یک اسلایدکست خاطرهانگیز به مناسبت روز وبلاگستان فارسی

به مناسبت شانزده شهریور، روز وبلاگستان فارسی، یک اسلایدکست درست کردهام که در زیر میتوانید ببینید. در این اسلایدکست گریزی زدهام به سالهای پیش وبلاگستان و حال و هوای آن روزها:
تصور میکنم که مشترکان فید نتوانند این اسلایدکست را ببینند، پس این دسته از خوانندگان باید یک تک پا تشریف بیاورند به خود وبلاگ.
در اینجا لازم است که هفته وبلاگنویسی را به همه وبلاگنویسها و همچنین خوانندگان وبلاگها تبریک بگویم. همان طور که احتمالا میدانید از روز ۹ شهریور که روز جهانی وبلاگ نام گرفته است تا ۱۶ شهریور که اولین وبلاگ فارسی متولد شد، به هفته وبلاگنویسی موسوم است.
سلام. مرسی آقای مجیدی. بسیار زیبا و دلنشین بود.
راستی این عکس ها رو از همون زمان که توی فلاپی ذخیره میکردید نگه داشتین ؟
خیلی زیبا بود
کاش اون دوران برگرده الان خیلی چرت شده
ممنون که از روزهای پررونق و دور و نوستالژیک وبلاگستان یاد کردید. و سپاس که از من نیز یاد کردید.
دست شما درد نکنه، کمک بزرگی بود برای اینکه بفهمم اون روز ها، وبلاگستان چطوریا بوده…
انصافاً، چه فضای ساده و دلچسبی داشته…
زنده باشی اقای دکتر
یادمه اولین بار که می خواستیم به اینترنت وصل بشیم تلفن خونمون پالس بود و برای اتصال باید تلفن تن می بود،نا امید شدیم که پدرم رفت مخابرات و بلاخره تن تلفن هم فعال شد اون موقع یادمه یه کارت داشتیم که
۲۰ ساعت اینترنت داشت باید داخل cd-rom قرار می دادیم!
اولین سایتی که باز کردیم یاهو بود یادش بخیر.
اون زمان قیلتر و قیلترینگ نبود یا اگه بود خیلی کم بود،به همین علت به علت سن پایین حق استفاده از اینترنت نداشتم و کلا پدرم استفاده می کرد.
مرسی. یاد روزهای خوب کردیم 🙂
اقای مجیدی اسلایدکست رو تو ایپد نشون نمیده!
سلام بسیار زیبا بود و مارو یا قدیما انداخت
یاد یکی از دوستانم که برای اولین بار به من وبلاگ ساختن با عشق یاد داد تا اونجایی که شبا برام پی دی اف درست می کرد و فرداش میومد برام از کافی نت می فرستادش…..
عالی بود دکتر جان . خیلی لذت برمد . موسیقی و لحن صحبت کردنتون هم که عالی بود.
مرسی آقای دکتر راستشو بخواین اول به خاطر گذاشتن اسکرین شاتی که من برای هفته بلاگستان فارسی تو مطلبم نوشتم و به اسم وبلاگم امضا شده ، کنجکاو شدم ببینم این اسلاید کست شما ، قراره مارو از کجا تا کجا ببره.حقیقتش خیلی برام جالب بود به خصوص با یه لحن خاصی این گذشته های قشنگ رو گفتین که افسوس وبلاگهای ساده و دلنشین رو که من هم بعضیاشو البته خیلی دیر خوندم بخورم
عالی بود عالی .مرسی از اینکه هنوز روح وبلاگ نویسی دارین نه … بگذریم .
بسیار زیبا و جذاب بود. خیلی ممنون
سپاس از اسلایدکست پرطنینتون.
من اون سالهارو که گفتید تو این جامعه مجازی نبودم اما جالب بود تصور این چنینی از وبلاگستان نداشتم. لحن گفتار شما در این اسلایدکست منو یاده قصه ظهر جمعه انداخت. یادش بخیر
بعله آقا، دوران خوشی بود… که از در و دیوار وبلاگ ها تبلیغ بالا نمی زد!
یادش به خیر.
ببینید چه عکس قشنگی دارم. چه لبخند ملیحی. خوابیده خندیدن.
ولی شک دارم که خودم باشم. آخه من یک مهمونم و هیچ آواتاری هم ندارم.
خیلی خوب بود. شمرده و دلنشین صحبت میکنید. موسیقی هم عالی بود. ممنون.
کار قشنگی بود دست شما درست.
یاهو اینقدر اسم غریبی بود بار اول که من یادداشت کردم رو کاغذ، وقتی دوستی بهم توصیه کرد.
من هنوز هم وبلاگ کشف میکنم
درود و سلام خدمت علیرضای مجیدی عزیز .
واقعا لذت بردم با اینکه به غیر از یاهو از چیز دیگه ای یادم نمیاد , اما باز هم خیلی زیبا و جالب بود .
خسته نباشین و موفق باشین .
خدانگهدار .
کاش بیشتر توضیح می دادید این که فرمودید بعضی وبلاگها این روزها فقط برای خودشون مینویسند کنایه به چه کسانی هست؟به نظرم کم محاطبی یک وبلاگ یا برعکس بازدید زیاد دلیلی بر موفقیت یا شکست نویسنده وبلاگ نیست البته متر من شاید با متر خیلی ها همتراز نباشه .
ولی با این محافظه کاری بلاگرها برای لینک دادن و تایید کامنت ها موافقم و خودم یکی از همین دسته هستم ولی باور کنید در شرایط فعلی همه ی تقصیرها گردن نویسنده های وبلاگ نیست .شرایط طوری هست که این مدلی شدیم .
سلام این اسلاید کست رو چطور دانلود کنم ؟
ممنون جناب مجیدی،خیلی لذت بردم
من که اصلا اون موقع دسترسی به اینترنت نداشتم
و بیشتر خاطره های خوشم الان با وبلاگ هایی مثل وبلاگ شماست.
ممنون از شما.خیلی خیلی خوب بود. 🙂
چقدر غم انگیز بود !؟
اشکم در اومد ! :دی
یادش بخیر نخستین بار در ۱۳۷۷ رفتم تو اینترنت…روزهای چت یاهو مسنجر و اتاق های شلوغ…سپاس دکتر جان ما را بردی به ۱۴ سال پیش
سلام علیرضا جان. خیلی خیلی کار زیبایی کردی، ته ته دلام گرم شد از یادآوری اون روزها. دستات درد نکنه. چه خوب که هستی گرچه ارتباط زیادی نداشتیم این مدت ولی الان میبینم که دلام برای خودت و نوشتههای خیلی خوبات تنگ شده بود حسابی. ممنون به خاطر این تجدید خاطره دلچسب. من یک استارتی زدم اخیرا ً برای دوباره نوشتن ولی باز فیسبوک لعنتی سبقت گرفت. :))
با دوستی زیاد.
خیلی خوب بود دکتر جان
یه خورده دلم گرفت
هرجور که حساب بکنی
گذشته وبلاگستان زیباتر و جذاب تر بود
حتی در نوشتن هم سعی می کنیم این زمونه مدرن خودمون رو نشون بدیم
بعضی مواقع سادگی از هزار مدرنیته زیباتره
عــــــــــــــــــــــــالی….با دیدن عکس یاهو خاطراته ۱۰-۱۱ سال پیشم زنده شد. یادش بخیر….اینترنت اون موقع چیزی در حد خدا بود برام :))
به نظر میاد خیلی از وبلاگ نویس های قدیم نتونستن بشکل همزمان در کنار مشغله های زندگی، علاقه شون رو هم دنبال کنن. وبلاگ های جدید هم که اکثرا خبر و فناوری شدن و خیلی هاشون فقط دنبال جذب تبلیغ هستن، بدون اینکه اصلا سابقه ای داشته باشن. البته اون وقت ها ترویج عقاید بهتر از الان ممکن بود. الان هم چنین وبلاگ هایی هستن، ولی اکثرا رو فیل.تر کردن…
مرسی دکتر جان. نوستالژیک بود. گرچه برای نسل من یادآوری اون دوره خیلی تلخه و اشک انگیز، اما چه میشه کرد.
من هم به مناسبت هفته بلاگستان فارسی مطلبی را نوشته ام :
http://apupil.wordpress.com/2012/09/03/%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d9%86%d9%87-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%87-%d8%a8%d9%84%d8%a7%da%af%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3%db%8c-%da%86%d8%b1%d8%a7-%d9%87%d9%86%d9%88/
سلام دکترمجیدی
سپاس .
گریز خوبی بود .
یادش بخیر کلی دلتنگ شدم یاد همه اون روزا بخیر چه ماجراهایی بود واقعن یاد خیلی ها بخیر از چند نفری یاد کردید …..
هاله سرزمین آفتاب هم دیدم کامنت گذاشته دلتنگ تر شدم برای همه اون روزای خوب نمی تونم یاد نکنم از زیتون عزیز با مطالب شماره بندی شده قشنگش و شاید خیلی های دیگه که شما هم یاد کردید بعضی رو یاد اون قرار پالتاکی هم بخیر یادتونه؟
بازم سپاس .
یک زمانی وبلاگ نویس ها بیشتر به فکر تولید محتوا بودند تا خواننده (بخوانید مشتری) جمع کردن، اما الآن بیشتر به فکر نوشتن چیزهایی هستند که همه دوست دارند. به همین خاطر، دست به کپی کردن و انتشار مطالب بی ارزش می زنند. البته وبلاگ هایی هستند که سابقه زیادی دارند و هنوز هم در اوج هستند که من از آن ها فقط یک پزشک را می شناسم. اگر وبلاگ دیگری با این مشخصات می شناسید، لطفاً معرفی کنید.
خیلی ممنون واقعا دیدنش حس خوبی برام داشت، به خصوص با موسیقی مناسبی که همراه صحبت های شیرین شما بود.
عالی بود دمت گرم
ممنونم دکتر جان.
آیا باید اشک در چشمانم حلقه بزند؟
با دیدن و شنیدن این پادکست حسی در من زنده شد که با کلمات قابل بیان نیست.
ممنون که مینویسی.
[…] یک پزشک » یک اسلایدکست خاطرهانگیز به مناسبت روز وبلاگستان فارس… […]
مرسی دکتر جان. خیلی خوب و نوستالژیک بود 🙂
مرسی
خیلی از خاطرات زنده شدند. برام جالب بود که اسکرین شاتهایی از وبلاگهای اون روزها رو دارید. اینها رو همون موقع آرشیو کردید یا بعدا؟
سلام دکتر ما که سنم به اون زمان ها قد نمیده ولی خیلی جالب بود برام با لحن شیرینی صحبت میکردید و برای اونها که واقعا اون زمان بودند حتما خاطرات شیرین و بیادماندیی رقم زدید ! بسیار ممنون
ای آقا اشک ما رو درآوردی که
چقدر حسین درخشان مظلوم است… حتی از تاریخ وبلاگ هم دارد حذف میشود
با سلام
خوشحال شدم که کسی یادی کرد از وبلاگ های قدیمی. هرچند مشکلات چنین کارهائی را می دانم ولی کاچی به از هیچی ست!
آن ایام زیتون بود و وبلاگ کسانی مانند رضا قاسمی، مسعود بهنود، زن متولد ماکو، لیلای لیلی و البته سردبیر خودم حسین درخشان که می توان گفت از آغازگران بود یا به قولی شاید پدر وبلاگ نویسی. گیله مرد هم بود با آن طنز گیلکی اش! و حسین نوش آذر و بالتازار و ….. و البته یولداش که بحث های قومی در آن مطرح می شد.
آن روزها رفتند….
روزهای دیگر در راهند…
به امید روزهای بهتر….
یولداش
سلام علیرضا جان! ممنون بابت این زحمتی که کشیدی و سپاس بابت یادآوری آن روزهای پرشور.
به هرحال انقدر دنیا پرسرعت شده که دیگه وقت نمی کنیم به اون همه وبلاگ خوب سر بزنیم. بعضی هاشون هم که دیگه نمی نویسند و بعضی ها هم مثل خود من کرکره رو پایین کشیدند 🙁
[…] در قالب اسلاید کست بنویسم مانند همون اسلاید کستی که در ۱ پزشک آقای دکتر مجیدی نوشتند ! لطفا راهنمایی کنید […]
عالی بود آقای مجیدی، واقعا دلم گرفت ، خیلی دراماتیک و ساده ساخته بودید. واقعا الآن وبلاگ بازی شده، هرکاری واسه افزایش کامنت انجام میشه، از ترس همه به خودسانسوری و تعویض مکرر آدرس وبلاگ افتادیم…