آغاز گزارش‌های «صفر و یک» و «یک پزشک» از نمایشگاه CES 2014

این ماه من شخصا برنامه کاری خودم را طوری تنظیم کرده بودم که در روزهای مصادف با CES 2014 بتوانم بیشتر در منزل باشم تا بتوانم از عهده بازتاب CES 2014 برآیم.

در مورد CES و اهمیت‌اش پیش‌تر در «یک پزشک» نوشته بودم، در ضمن اگر اطلاع ندارید باید بگویم که به لطف تلاش‌ها و پیگیری‌های حسین سهندرام و نیز پشتیبانی خوب شرکت «های وب»، ما الان حسین سهندرام را به عنوان یک خبرنگار در لاس وگاس داریم.

1-5-2014 5-39-06 PM

اخبار را که مرور می‌کردم، متوجه شدم همزمان با ورود حسین سهندرام به فرودگاه جان اف کندی، موج سرما این شهر و منطق گسترده‌ای از آمریکا را فراگرفته بود که تبعات آن باعث شد، دو سه باری پرواز حسین از نیویورک به لاس وگاس -محل برگزاری CES- با تأخیر مواجه شود.

اما الان حسین در لاس وگاس است و امروز نخستین عکس‌های خود را برای ما ارسال کرده است.

1-5-2014 5-41-21 PM

الان من و حسین دیگر هزاران کیلومتر از هم دور هستیم، من خسته از فشار کاری این چند روزه و ویزیت آن همه بیمار هستم و حسین هم سرشار از انرژی در لاس وگاس.

می‌دانید! دنیای آنلاین و آفلاین من روز به روز بیشتر از هم فاصله می‌گیرند، طوری که همیشه باید چند ساعتی را صرف کنم، تا هر بار با یکی از این دنیا تطبیق کامل پیدا کنم، در یک سو الان در حال دیدن محیط تجملی لاس وگاس هستم، از همین عکس‌های محدود که در این پست می‌بینید، نظم و بزرگی و تشریفات این رویداد مهم فناوری دنیا قابل حس است.

1-5-2014 5-39-45 PM

1-5-2014 5-40-10 PM

اما از سوی دیگر من موقع نوشتن و تنظیم پست‌ها CES هم، همان حس و حال همیشگی را دارم، اینکه نوشته‌هایم آیا واقعا به درد خوانندگانم می‌خورد یا نه. آیا وقتی دارم در تلویزیون‌های 4K با صفحات عظیم که خریدش از عهده هر کسی برنمی‌آیند، می‌نویسم، خوانندگان یک پزشک، چه تصوری پیدا می‌کنند، اینکه داریم به «علمی -تخیلی نویسی» نزدیک می‌شویم، آیا متوجه شرایط زندگی مردمانمان نیستیم، چشم‌های خود را بسته‌ایم و محو ظواهر شده‌ایم یا اینکه نه! درک می‌کنند ما به سبک همیشگی در پی کشف «روندها» و «علت پیشرفت‌ها» هستیم و دوست داریم روزی برگزیده «خوبی‌»های دنیا را با فرهنگ خود ترکیب کنیم و جامعه‌ای جدید خلق کنیم.

1-5-2014 5-35-03 PM

در «یک پزشک» خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که از بازتاب اخبار پردازنده‌های نسل جدید، گوشی‌های «های اند»، تبلت‌های جدید و صفحات نمایش جدید، عامدانه پرهیز می‌کنم، چون همیشه با خودم می‌گویم که تا جایی که ممکن است باید در مورد چیزهایی بنویسم که یا عملا در فاصله نزدیک در دست مردم قرار خواهند گرفت یا داشتن درک و دانشی از آنها، تغییری در «بینش» مردم ایجاد خواهد کرد.

1-5-2014 5-37-22 PM

هنوز که هنوز است، بعضی از خوانندگان «یک پزشک» تصور می‌کنند که یگانه کار من وب‌نویسی است، و حتی از نام وبلاگ هم شکی نمی‌کنند که ممکن است اینگونه نباشد، بنابراین پیش می‌آید که گاهی در تماس‌هایی مثلا برای هماهنگی درج تبلیغات به کرات مرا با عنوان «مهندس» خطاب کنند، اما من طبیبم و خوشبختانه یا شاید بدبختانه با دردهای مردمم آشنا هستم، همین دردآشنایی گاهی مانعی سرخوشی بیش از حد در مواجهه با «پوسته‌ها»ی فناوری در من می‌شوند، فکر کنم که در ابتدای همین ماه بود که صحنه‌ای بس دردناک در اورژانس دیدم، پیرزنی که دچار خونریزی مغزی شده بود، همراهی که از پرسیتار قیچی می‌خواست. وقتی پرستار با تعجب پرسید که قیچی را برای چه می‌خواهی، همراه گفت که برای بریدن النگوهایش، النگوها را بفروشم تا خرج درمانش تأمین شود!

1-5-2014 5-37-53 PM

این صحنه فقط پانزده ثانیه طول کشید، البته قضیه به خوبی و خوشی تمام شد و هزینه درمان عملا کمتر از آن چیزی بود که همراهان تصور می‌کردند، اما همان چند ثانیه من را از درون ویران کرد. می‌دانید که من علاقه زیادی به عکس‌ و عکاسی و دست‌کم تماشای عکس‌های زیبا دارم، غالبا کسانی که اینگونه هستند، آدم‌هایی هستند که در زندگی خود، اگر امکان عکاس شدن هم پیش نیاید، «شات‌های ذهنی» می‌گیرند، من هم هر روز بارها و بارها چنین شات‌هایی را می‌گیرم، شاید روزی اگر عینک گوگل بیاید این شات‌ها، شات‌های واقعی شوند. بنابراین آن چند ثانیه که از آن یاد کردم، ممکن است بعد از چند دقیقه از ذهن‌هایی پاک شوند، اما جزو آن شات‌هایی هستند که در تا سال‌ها در ذهن من باقی می‌مانند. کسی متوجه تأثر من و تأثیر آن صحنه روی من نشد، چون اصولا محیط اورژانس طلب می‌کند که پزشکانی محکم و قاطع در آن فعالیت کنند، اما این صحنه و صحنه‌های نظیر آن به صورت نامحسوس روی کار وب سایت «یک پزشک» هم تأثیر می‌گذارند، حتی روی بازتاب CES در قلب اقتصاد و خوشی‌های دنیوی دنیا!

1-5-2014 5-38-27 PM

از سوی من نگران این هستم که بعد از این همه تلاش، وقتی عاقبت بعد از یک سالی، جلوه‌های تازه‌های CES به نحوی به ایران ما هم رسیدند، ما باز هم نتوانیم از این فناوری برای ارتقای دانش و فرهنگ خود استفاده کنیم.

یک هفته پیش در سایت bookriot فهرست جالبی از 100 کتابی دیدم که به گمان نویسنده این سایت، خواندن آنها می‌توانند شما را از یک کتاب‌نخوان به یک کتاب‌خوان خوب تبدیل کنند. فهرست بسیار جالب است و من به شما توصیه می‌کنم، حتما این فهرست خوب را ببینید.

1-5-2014 5-38-45 PM

اما من با دیدن این فهرست با خودم فکر کردم که عملا چند تا از این کتاب‌ها، ترجمه شده‌اند، خودم چند تا از آنها را دارم، ایا امکان خرید کاغذی آنها وجود دارد؟ چرا باید ما نتوانیم نسخه دیجیتال ترجمه این کتاب‌ها و کتاب‌های دیگر را تبلت یا گوشی خود در عرض چند ثانیه بخریم و بخوانیم؟

1-5-2014 5-39-27 PM

فرهنگ به صورت بسیار آرام شکل می‌گیرد و ارتقا پیدا می‌کند، کسی نمی‌تواند یک‌ماهه، از قالب یک آدم عامی و بیسواد به یک آدم فرهیخته تبدیل شود، شما باید هر روز جمله و پاراگرافی بخوانید تا بعد از یک دهه دریایی از واژگان و نظرات و ایده‌ها شوید، بی‌شک این جملات و پاراگراف‌های تأثیرگذار به یاری فناوری بهتر به خورد مغزهای ما می‌رود و در دسترس ما قرار می‌گیرند.

آیا ما با استفاده از محصولات CES و دستاوردهای دیگر فناوری، روزی می‌توانیم وضعیت حاضر را تغییر بدهیم؟!

1-5-2014 5-40-51 PM

به CES نگاه می‌کنم و به یاد ایران می‌افتم و در آرزوی روزی هستم که بتوانیم نمایشگاه‌هایی واقعی -و نه غرفه‌هایی سرد و بیروح- در مورد فناوری در ایران هم داشته باشیم یا روزی که روح و معجونی از فرهنگ را خود را بتوانیم به یاری اپلیکیشن‌ها و محصولات، در نمایشگاه‌هایی مثل این جهانی کنیم.

این چند روزه ما همه تلاش خود را خواهیم کرد، تا به سبک خودمان از عهده پوشش اخبار CES برآییم، بار این مسئولیت بیش از حد بر شانه‌ها ما سنگین می‌کند، نگران هستم که شخصا به خاطر سبک وبلاگ‌نویسی خاص خودم، نتوانم آنچنان که از «یک پزشک» انتظار می‌رود از عهده پوشش برآیم و در اینجا می‌خواهم به این مسئله پیش شما اعتراف کنم.

1-5-2014 5-35-52 PM

در ضمن یک نگرانی عمده من این است که برخی از کاربران ایرانی اینترنت، همه این دغدغه‌ها را درک نکنند یا اصلا تصور کنند که ما در قالب پوشش این رویداد، آمده‌ایم که تا جای وبلاگ و نویسندگانی دیگر را که «استاد» پوشش رویدادهایی مثل این بودند را بگیریم.

1-5-2014 5-36-08 PM

نه! «یک پزشک» با همه کوچکی، همان سبک مستقل و شیوه بازتاب خاص خود را دارد، ذوق‌زده جلوه‌های ظاهری نیستیم و چیزی را هم فراموش نکرده‌ایم!

1-5-2014 5-36-27 PM

حسین سهندرام و «صفر و یک»،  این چند روزه در تجربه‌ای کاملا جدید برای اولین بار گزارش‌هایی اختصاصی برای ما خواهند فرستاد، من و دو نفر از همکارانم هم در این سو، همه تلاش خود را می‌کنیم که با شیوه‌ای خوب، رویداد را بازتاب بدهیم.

کاستی‌ها ما را ببخشید و یاورمان باشید.

1-5-2014 5-37-09 PM

تیم شیراز

یادم رفت که برایتان بنویسم، یک گروه کامل در شیراز به صفر و یک در پوشش خبری یاری می‌رسانند.

اعضای تیم شیراز به قرار زیر هستند:

سمانه نصیحت کن:  مسئولیت سازماندهی، مدیریت، برنامه ریزی و هماهنگی گروه و همچنین نوشتن پست های صفرویک را به عهده دارد.
آرمان اسدسنگابی: مسئولیت ترجمه، جمع آوری مطالب و دوبله مرد را به عهده دارد.
ایمان صالحی: وظیفه بسیار مهم تدوین ویدیوها را  به عهده دارد.
نجمه عباسی: دوبله زن و انتشار پست ها را به عهده دارد.
سالار کابلی نیز در شبکه های اجتماعی مسئولیت انتشار اخبار را به عهده دارد.

در این سو هم خودم در یک پزشک، از کمک حامد پورحسینی عزیز در نوشتن پست‌های متنی بهره خواهم برد.


اخبار CES 2014 را می‌توانید در اینجا در «یک پزشک» بخوانید.

اکانت اینستاگرام صفر و یک را دنبال کنید تا به صورت لحظه‌ای عکس‌هایی اختصاصی از CES ببینید.

پست‌ها و ویدئوهای «صفر و یک» در یک پزشک

فیس‌بوک صفر و یک

1-5-2014 5-33-31 PM

توییتر صفر و یک

یوتیوب صفر و یک


«های وب» پشتیبان «صفر و یک» در پوشش رویداد مهم CES 2014

1-5-2014 4-48-32 PM

با اینترنت پرسرعت های وب ویدیوهای صفرویک را بدون وقفه تماشا کنید.

 1-5-2014 5-34-15 PM


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

57 دیدگاه

  1. روزهای سختی نیز برمن گذشت. من نیز در این ایام زیاد گذرم به بیمارستان افتاد و بزرگترین دردم این بود که به کسی حرفی نزنم. خدا رو شکر در مورد خودم آزمایشات نشان داد که مشکل خاصی نیست اما در این مدّت با کسانی آشنا شدم یا بهتره بگم با جامعه‌ای از بیماران آشنا شدم که خیلی خاص هستند. فرشتگانی که میان ما زندگی می‌کنند و من هیچ‌وقت اینگونه نگاهشان نکرده بود. و البته خیلی سخت است وقتی که یکی از این فرشتگان پر می‌کشد و می‌رود به همان فضای ملکوتی که به آن تعلّق داشت. تحمّل رنج و سختی انسان‌ها رابزرگ می‌کند. آن‌ها که ظرفیتش را داشته باشند آسمانی می‌شوند.

  2. chera shoma fekr mikonin ma negaranie shoma ro babate inke fekr mikonin shayad hameye in karatoon va posthatoon bisamar basharo dark nemikonim? shayad baazi ha amedane ya gheyre amd be shoma elgha kardan ke serfan faghat ye weblog nevis hastin, amma bedoonin oonha ham serfan khanandegane web shoma hastan… resalate shomaro dark nakardan – behetoon ghol midam shoma tasir gozar hastin, shak nakonin

  3. جلل خالق حسین سهندارم چقد مایه دار بوده ما نمیدونستیم
    حسین جان از طرفه من واسه امرکاییا دست تکون بده

  4. این پست را چندین بار کلمه به کلمه خواندم! همانا که به درستی گفته‌اند: حرفی که از دل برآید بر دل نیز نشیند.
    جناب مجیدی نیک می دانم که چه رنجی را متحمل می‌شوید، رنج آگاهی! چرا که به خوبی از متن نوشتار بغض شما قابل فهم بود. آنجا که به ذات آرام تغییر فرهنگ اشاره کردید و یا آن جا که به شات‌های ذهنی که سالیان سال در خاطر می‌ماند و آن‌جا که به صورت غیرمستقیم … اشاره کردید بسیار مرا متأثر نمود. ولی بدانید که جریان آگاهی بخشی به توده مردم در طول تاریخ همیشه پیروز میدان بوده و خواهد بود و نام تمام کسانی که در این راه کوشیده‌اند نیز همیشه در تاریج جاودانه خواهد ماند.

  5. خسته نباشید. به نظر من هرچند که این نگرانی های شما طبیعی است ،ولی درست مثل همان اورژانس،که بیشتر اوقات تنش زا است،معدود دفعاتی سراغ داریم که یک بیمار یا همراهانش متوجه نقشتان در بهبود وضع بیمار میشوند. تشخیص درست و درمان به موقعی که برای انسانهای قدر شناسی انجام شده و انها رو وادار به زدن حرفهایی میکند که آدرنالین خونت رابالامی برد.
    سایت شما هم به نظر من همین وضعیت را دارد،قرار نیست از چند ده هزار خواننده مستقیم و خیلی بیشتر خواننده های غیر مستقیمی که نوشته های شما را می خوانند،همه به اهمیت ارزش و حتی انرژی ای که براشون میگذارید و البته نیت شما پی ببرند. اندکی که میفهمند احتمالا مشوقهای قویتری برای ادامه این راه بوده اند . در ضمن جای استادهایی که گفتی بسیار خالیست این روزها…..

  6. آقای مجیدی از شما به خاطر حس خوبی که با اومدن به وبلاگتون به من میدین بسیار سپاسگذارم.

  7. دکتر مجیدی عزیز شما یکی از الگوهای زندگی افرادی مثل من هستید. اکثر خوانندگان شما به این نکته واقف هستند که وبلاگ شما مفتون پوسته پر زرق و برق تکنولوژی و مدرنیته نیست و رسالت خود را در مقام یک رسانه پاک و آگاهی دهنده همواره به خوبی و نجابت انجام داده است. خیلی ارزشمند است که به «استاد» هایی اشاره کردید که اکنون به ناحق از نوشتن و آزادی محروم شده اند و وبلاگ خوش رنگشان دیگر پوشش دهنده این رویداد ها نیست. امیدوارم شما در این راه هرگز با موانع و جفاکاری ها روبرو نشوید.

  8. دغدغه های شما قابل درکه و منطقی. غالب خواننده های یک پزشک از طیف خاصی هستند و حتی در سکوت شما، مشکلات شما رو میبینن. بعضی زودتر و برخی دیرتر اما میبینن
    کاملا حس میکنم که سالی که گذشت برای شما خوشایند نبوده. حتی بدون توضیح از لابلای پستها، حال و هوای شما که نا آرام شده قابل درکه. بدونید که
    دوستتون داریم :) برای وبلاگ عزیزتون بین قشر فرهیخته و فهمیده تبلیغ میکنیم…در گپ و گفت های مهمانی در مورد پستهای شما بحث میکنیم …و در آخر به خاطر مدیریت وبلاگ و نحوه تفکر و ذائقه روحیتون ،تحسینتون میکنیم…
    قسمت آخر رو نوشتم تا کلا بدونید خوانندگان یا بهتره بگم دوستان ندیدتون چه نگاهی به شما و وبلاگتون دارند و … .

  9. آقای دکتر پیشاپیش ازتون ممنونم و به خاطر این کار قشنگتون تبریک می گم. اگر بخوام صرفا به شنیدن رویدادهای سی ای اس بسنده کنم، وبلاگ های کهنه کار خارجی در این زمینه زیاد هستند، ولی خوشحالی من برای امسال اینه که این فرصت رو داریم که از دریچه ی یک پزشک و شخصیت فوق العاده ی شما این رویداد بی نظیر رو تجربه کنیم.

  10. واقا بخاطر این همه زحمتی که برای سایت و ما خوانندگان میکشید تشکر می‌کنم، انشالله که در همه‌ی کارهایتان موفق باشید.
    منتظر گزارش های شما از این نمایشگاه هستیم :‌)

  11. متنتون عالی بود اینکه دغدغه ی شما برای ایرانی رو میشه درک کرد و امیدوارم شما و حسین سهندرام و تیم مستقر تو شیراز موفق باشن…مشتاقانه این رویداد رو امسال با شما دنبال میکنم

  12. اولین دیدگاهی هست که بعد از مدت ها دنبال کردن این وبگاه بیان می کنم. کاراتون همیشه عالی بوده و هست. دغدغه هاتون برای بهبود و شاید اندک تاثیرش بر این جامعه، با مردمی خسته که دیگه وقت یا انرژیی برای فکرهای متعالی براش نموده، قابل تقدیره. …

  13. بسیار عالی …
    منتظر گزارشهاتون هستیم.
    هم از شما بزرگواران ممنونم، هم از شرکت “های وب” که درایت خرج داده و اسپانسر این امر شده …

  14. اول اینکه دست همه وبلاگ نویس هایی که این رویداد مهم رو پوشش میدن درد نکنه
    دوم خیلی حال میکنم وبلاگ نویسی تو ایران داره اینقدر مهم و جدی میشه و اینقدر پیشرفت میکنه
    الان شما دومین سایتی هستید که شنیدم مستقیما از نمایشگاه گذارش میدید
    سایت همسایه زومیت هم رفته اونجا
    امیدوارم یک رقابت بین این دو سایت به وجود بیاد تا باعث پیشرفت بیشتر بشه
    بازم ممنون

  15. با سلام . این پست رو چند بار مرور کردم . کار دیگه از ذستم بر نمیاد به جز تشکر.!

  16. سلام اقای مجیدی
    من از پنچ شبش سآل پیش وبلاگ خوانی رو با شما شروع کردم روزگاری بود که تا پنجاه تا وبلاگ هم می‌خواندم اما الان فقط به شوق وبلاگ شما کانکت میشم. واقعا از شما تشکر میکنم قدر دان زحمت هاتون هستیم

  17. لذت بردم از بیان و نوشتار این مطلب
    اتفاقا من همیشه این تفاوت وب شما رو با دیگر اساتید درک کردم..اصلا به خاطر همین هست که هر روز اینجام
    جالب هست که من همیشه فکر می کردم شما ایران تشریف ندارید و خارج ایران ساکن هستید
    سایه گرامی همیشه مستدام باشه :)

  18. خیلی قلم شیوایی دارید آقای مجیدی (یا بهتره بگم مهندس D: )
    آدم رو خسته نمی کنه !
    امیدوارم تغییر نکنه .

  19. سلام
    من همیشه سایتتان را دنبال میکنم ولی کم عادت دارم که نظر بدهم اما این پست حیفش بود که در موردش اظهارنظر نکنم چون واقعا قشنگ گفتید در مورد همه چیز:
    فرهنگ و ارتقای آن
    دانش و اعتلای آن در جامعه مون و…

    بیشتر مواقع که لپ تاپ یا گوشی یا تلویزیون یا … دور و برم میبینم با خودم میگم کی میشه روزی با افتخار بگیم این وسیله که داریم ساخت ایرانه!

    این پست بیش از اینها نیاز به همدردی داره ولی بیش از این وقتتون را نمیگیرم

    با آرزوی موفقیت و سلامتی
    خدانگهدار

    1. تو دنیا ی امروز نیاز نیست همه افراد و ملت ها دست به تولید محصولات گوناگون بزنن کافیه ما هم جای مشخص خودمون رو در بازار بزرگ فناوری داشته باشیم ، جایگاهی که توش مزیت و قدرت رقابت داریم .
      مثلا در زمینه نرم افزار و …
      نه صرفا یه مصرفکننده که منابعش از صادرات نفت تامین میشه .

  20. بسیار زیبا و تاثیرگزار نوشتین و آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.منهم چند روز پیش یک تبلت خریدم و مجبورم برای باز کردن ساده صفحه فیس بوک و یا یوتیوب و یا آپدیت کردن نرم افزارهام کلی کارهای عجیب و غریب انجام بدم و با استفاده از وی …ان، همین سرعت کند اینترنت پرسرعت! وطنی رو به سرعتی در حد دایال آپ دهه هفتاد تبدیل کنم.
    تمام مطالبتون رو با اشتیاق میخونم.وقتی فهمیدم شمالی هستین خیلی برام جالب بود.شاید هم همشهری باشیم.بهرحال امیدوارم همیشه موفق باشین و امیدوارم این وضع هم عوض بشه…

  21. واقعا ذوق زده شدم که دیدم یک پزشک هم خبرنگار اختصاصی خودشو تو این رویداد مهم فناوری داره، بدونین که برا کارتون واقعا ارزش قائلیم و قدردان زحمات بی چشمداشتتون هستیم. زحماتی برای آگاهی بخشیدن و فرهنگ سازی.
    شاید کمی خوشبینانه باشه اما امیدوارم که بشه رابطه هایی هم با وبلاگ های مطرح جهانی تو اونجا برقرار کرد تا برند یک پزشک به عنوان یه نمونه وبلاگ شرقی و با نگاهی برآمده از فرهنگ خاص شرقی، مطرح بشه. مطمئنم که اون روز دور نیست

  22. دکتر ممنون به خاطر اینکه ساده از کنار خیلی چیزهایی که خیلی ها نمی بینن رد نمیشین،این تفکر و انسانیتتون برای من واقعا قابل ستایشه. امیدوارم شما وحسین عزیز و تیم فعالتون موفق باشید.

  23. واقعا خبرنگار از ایران مستقیم اعزام شده؟ من اول فکر کردم از بچه های ساکن امریکا یا لاس وگاس قبول کرده بعنوان خبرنگار شرکت کنه.
    خیلی قدم بزرگیه برای یک پزشک. تبریک ویژه می گم و خسته نباشید.

  24. سلااام
    متشکرم… کاش من هم ذهن باز و روانی با دایره لغات و فکر وسیع مثل شما داشتم. موفق باشید

  25. فکر نکنم کسی اهداف و زحمتهای شما رو نادیده بگیره ،ممنون و خسته نباشید…

  26. یک دنیا برای لطف شما و همکارانتان سپاسگذاریم .

    متفاوت ترین گزارش ها رو خواهیم دید . من شک ندارم

  27. کار بسیار خوبی است. صدا و سیما که از این کارها نمیکنه، بازهم آفرین به همت شما….

  28. زنده باد دکتر.
    شما واقعاً یک انسان مسئول هستید و من به اینکه خواننده نوشته های شما هستم افتخار میکنم. بله. افتخار کردن دارد هوادار انسان مسئول و متعهد.
    ارادتمند

  29. دلهره و نگرانی انجام کاری جدید و متفاوت و در عین حال عیان و شفاف و با نیتی صادقانه و پاک، احساسی است بسیار آشنا و قابل درک! نه محدود به زمان و مکان ما، بلکه به وسعت تاریخ …
    حق نگهدارتان

  30. سلام دکتر جان
    حق با شماست. گرفتاری ها و مسئولیت های سنگین کار در بیمارستان از یک طرف. مدیریت سایت بزرگی مثل یک پزشک هم از یک طرف. ولی با شناختی که من از شما دارم مطمئنم که از پس همه کارها به خوبی بر خواهید آمد. ان شائ الله.
    راستی به حسین آقا هم تبریک می گم. سفر به لاس وگاس سعادتیه که نصیب هر کسی نمیشه. امیدوارم که هم در این نمایشگاه و هم در همه مراحل زندگیشون موفق باشن.

  31. سلام
    این کار شما که پستی قبل از شروع نمایشگاه گذاشتید و از سختی های کار گفتید بسیار ما رو بی طاقت میکنه و البته مطمئن باشید نگرانی های شما رو هم درک خواهیم کرد.
    گذاشتن عکسهای نمایشگاه در حین آماده شدن برای برگزاری در لابلای نوشته هاتون هم ایده ی خیلی خوبی بود.
    سپاس بابت زحمات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]