون است. البته در ایران! آن هم به خاطر پوششی که داریم. زمانی که من دبیرستان بودم از واکمنی استفاده میکردم که صدا ضبط میکرد. توضیحاتی که لازم داشتم را ضبط میکردم و میبردم سر جلسه و گوش میدادم. ولی این مساله همیشه کمی خطر داشت. اما الان وضعیت بدتر شده، درست که با وجود امپیتری پلیرهای کوچک خیلی راحتتر میشود تقلب کرد، ولی مراقبها هم باهوشتر شدهاند و ناگهان میآیند و بازرسی بدنی میکنند. شیوههای تقلب قدیمی خودم، یکیاش این بود که یکتکه کاغذ پر از تقلب را دوختم به قسمت بالایی شلوار مدرسهام. فکر میکنم دوم راهنمایی بودم! مانتوها هم که بلند…! آن کاغذ دوخته شده را هیچکس ندید و من هروقت لازم داشتم پای روی پا انداختم و راحت تقلب کردم. در دانشگاه هم تجربهی بهتری داشتم! یکی از بچهها که امتحان را میداد، میرفت از بیرون با موبایل کسی که داخل نشسته و با هندزفری منتظر است تماس میگرفت و جواب سئوالها را از بیرون میخواند و آن یکی مینوشت! نوشتن در جامدادی و جاسازی در جوراب و کفش و نوشتن روی ساعد و … هم که جای خود. ابتکارات دیگری هم هست البته! مثلا یکبار تقلب را از یکطرف کلاس به آنطرف از طریق کفش مراقب فرستادیم. طرف از کنارمان رد میشد ما تقلب را آرام میگذاشتیم بغل کفشاش و نفر بعدی از همانجا بر میداشت! ریسک بالا ولی هیجانانگیز! عوض کردن برگه هم رایج بود و هست! اسمها را بالای برگهها نمینوشتیم و وقتی مراقب از کنارمان رد میشد با بغلدستی عوض میکردیم!مطلب را اینطور تمام میکنم که ترم پیش دانشگاه برای یکی از امتحانات خیلی راحت هیچی درس نخواندم و تمام مطالب لازم را روی دوتا کاغذ خیلی کوچک نوشتم و بردم! ورقهها را که دادند با دیدن سئوالها از خوشحالی هول کرده بودم! جواب تمااااااام سئوالها در آن دوبرگهای که داشتم بود و من نمیدانستم باید چطور ذوقزدگیام را پنهان کنم! هنوز برگهها کامل پخش نشده بود که تقلب را از آستینام در آوردم و گذاشتم زیر زانوم روی صندلی! آماده بودم که شروع کنم به نوشتن و در همان لحظه مراقب با مهربانی از من خواست که جایم را عوض کنم و صندلی کناری بنشینم! من هم با ترس بلند شدم و تقلب افتاد روی زمین و خوشبختانه کسی ندید! ولی جایی که نشستم یک عذاب واقعی بود! آنقدر نزدیک که تقلب را به چشم میدیدم و آنقدر دور که پایم به آن نمیرسید. حتی طوری نبود که بتوانم چیزی روی زمین بیاندازم و آن کاغذ کذایی را بردارم… نهایت ماجرا به آنجا رسید که به هیچ سئوالی جواب ندادم و دست از پا درازتر بیرون آمدم! عذاب وحشتناکی بود که ببینم جواب تمام سئوالها در چند قدمی من بود و نتوانستم به هیچکدام جواب بدهم! خیلی اعتراف کردم…
سلام من وقتی دانشگاه می رفتم از واکی تاکی استفاده می کردیم! که یکیش دست کسی بود که اون واحد رو نداشت و بیرون بود!( آن موقع موبایل همه گیر نبود!)
یک دفعه هم چون ما دانشگاه آزاد بودیم سوالات امتحانی همان استاد رو از دانشگاه دیگری که درس می داد گرفته بودیم و به تعداد بچه ها تکثیر کردیم موقع امتحان این سوالات با برگه هائی که دادند برای امتحان تعویض کردیم و… !
وقتی هم مدرسه می رفتم همیشه در و دیوار مدرسه پر بود از روزنامه دیواری و این حرفها ! ما هم یک ورق بزرگ پر از مطالب درسی رو می چسباندیم کنار آنها!
روش تقلب زیاده!من یادمه از مدرسه تو کار تقلب بودم!اصلا امتحان بدون تقلب که لطفی نداره!
اما کاغذ تا حالا همراهم نبردم،چون اگه بگیرن مدرک جرمه…بیشتر تبادل اطلاعات با دوستان و بزرگ نوشتن پشت برگه سوال یا عوض کردن برگه سوال…جزوه هم باز کردم البته…
و شده حتی به مراقب بگم که بگذاره از روی دست کسی چیزی را که می خوام ببینم،بعضی از مراقب ها خیلی با معرفتن!
اما از ضبط صداو mp4 برای تقلب استفاده کردم…این آخرین کارم بود!الان دیگه ترم 7م…این ترم و ترم بعدی خدا بهمون رحم کنه!!!
اما یه قانون هست،اگه کسی بهت تقلب رسوند،باید اونقدر معرفت داشته باشی که تو هم به دیگران تقلب برسونی…اینم زکات تقلب!
حکم شرعی هم دادم!
شاد باشی دکتر جون!
یادمه امتحان عملی آناتومی تنه که داشتم ابدومنو کلآ ندیده بودم.کل مدت ری ویو داشتم از جسد فیلم میگرفتم و به لطف همونم برای امتحان آماده شدم.سر امتحان اما یکی از بچه ها کل جوابها رو اس ام اس زد!!!
یادمه امتحان عملی آناتومی تنه که داشتم ابدومنو کلآ ندیده بودم.کل مدت ری ویو داشتم از جسد فیلم میگرفتم و به لطف همونم برای امتحان آماده شدم.سر امتحان اما یکی از بچه ها کل جوابها رو اس ام اس زد!!!
دوران راهنمایی خیلی تقلب میکردم، و اصلا هم پشیمان نیستم…اصلا من خودم اون زمانها خالق چند نوع تقلب بودم، مدتی که هنوز لو نرفته بود از این خودکار مارپیچیها استفاده میکردم (خودم درستش کرده بودم) ولی متاسفانه چند تا امتحان بیشتر دوام نیاورد توسط یکی از بچهها کلاس لو رفت…زمان دبیرستان اوج خلاقیتم بود، روزهای امتحان پوتین میپوشیدم، روی کاغذ مطالب رو مینوشتم و میچسبوندم ته کفشم و به راحتی تقلب میکردم…ولی الان دیگه در دانشگاه از این کارها نمیکنم، فقط یک دفعه ترم اول مجبور شدم برای امتحان فیزیک هالیدی کاغذ بچسبونم ته کفشم و باز هم جواب داد…
دکی گفتی صدای قلب!
لینک نداری که بدی صداهای نرمال و غیر نرمال رو گوش کنیم تا بلکه گوشمون عادت کنه؟!
حالا که بحث به تقلب کشید، اول بایست اعتراف کنم اینجانب از متقلبان قهار روزگارم که در تمام سال های تحصیلم تا به حال امتحانات مختلف و مراقبانش رو حسابی چلنج کردم.
در مورد سوئد و سیستم امتحانیش اول بگم. اینجا وقتی سر جلسه می ری، اول همه کتاب ها و کاغذ ها، بعد کاپشن و کیف، و سایر وسائل اضافی رو از خودت دور می کنی و موبایل هم بایست خاموش باشه و پیشت نباشه.
حالا روشهای تقلب 🙂 من به شخصه همیشه از کاغذ در انواع و اقسام سایز ها استفاده کردم، از ریزنویسی تا کاغذ آ4 بردن و حتی کاغذی از نمونه سوالات امتحانات قبلی همراه با جواب.
البته یکی از شیرین ترین تقلب های عمرم رو زمانی که سال آخر دبیرستان بودم انجام دادم و اون هم سر امتحان کتبی زبان انگلیسی که مثل امتحان سراسری بود . برنامه ام این بود که زمان انشا نویسی از کلاس بیام بیرون، موضوع رو به کسی بگم که دم دستشویی منتظر من بود، اون سریع به اتاق کامپیوتر ها بره، سری موضوع رو با ایمیل به یکی از دوستانم که توی ایران زندگی می کرد و انگلیسیش عالی بود بگه، اون در عرض بیست دقیقه انشا رو برای من بنویسه و بعد دوباره پیغامبر برای من متن پرینت شده رو بگیره و بیاره دم دستشوئی و به من منتظر و لبخند به لب تحویل بده !! مزه این تقلب بین الملی هنوز زیر زبونم است :)))
و اما تا به حال یک بار فقط گیر افتادم و اون هم نتونستند به اثبات برسونند که آیا من با دسته ای کلفت از سوالات و جوابات اورجینال امتحانات قبلی زیر برگه سوالات اصلی امتحان، سعی به تقلب داشتم یا نه ! که به خیر گذشت. جریمه تقلب در سوئد محرومیت از امتحان دادن از سه ماه تا به یک سال است
و اما هیچ امتحانی لذتی بدون تقلب دادن نداره ! حتی اگر همه چیز رو بلد باشی ! اینکه معلم خنگ نتونه تو رو ببینه ولی فکر کنه خیلی هواسش هست هم دلهره آور و هم پر هیجانه.
این بود اعترافات من
تقریباً همیشه توی تمام امتحانهای درسهای اختصاصی همهی جزوه را در ماشین حساب وارد کرده بودم. اما دخترها کارشون خیلی راحتتر بود چون زیر مقنعه هندفری موبایل دیده نمیشد و به هوای زمزمه با خود متن سوالها را به کسی آن سوی خط میگفتند و پاسخها را میگرفتند. من و دوست دخترم هر بار که امتحان داشت همین برنامه را داشتیم! بعضی پسرها هم سر هندفری موبایل را در انتهای آستین پیرهنشان جاسازی میکردند و به هوای دست زیر سر گذاشتن به گوششون نزدیک میکردند ولی خوب انجام این کار سخت و ریسکش هم بالا بود. من حتی در امتحانهای عمومی هم گاهی از روش ماشین حساب استفاده میکردم چون مراقبها معمولاً شوتتر از این بودند که فرق امتحانها را بفهمند!
چهار رزیدنت ارولوژی ارتوپدی و پوست مشهد که امسال سال 3 به 4 را امتحان میدهند با همین روش در سال 82 به کمک چند متخصص و رزیدنت چیف که آنطرف خط بودند ماها رو در آن سال دور زدند حیف از علم و دانش در ایران
اول از همه باید با افتخار بگم که بنده از پیشگامان تقلب الکترونیک یا به عبارتی e-taghalob در ایران هستم .استفاده ما به صورت استفاده از هدست های سیمی موبایل در سال اول دانشگاه شروع شد . پسر ها سیم رو از زیر بند ساعت رد می کردند و با چسب می چسبوندند به دستشون و خالنم ها هم راحت از زیر مقنعه رد می رکدند تا اینکه یکی از بچه های نفهم اومد اجازه بگیره همچین دستش رو بلند کرد که هد ست کنده شد و سوت شد جلوی ممتحن های سبیل دار خانم دانشگاه .عد از لو رفتن این قضیه همه بچه ها موبایل رو بستیم به کمرمون و ترجیح دادیم بهمون بگن جواد تا اینکه بیفتیم .و یکی از بچه زرنگ ها رو خریده بودیم و اون برامون اس ام اس می کرد جواب ها رو البته این روش بیشتر روی برنامه های تستی جواب می داد . بعد از اون با سیستم هد ست های بلو توس آشنا شدیم و همه نفری یه الجبرا کوچیک خریده بودیم و تو دستمون می ذاشتیم و این روش تا تهش لو نرفت .البته من به شخصه همیشه طرفدار روش های سنتی مثل دید زدن از برگه بغلی و جابجایی برگه رو روش های مثل پا زمین زدن و سرفه برای امتحان های تستی رو ترجیح می دادم و از همین روش تاریخ اسلام رو بدون حتی نگاهی به درس با نمره 20 تمام پاس کردم
من که روی بدنه ی یک ماشین حساب مهندسی تقلب ها را مینوشتم و همیشه هم موفقیت امیز بود!
سال قبل ما یه امتحان 3 واحدی وحشتناکی داشتیم که احتمال افتادنمون خیلی بالا بود. شب امتحان با چند تا از بچه جمع شدیم و شروع کردیم از رو جزوه و مسایلش خوندن و ضبط کردن. بعد هم همه ی فابل ها رو به اشتراک گذاشتیم و در نهایتش هر کدوم یه نسخه صوتی از جزوه و مسایل داشتیم. روز امتحان ام پی تری پلیر رو گذاشتیم تو جیبمون و هدفونش رو تو آستینمون جاسازی کردیم و تقلب کاملی انجام دادیم. جالبه با تقلب نمره هامون بین 11 تا 14 شد!!! و مثل خیلیها نیفتادیم!!!
تقلب باید اصولی باشه اینا وقت گیر:))
این بهترین راه تقلب و دیگر هیچ ترسو ترین افراد هم با این خودکار توانایی تقلب پیدا می کنند . البته این وسیله مختص تقلب نیست ولی خوب هرکس یه استفاده ای می کنه دیگه .
امروز پستی رو در وبلاگ یک پزشک دیدم که درمورد شیوه های نوین تقلب در دبیرستان ها و دانشگاه های آمریکا و کانادا توضیح داده بود و گفته بود در این رابطه هرکس مطلب جالبی داره بیان بگه . امشب که رفته بودم بیرون یکی از بچه ها یه خودکار خیلی معمولی رو بین همه به مزایده گذاشت که که آخرش با قیمت چهار هزار تومان بفروش رفت . اما فکر می کنید این خود کار چکار می کرد؟خیلی کوتاه براتون توضیح می دم : وقتی با خودکار می نوشتی چیزی نوشته نمی شد ولی ته خودکار یه چراق کوچک آبی بود که به همه چیز رنگ واقعیت می داد و وقتی روی نوشته ها می گرفتی تازه نوشته های خودکار رو میدیدی .
با این خودکار میشه تمام دست هاتون رو پر کنید از تقلب و با افتخار به مراقب امتحان نشون بدید .
راستش الان با این تکنولوژی میشه به بهترین نحو تقلب کرد. شاید موردی که شما ذکر نکردی عکس گرفتن با گوشی و ارسالش به وسیله بلوتوث بود که لازم دیدم یادآوری کنم ولی گاهی هم همون روشهای کهنه کارآمدتره به عنوان نمونه من که دانشجو دانشگاه آزادم موقع امتحانات ترم اخلالگر موبایل رو مسئولان دانشگاه فعال میکنن به طوریکه در فضای کلاس ها به هیچ وجه موبایل شما آنتن نمیده . در این مواقع این روش بلوتوث یا همون روشهای سنتی بهترین راهها میتونه باشه!
طومار نویسی از کل مطالب کتاب یا جزوه. من تقریبا با همین روش یه لیسانس گرفتم! البته تقلب سر جلسه کنکور رو به شدت محکوم میکنم(جدی جدی)
ضمنا: به جای اسپل بنویسید املا. نه که زیر و زبر نمیذارین، خوندنش مشکل میشه!!
با سلام
نظرات دوستان رو خوندم ولی من همیشه در تمام جلسات جای خودمو با شمارش عوض می کردم ولی یک بار با داداشم تو دبیرستان پشت ناظر راه افتادیم رفتیم نشستیم یه طرف دیگه جلسه!!!!!!!!!!!!!
من با یکی از دوستام زبانی واسه خودومون درست کرده بودیم منظورم اینه که با اشاره مثلا آ بالا بردن ابرو بود یا ژ ژیست گرفتن بود خلاصه همه جواب امتحانات رو با هم چک می کردیم خیلی جواب می داد و تا آخر سال هم کسی نفهمیدیم به غیر از دوستای دیگمون واقعا کاربردی بود
منم فقط از فرصت استفاده می کنم و اعتراف می کنم که تقلب زیاد کردم…آخریش امتحان نهای زبان سوم دبیرستان(85-86)ترم 2 بووود که این جا عوض کردنا به نفع رفیقم تموم شد چون جوابارو تو صفحه ی سوالات نوشتم و با برگه ی سوالات اون عوض کردم ولی از استرس بالا به جای گرفتن 4 برگه از دوسنم 2 تا گرفتم و با تمام سواد انگلیسیم و مهم شدن معدل کتبی واسه کنکور اون امتحان رو 11 شدم!!!
baba eyval hameye bache haye bahal ke inghad khob taghalob mikonan khode manam ostade taghalobam aghe tarif nabashe ama hoseleye tarife taghalobamo nadaram bebakhshin
بهترین تقلبی که کردم مربوط میشه به امتحان درس علم مواد من انواع steel ها رو روی لبه میز نوشته بودم که مراقب محترم!اومد و گفت جاتو عوض کن بشین کنار دیوار!من هم جامو عوض کردم ماقب هم اومد نشست جلوم از قضا همین سوال که من تقلبش رو روی میز قبلی نوشته بودم اومد با بارم 3 نمره!داشته از عصبانیت میترکیدم!در کمال نا امیدی نوشته های روی دیواررو نگاه میکردم(تو دانشگاه ها اصولا دیوار ها محل بسیار مناسبی برای یادداشت نویسی و تقلب هست البته اگر از امتحان های قبلی جائی مونده باشه!)فکر میکنید چی دیدم؟انواع steel ها با تمام توضیحات!من هم یه نگاهم به دیوار بود و یه نگاهم به مراقب(البته با لبخند!)و به راحتی همه سوال رو جواب دادم
تقلب یعنی حیجان
یادمه سال دوم دبیرستان که بودم یه استاد ادبیات داشتیم سریش که این شعر حفظی ها را باید حفظ کنین ما هم با خودمون گفتیم زرررشششک رفتیم تا یه جلسه که اومد گفت آقایون امتحان از شعر حفظی واای چشمت روز بد نبینه سه سووت یه برگه از دفتر کندیم شعر را از رو کتاب نوشتیم تااینکه گشتیم تو کلاس یه جای دنج گیر اووردم که دیوار یه جلوزدگی داشت چسب را از کتاب جلد شده کندیم برگه را زدیم به دیوار همچین که گفت شعر هارا بنویسین سه سووته نوشتیم دادیم دستش کلی حال داد
یادم نمیره سال اول دبیرستان چشمام خیلی ضعیف شده بود عینک گفته بودم جالبی عینک این بود که وقتی که می خواستم برگه بغلی را ببینماز کنارش نمی شد دید شیشه که نداره برا همین باید سرم را کامل میتا بوندم که تابلو بود اینجا یه لحظه عینکم را روی چشمم جابه جا کردم وپایه های بینی گیر را گذاشتم روی خود دماغ به به دید چشمم سه برابر شده بود وای پسر تا سه نفر اون طرف تر را میدیدم
بابا اینا که چیزی نیست . تو تغلبی فقط باید دل و جرات داشت.یه بار سر امتحان پابان ترم دانشگاه امتحان اونقدر سخت بود که تو یه فرصت مناسب برگمو با پشت سریم عوض کردم وقتی که جواب سوالاتو از رو برگه اون خوندم دوباره برگه هامونو عوض کردیم بعد دیدم که ای دل غافل رفیقمون هر چی سوال که من جواب ندادم با دستخط خودش واسه من نوشته و هی داره به من فحش میده که چرا من واسه اون ننوشتم خلاصه تو یه فرصت بلند شدو برگه های منو برداشتو برد تا از روشون بنویسه.حالا اون بودو 10 / 12 تا ورق. منم موندمو صندلی خالی.منم هرچی چک نویسو آتو آشغال داشتم گذاشتم رو میز تا مراغب شک نکنه . ولی با این همه سرو صدایی که کردیم شکش برد اومد تا آخر جلسه صاف بالا سر ما ایستادو تکون نمیخورد.حالا ما میخواستیم پاشیم بریم ولی برگه امتحان نداشتیم که تحویل بدیم.رفیقمونم مونده بود چکار کنیم.خلاصه دیگه حوصلمون سر رفت گفتیم الان دیگه تابلو میشه. یه دفه من پاشدم گفتم با اجازه آقای مراغب.برگشتم برگه هامو از پشت سریم گرفتمو دادم بهشو بعدشم زدم به چاک رفیقمم همون موقع داد و زد به چاک.ما فقط دیدیم مراغبه چشماش گرد مونده بودو هیچی نگفت
بعدشم جاتون خالی یه 14 تپل گرفتمو خدای خود را شاکر شدم
به این مبگن تغلبی
از تقلب گفتید من یاد امتحان آناتومی اندام و آزمایشگاه قارچ و انگل افتادم که یکیش بعد امتحان زیرابمون خورد و دومی بی هیچ عیب و نقصی اجرا شد.
ما اون زمان از روش کلاسیک موبایل واسه تقلب تو آناتومی اندام استفاده کردیم، یعنی گوشی موبال و زنگ زدن.یکی بیرون جوابا رو واسمون می گفت.بعد امتحان دو تا از دخترا که از این نعمت بی بهره مونده بودند نامردی نکردن و رفتن کل کلاس رو لو دادند.
سر قارچ و انگل تازه sms اومده بود و بی سرو صدا این کارو با یکی از بچها انجام دادیم و حالشو بردیم.روش های مدرنتر هم داشتیم، مثلا کل لام های پاتولوژی رو تک زدیم و شب امتحان تا صبح همرو مرور کردیم.این یکی باحالتریننش بو
باید اعترف کنم من موقع امتحانات به جای درس خوندن دنبال ابداء یک روش موءثر برای تقلب در امتحان فردا بودم
یادمه موقعی که دوره راهنمایی بودم به دلیل این که میزای مدرسه خیلی خراب بود به ما میگفتن سر امتحانات پایان ترم برای زیر دستتون پوشه بیارید منم از فرصت استفاده میکردم و یک پوشه براق میخریدم و روی پوشه با یک خدکار خالی تقلب مینوشتم و میرفتم سر جلسه امتحان
در ظاهر هیچ چیز روی پوشه نوشته نشده بود ولی وقتی اونو نسبت به زاویه تابش نور جابه جا میکردم نور داخل گودی رد خودکار نمی افتا و متن نوشته شده کاملا خوانا میشد
جالبی این روش این بود که حتی اگر مراقب در موقع ورود به جلسه امتحان متوجه متن بیرنگ روی پوشه میشد شک نمی کرد و فکر میکرد رد متن برگه های امتحانی قبلی که روی پوشه مونده
ببینید به نظر من اصولا تقلب کار خیلی بدیه ! من خودم به این سخن اعتقاد کانل دارم ، چون نظر خودمه . ولی گاهی اوقات آدک به جایی می رسه که به غیر از تقلب راهی نداره . این توصیه را از من داشته باشید : تقلب بگیرید و لی به کسی تقلب ندهید . واقعا به نفع شماست . در ضمن وسایل الکترونیکی کاربرد محدودی در سر جلسه امتخان دارند و همان روش های قدیمی بهتر جواب میده . گاهی اوقات هم پیش می آید اصلا حوصله تقلب رو هم نداری بهترین راه اینه که سرتو بذاری رو ورقه و بگیری بخوابی آخر اکتحان هم پاشی بری خونتون تا از این به بعد دیگه درساتو خوب بخونی !
من یه ماشین حساب کاسیو دارم که توش فرمولهای فیزیک رو نوشتم. البته توی حافظه اش و همین ماشین حساب نمره 4 من رو کرد 15!!!!
عالی بود من راضی بودم
آقا تقلب یعنی مثل من سر جلسه ورقت رو با پشت سری یا جلویی عوض کنی یا از خودکار تقلب استفاده کنید البته باید 3500 هزینه کنید
بای تا های
من رشته عمران میخوونیم و درسی به نام تک بتن داریم که زیادی فرمول داره پس من با موبایل از فرمولهای شیمیایی و نکات مهم عکس گرفتم و سر جلسه استفاده کردم و کلی هم حال داد !!!
من که از بس تقلب کردم دیگه داشت حالم از خودم به هم میخورد که تو دانشگاه گفتم دیگه بیخیال تقلب میشم و شدم ولی متاسفانه تمامه ترم ها مشروط شدم ودر آخر هم اخراج
اینه نتیجه تقلب نکردن
خوب حس درس خوندنم نبود
قابل توجه اینکه اگه متنهای همه بچه هایی که به یه روشی تغلب کردن رو بخونی صدتا غلط املایی دارن که همش نتیجه همون تغلبهاشونه… واقعا که غلط املایی هاتون منو کشته..
به نظر من هم همون روشهای سنتی بهتره یعنی عوض کردن برگه ها چون مراقبها دیگه فکر نمیکنن کسی از این روشها استفاده کنه ومواظب روشهای پیشرفته مثل موبایل هستند.
اما دورا ن دانشگاه چون ریاضیم خوب بود بچه ها همه دنبالم بودن تا بجاشون برم سر جلسه منم اگه خودم امتحان نداشتم اینکارو براشون میکردم،کوفتشون بشه بدون هیچ زحمتی یه نمره 17 یا 18 میگرفتند،اخه واسه اینکه دل خودم نسوزه هیچ وقت همه سوالهارو براشون جواب نمیدادم تا بیست نشن.
یه بار تو اینترنت یه عکس دیدم که دختره روی (…)هاش تقلب نوشته بود وداشت میخوندشون.
تجربه های من و خواهرم :
هیچکدومتون مث من پر دل و جرات نیس … یادمه خواهرم کنکور داشت و از اونجایی که دیپلمشو با تقلب گرفته بود هیچ امیدی نبود که دانشگاه قبول شه … اولش قرار نبود کنکور بده اما با اصرار من قبول کرد … روز آخر ثبت نام بود که راضی شد … حتی یه عکس هم نداشت … منم مجبور شدم اونو با عکس خودم ثبت نام کنم … خلاصه روز امتحان دبه کرد گفت من نمیرم امتحان بدم … منم از اونجایی که وظایف خواهری ایجاب می کرد که خواهرمو در این شرایط تنها نذارم ، صبح زود پا شدم رفتم سر جلسه کنکور… چون عکس مال خودم بود کسی شک نمی کرد … حرومش باشه قبول شد … جالب اینجاست که خودم دانشگاه آزاد رفتم اما واسه خواهرم که امتحان دادم دولتی قبول شدم ! …
حالا هم سال دومشه … بابا هیچکی نمی فهمه … خواهرای عزیز و برادران برن جای هم امتحان بدن … به همین روش بالا …. جواب میده ها
یکی از کارای خواهرم این بود که سر جلسه امتحان که مینشست اولش خودشو به موش مردگی میزد و سر در گریبان خود آرام و بی درد سر مینشست …وسطای امتحان با مظلومیت از مراقب واسه در آوردن چکنویس اجازه میگرفت و برگه تقلب رو به جای چکنویس در می آورد و بدون هیچ استرسی فرمولها رو میذاشت جلوش و حالشو میبرد.البته مهمترین جاش همون مظلوم نمایی اولیه هستش که اگه موفق شین باقیش کاری نداره .
من زیاد تقلب نمی کردم مگر اینکه مجبور می شدم … یادمه سر جلسه بودیم و همه داشتن به همون روش سنتی ِ دید زدن تقلب می کردن … ما 4 نفر بودیم که با هم تقلب می کردیم … ورقه هامونو با هم عوض می کردیم … اونقدر این کارو تکرار کردیم که نفهمیدیم برگه ی کی دست کیه و من هر چی برگه ها رو عوض می کردم مال خودم به دستم نمی رسید … آخرش هم مجبور شدم اسم بالای برگه رو خط بزنم اسم خودمو بنویسم … متقلبین محترم به یاد داشته باشید وقتی برگه هاتونو عوض کردین دیگه به هم بر نگردونین … همون که دستتونه رو کامل کنین و خدا رو شکر کنین که برگه دارین … مث من
یه دوست هم داشتم یه بار تو عمرش به زور بهش تقلب رسوندم … وجدان درد گرفت رفت خودشو لو داد …. تربیتش از دستم در رفت وگرنه نباید اینجوری میشد … بعد هام نتونستم درستش کنم . آخه تقلب هم وجدان درد داره ؟ الان شما ها وجداناتون درد می کنه ؟
من که یادم نمیاد حتی یه فرمول حفظ کرده باشم. با روشهای سنتی کلی تقلب کردم و تنها یه بار لو رفتم که اونم مراقب حال داد چیزی نگفت. روشهای سنتی بهتره. بهترین روش کاغذ تا شده بصورت زیگزاگه.
روش های نوشتاری
نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش
نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت
نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه
نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخهای
مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچهی آئورت
روش های با کلاسی
استفاده از ماشین حسابهای مهندسی
استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس
روش های جوادی
خر نمودن یک فقره بچه خرخون
خم کردن سر به روی ورقهی طرف به صورت تابلو
روش بویایی
خودتان ماسک بزنین و یک بوی گند از خودتان در بکنین تا
مراقب، جرات نزدیک شدن به شما را نکند
روش شیمیایی
بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی
از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار
شوید
توجه
اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار
نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن
ندارد
بابا این کارها قدیمی شده. اتفاقا همین پارسال طی امتحانات ترم2 از یه روش شبیه این استفاده کردم. بدین ترتیب که اومدم از لغتنامه ی آخر کتاب فارسی با دوربین دیجیتالم عکس گرفتم. بعد هم به بهونه ی اینکه میخوام با بچه ها عکس یادگاری بگیرم دوربین رو آوردم مدرسه. وسط امتحان هم به بهونه ی تنظیم دوربین رفتم و عکسها رو نگاه کردم. به همین راحتی… نه با مرموز بازی درآوردن نه با ضایع بازی…!!!
راستش من همیشه رسوندم (: به خاطره اینکه نمی تونستم دل کسی رو بشکنم (;;