کرم کتاب باشید تا در پیری هم ذهنی روشن و قوی داشته باشید!
ساعتها روی تردمیل عرق میریزید، عضلاتتان را با تمرین میسازید و از نداشتن «سیکس پک» احساس خجالت میکنید! اشکالی ندارد، تمرینهای ورزشی و حفظ تناسب اندام، علاوه بر فواید آنی، در کهنسالی هم به شما کمک خواهد کرد و آمادگی بدنی شما را حفظ خواهد کرد و احتمال بروز بیماریهای قلبی-عروقی را در بدنتان کم خواهد کرد.
اما در مورد مغز چطور؟ آیا میتوان مغز را هم تمرین داد و آیا تمرینات ذهنی، در سنین پیری، به داد ما خواهند رسید؟
متخصصان عقیده دارند که چنین چیزهایی ممکن هستند. در واقع شیوههایی برای ورزش دادن مغز و حفظ آمادگیاش وجود دارند، سایتهایی در اینترنت وجود دارند که با دریافت مبلغ 15 دلار در ماه، با ارائه دادن گیمها و یک سری تمرینات خاص، به بهبود حافظه قوای شناختی کاربرانشان کمک میکنند.
اما جالب است که همان طور که شما برای ورزش میتوانید، بدون رفتن به باشگاه، یک سری تمرینات را در خانه انجام بدهید، در مورد ورزشهای ذهنی هم نیازی به هزینه کردن یا تمرینهای اختصاصی نیست، چرا که میتوان به سادگی با برداشتن یک کتاب و مطالعهاش، ذهن را آماده نگه داشت!
به تازگی در نشریه Neurology نتایج یک تحقیق منتشر شده است که نشان میدهد، خواندن کتاب، نوشتن یا درگیر کردن مغز در فعالیتهایی مشابه، روند کاهش قوای شناختی در سن پیری را کند میکند. خواه در سن جوانی، میانسالی یا پیری باشید، با این کارها از حافظه و سایر ظرفیتهای ذهنی خود، محافظت میکنید.
در این تحقیق 294 نفر انتخاب شدند و ظرف 6 سال، هر سال با یک سری آزمایشات قوای ذهنی آنها برآورد شد. پرسشنامهای به این افراد داده شده بود که در آن در مورد میزان مطالعه یا نوشتن از دوران کودکی تا پیری سؤال شده بود. حتی مغز آن دسته از افرادی که ظرف این مدت فوت شده بودند، به صورت دقیق از نظر علایم دمانس و ضایعاتی مثل پلاکها و کلافهها بررسی شد. این ضایعات در سنین پیری، ضایعات شایعی هستند و در آن دسته از افرادی که به آلزایمر مبتلا میشوند، منجر به کاهش حافظه و در نهایت اختلال در انجام کارهای معمول روزانه میشوند.
با استفاده از این اطلاعات، پرسشنامه و نتایج اتوپسی مغزی، پژوهشگران متوجه شدند که اگر کسی هرگونه فعالیت مطالعاتی یا نوشتاری داشته باشد، سود خواهد برد. شما اگر یک کرم کتاب باشید، در مقایسه با کسانی که کتاب نمیخوانند، 32 درصد کمتر مبتلا به کاهش قوای ذهنی میشوید. در مقابل کسانی که اصلا عادت به خواندن و نوشتن ندارند، 48 درصد سریعتر نسبت به کسانی با این فعالیتها، دچار کاهش ظرفیتهای مغزی میشوند.
صرفنظر از بود یا نبود پلاکهای بیماریزا در مغز، فعالیتهای ذهنی 15 درصد تفاوت بین دو گروه کتابخوان و بدون فعالیت مطالعاتی ایجاد میکنند.
پس دست به کار شوید و کتاب بردارید، یا وبلاگی راه بیندازید! چرا که پیری زودتر از چیزی که فکرش را میکنید، شما را گرفتار میکند:
در سال 2009، نتایج یک تحقیق 7 ساله منتشر شد که نشان میداد، انسانها بیشترین چالاکی ذهنی را در 22 سالگی دارند و از 27 سالگی فرایندهای مغزی مثل استدلال، سرعت تفکر یا تجسم فضایی شروع به کاهش میکنند.
بسیاری از تحصیلکردههای ما هم خودشان را بینیاز از مطالعه میدانند، بعد از یک روز کاری، البته نگاه کردن یک فیلم یا سریال، خستگی را از آدم دور میکند، اما نه فعالیتهای ذهنی عادتی و نه سریالها، به اندازه مطالعه یا نوشتن نمیتوانند مغز شما را درگیر کنند.
ببینید موقع خواندن یک رمان یا نوشتن یک مطلب چه چیز در مغز شما رخ میدهد:
شما باید به صورت فعال کاراکترهای نوشته شده را در ذهن ترجمه کنید، یک بازسازی ذهنی از شخصیتها و فضای رمان داشته باشید، سیر داستان و رابطه و نسبت شخصیتها داستان را به حافظه بسپارید، موقع نوشتن هم باید اطلاعاتی را جمعآوری کنید، آنها را به حافظه ببرید، روی آنها کار کنید و پردازششان کنید و بعد درگیر جملهسازی و نوشتن شوید.
چه کسی میگوید که کتاب خواندن و نوشتن، کار آدمهای بیکار است، خانهاش ویران باد!!
این نوشتهها را هم بخوانید
گل گفتین! واقعاً خانه اش ویران باد! :D
هنوز هم الگوریتم های OCR و پردازش جمله و جواب دادن به سوال و کلاً هوش مصنوعی بیشترین کار رو از منابع سختافزاری یک کامپیوتر میکشند. تصور کنید ما آدمها اگه این کارو بصورت عادت در بیاریم (جدا از نقش ترشح هورمونهای تشویقکننده) به رشد –به قول معروف– سختافزاری مغزمون کمک هم میکنیم!
هر که میگویم من و یار مهربان، مانشویم
متشکرم-ولی بعضی وقتها موقع خواندن کتاب حواسم یه جای دیگر می رود ایا این خواندن هم فایده دارد
رمان و داستانهای جنایی ، تخیلی، فانتزی و … واقعا فوق العاده هستن! واقعا حیفه که تو ایران خیلی از رمانهای معروف پیدا نمیشه یا قیمت بالا داره…
کسانی که علاقه ای به خوندن کتاب ندارن پیشنهاد می کنم کتاب گوش کنید!
توی لینک زیر می تونید داستانهای صوتی رادیو فرهنگ رو آنلاین گوش کنید :
http://radiofarhang.ir/?mode=books
مطالعه در جامعه ی ما مطالعه خیلی کم است !
ببین علیرضا، تو خیلی خوب از دید علمی و پزشکی به قضیه نگاه کردی. اما اجازه بده منم نظرمو راجع به این قضیه از دید انسانی نگاه کنم.
ببین، انسان الان همه جا ساکن شده، همه ی طبعیت رو به تسخیر خودش در آورده، بیا از خودمون بپرسیم دلیلش چیه؟ دلیلش رو خیلی ها علم می دونن و فکر نمی کنم کسی وجود داشته باشه که بگه حیوانات دیگر اندازه ی انسان قدرت دارن. خوب این علم از کجا می یاد؟ این علم و فهم و انتفال تجربیات از نسلی به نسل دیگر همیشه ی تاریخ با کتاب بوده.حتی رمان که به عقیده ی بعضی بار علمی نداره (که این عقیده از نظر من اشتباهه) حاصل ساعت ها تفکر و کسی نمی تونه منکر این قضیه باشه. پس خوندن رمان هم به نوبه ی خود انتقال فکر از نسلی به نسل دیگست.
حالا می خوام یه نتیجه گیری کنم با اجازت.
اگه نمی خوایم زندگیمون مثل حیوون ها این باشه که بخوریم و بخوابیم و تولید نسل کنیم و بمیریم و فقط همین، پس روی این جنبه از زندگیمون یعنی خوندن کتاب بیشتر کار کنیم
ممنون از مطلب قشنگ و مفیدتون.
نادان همه رو مثل خودش میخواد. همینه که کتابخون ها تو این کشور این قدر تحقیر میشن. من برای خوندن کتاب هایی که بهشون علاقه دارم باید به هزار نفر توضیح بدم که فایده این کار چی هست. در حالی که هر فعالیت مضحک دیگری کاملا طبیعی به نظر میرسه!!!
درد مشترک!
خانه ات آباد
سلام
من تا الآن که 26 سالمه کلا شاید 20 کتاب غیر درسی خوندم
تا اینکه یکی از دوستان مدرسه رو بعد از چند سال دیدم همون موقع یادمه زیاد کتاب میخوند و وقتی دیدمش تاثیر این کتاب ها تو رفتارو دیدگاهاش کاملا آشکار بود
منم تصمیم گرفتم بخونم رفتم این لیست ها که پرفروش ترین یا بهترین کتاب های دنیا رو معرفی میکنه دیدم
اونا که تو خونه رو داشتیم خوندم
دن کیشوت
خوشه های خشم
مزرعه حیوانات
یکم گلستان و مثنوی و غزلیات حافظ
الآن هم آخرای ناتوردشت ام
تازه فهمیدم کتاب خوندن چه لذتی داره ولی افسوس میخورم چرا این لذت رو تو 16 17 سالگی نبردم حس میکنم شاید دیگه دیر شده :(
ضرر از وسط سوده… آینده رو بچسب.
این رو تایید می کنم که کتاب تاثیر بسیار بر روی ادم داره به همین خاطره که می گن کتاب غذای روحه
و به همین دلیل هم آدم نباید هر کتابی رو صرفا به این خاطر که پرتیراژه بخونه
بنظرم کرمِ کتاب به عنوان یک کلمه ی ترجمه ای، کلمه ی جالبی در فارسی نیست. کتاب خور مثلا بهتره!
واژه «خوره کتاب» از مدتها پیش استفاده می شده است.
سلام جناب مجیدی
می خوستم ازتون بپرسم از پادکست کتاب خوانی تا حالا چقدر استقبال شده؟ آیا بزودی یک نسخه از اون را منتشر می کنید؟
=======
فکر کنم ترجمه کردن خیلی بیش تر از حتی مطالعه و نوشتن از ذهن محافظت کنه
راستی آقای دکتر کتاب های هری پاتر رو خوندید؟اوج تجسم رو باید داشته باشید.حالا واقعا خوندیدشون؟
یه چیز جالب و خنده داری که در مورد رابطه ی تحصیلات و کار ذهنی و خوره ی کتاب بودن با بیماری آلزایمر وجود داره اینه که درسته که این موارد شانس ابتلا به آلزایمر رو کم می کنه، ولی در در صورت ابتلا، روند رشد و گسترش اش از آدمهای عادی خیلی بیشتره خخخخخخخخخخخخخخخ
جدا؟ منبع قابل قبولی داری؟
من خودم کتاب زیاد میخوانم چون اصلا کارم تحقیقات هست و این کار را ۳۰ هست که انجام میدم، بنابراین با گفتار شما موافقم. اما زیاد اهل فیلم تماشا کردن نیستم، وقتی هم که فیلمی را میبینم بیشتر به اتفاقاتی که در فیلم میافتد و چرایی آن فکر میکنم تا اینکه واقعا بطور کامل داستان فیلم را دنبال کنم.
خانه اش ویران باد