۱۱ نمونه موفق از Crowdfunding

مفهوم Crowdfunding (که شاید بتوانیم آن را در فارسی «چمعآوری سرمایه عمومی» بنامیم) و امکانپذیر بودنش، یکی از آن مواردی است که وابستگی شدیدی به سرمایه اجتماعی هر جامعه دارد. چیزی که متاسفانه کمبود آن در جامعه فعلی ما به شدت احساس میشود. به قول جادی عزیز در بسیاری از جمعهای خودمانی هم اگر بناست پولی برای کاری جمع شود، نخستین شوخی جمعآوری کننده این است که:
«حالا من با این پول فرار میکنم!»
اما اوضاع در جاهای دیگر، دیگرگونه است. شکلگیری سایتهایی نظیر Indiegogo یا Kickstarter و میزان مشارکت مردم در پروژههایی که هنوز حتی انجامشان هم قطعی نیست نشان از اعتماد بسیار بالای افراد جامعه به یکدیگر و بالا بودن سرمایه اجتماعی دارد. در این پست شاید برای این که درک بهتری از حد و اندازه این اعتماد و همچنین میزان مفید بودن چنین امکانی در جامعه داشته باشیم به معرفی مختصر ۱۱ نمونه بسیار موفق از Crowdfunding پرداختهایم. شاید تمرینی باشد برای آیندهای بهتر!
۱- موزه نیکلا تسلا
در سال ۲۰۱۲ متیو اینمن (Matthew Inman) کمپینی را در Indiegogo به راه انداخت که هدفش ساخت موزه و مرکز علومی به یاد فیزیکدان شهیر نیکلا تسلا بود.
یکی دیگر از اهداف این پروژه حفظ سایت و بازسازی برج مشهور واردنکلیف است که در سال 1917 تخریب شده بود. این پروژه توانست ظرف ۹ روز یک میلیون دلار سرمایه جذب کند. موضوع به حدی داغ شد که ایالت نیویورک هم به جمع مشارکت کنندگان پیوست و ۱ میلیون دلار دیگر به این مبلغ افزود. در نهایت ایلان ماسک هم در جولای گذشته با افزودن ۱ میلیون دلار دیگر به این سرمایه جمعآوری شده باعث شد که اجرای این پروژه عملیتر و نزدیکتر به نظر برسد.
۲- جادههای خورشیدی
پروژه جادههای خورشیدی یا Solar Roadways تا کنون توانسته است 2.2 میلیون دلار سرمایه را از طریق کمپیناش در Indiegogo جذب کند و البته در این راه رکوردهای متعددی را هم بشکند.
این استارتآپ که در آیداهو واقع شده است، پیش از راه اندازی کمپیناش مدت بسیار زیادی را روی فناوریهای مربوط به این پروژه کار کرده بود. بنیانگذاران این استارتآپ با دریافت چنین حمایتی از افراد مختلف بسیار شوکه شدند! یکی از دلایل این موفقیت عظیم این بود که ویدیوی تبلیغیشان به نام Solar Freakin’ Roadways به صورتی ویروسی در کل اینترنت پخش شده بود.
۳- Scanadu Scout
واقعا معادل فارسی درستی برای این اسم پیدا نکردم. این بگوییم «دیدهبان» یا ابزار پایش در ابتدا اصلا قرار نبود برای مصرفکنندگان عرضه شود. در واقع پروژهای در ناسا بود که هدف آن کمک به پایش وضعیت سلامت فضانوردان در ایستگاه فضایی بینالمللی بود.
این دستگاه در واقع چیزی شبیه یک «تریکودر» البته در حوزه پزشکی است که از فناوری بلوتوث و توان پردازشی تلفن هوشمند شما استفاده میکند تا دادههای حیاتی شما را اندازهگیری و پایش کند. برای ۱۰ ثانیه آن را روی پیشانیتان میگذارید و اطلاعات پزشکی شما به تلفن هوشمندتان ارسال خواهد شد. این پروژه توانست در Indiegogo حدود 1.7 میلیون دلار سرمایه جذب کند که البته مبلغ تعیین شده برای شروع کار پروژه تنها 100000 دلار بود. پس از آن توانست در سرمایهگذاری Series A حدود 10.5 میلیون دیگر جذب کند و راهش را برای گرفتن تاییدیه FDA هموار سازد.
۴- Kano
کانو در واقع یک کامپیوتر و یک کیت برنامهنویسی برای کودکان در تمام سنین است. این کامپیوتر DIY توان پردازشی خود را از یک Raspberry Pi میگیرد.
به کمک کانو شما میتوانید یک سرور بیسیم بسازید یا بازی بنویسید و موزیک تولید کنید. در واقع چون اپنسورس است تقریبا هر کاری میتوانید با آن انجام دهید. تیم سازنده آن قبل از اینکه پروژه را روی Kickstarter قرار دهند، ۲۰۰ کیت نمونه از آن را ساختند و البته این کار بسیار مفید واقع شد. آنها توانستند 1.5 میلیون دلار سرمایه جذب کنند در حالی که هدف اولیه تنها 100000 دلار بود.
۵- دیاسپورا
دیاسپورا، ۴ برنامهنویس جوان از دانشگاه نیویورک را دور هم جمع کرد تا در بک تابستان به جای کارآموزی و کارهای مشابه، یک وب سرور شخصی اپنسورس بسازند.
این سرور شخصی تمام دادههای شما را ذخیره کرده و به شیوهای امن با دوستانتان به اشتراک می گذارد. آنها به زودی هدف 10000 دلاریشان را رد کردند و کل سرمایه جذب شده از ۶۵۰۰ سرمایهگذار به بیش از 200000 دلار رسید. ماموریت آنها ایجاد عدم تمرکز در وب اجتماعی است و قصد دارند اثبات کنند که حریم شخصی و داشتن ارتباطات لزوما نباید روی هم تاثیر بگذارند.
۶- گلیف
ایده گلیف بسیار ساده است. یک سهپایه که میتواند به تلفن همراه شما متصل شده و آن را در زوایای متعدد ثابت نگاه دارد. این سهپایه از پلاستیک بازیافت شده با روکشی از لاستیک تولید شده است.
کمپین این محصول نخستین بار در سال ۲۰۱۰ و برای آیفون روی Kickstarter قرار داده شد و هدف اولیه آن 10000 دلار بود. البته 5000 سرمایهگذار 137000 دلار سرمایه را برای این پروژه فراهم کردند. افرادی که این وسیله را تولید میکردند توانستند با این پول یک شرکت به نام Studio Neat راهاندازی کنند و اکنون لوازم جانبی متعددی را برای انواع گوشیهای هوشمند تولید میکنند.
۷- SciO
مردم به شدت به اسکنرهای جیبی علاقهمند شدهاند، به خصوص که کمکم ایده اینترنت اشیا به واقعیت نزدیکتر میشود.
مورد فعلی یا SCiO یک اسکنر تحلیل سلامت برای غذاها است. این گجت تابستان امسال توانست در Kickstarter سرمایهای 2.7 میلیون دلاری را برای خود دستوپا کند.
۸- Fairphone
این تلفن در واقع نخستین تلفن هوشمند Fair Trade (تجارت منصفانه؟) در جهان است و تامین بخشی از سرمایه مورد نیاز برای آن از طریق Crowdfunding انجام شده است.
شرکت سازنده، شاید برای تنوع، تصمیم گرفت که سرمایه مورد نیاز برای این کار را از طریق Crowdfunding به دست بیاورد و البته قیمت اولیه برای سفارش دهندگان محصول نهایی را دو برابر کرد. آنها توانستند یک سازنده چینی را یافته و تولید تلفن را شروع کنند. بخشهای زیادی از این تلفن با مصالح و مواد Conflict Free تهیه شده و از مصالح قابل بازیافت نیز در ساخت آن استفاده شده است.
۹- پروژه مصونیت (Immunity Project)
این پروژه در واقع یک پروژه غیرانتفاعی است که توسط Y-Combinator پشتیبانی میشود و هدف آن تولید یک واکسن رایگان برای ایدز است. نهاد مسئول این پروژه توانست سرمایه تحقیقاتیاش را از VCها (سرمایهگذاران ریسکپذیر) جذب کند، اما به 462000 دلار دیگر احتیاج داشت تا بتواند آزمایشهای مربوط به واکسن را به انجام برساند.
اما Kickstarter و سایر سایتهای Crowdfunding اجازه تعریف کمپینهای مرتبط با پزشکی را فراهم نمیکنند. به همین دلیل پروژه مصونیت یک پلتفرم اختصاصی را در سایت خودش به راه انداخت و به هدفش رسید. کمی بعد، تحقیقی که در ژورنال نیچر به چاپ رسید، ادعا کرد که این پروژه جای بحث و جدل دارد و به اندازهای که ادعا میکند عظیم و مهم نیست. در واقعی برخی از محققینی که به آنها اشاره شده بود نامشان را از این پروژه برداشتند. البته هیچ چیزی ثابت نشده و این نهاد هنوز فعال است و البته شیوهای بسیار عالی برای جذب سرمایه در حوزه علوم دارد.
۱۰- Dino Pet
دینو پت، در واقع یک حیوان-گیاه خانگی است. در طول روز برای فتوسنتز به نور غیرمستقیم خورشید نیاز دارد و در طول شب به واسطه dinoflagellateهای ریزی که دارد میدرخشد.
dinoflagellate گونهای گیاه نخستین بدون ساقه و برگ دریایی است که از توان تولید نور یا بیولومینانس برخوردار است. خود قالب این اسباببازی هم با فناوری چاپ سهبعدی تهیه شده و با آب و این ارگانیسم پر میشود. این حیوان خانگی بیشتر شبیه یک میمون دریایی هایتک است! این پروژه توانست در Kickstarter سرمایهای سه برابر هدف تعیینشدهاش به دست بیاورد.
۱۱- رنگینکمان مطالعه
در ابتدای امسال لهوار بورتون (LeVar Burton) کمپینی را در Kickstarter آغاز کرد تا Reading Rainbow را دوباره برای بچهها زنده کند.
هدف این کمپین تهیه کتابهای تعاملی و بازدیدهای ویدیویی از محلهای مختلف و انتشار آن روی پلتفرمهای متعددی نظیر تبلتها و تلفنهای هوشمند بود تا کودکان بیشتری بتوانند به این برنامه دسترسی داشته باشند. این پروژه ظرف تنها ۱ روز ۱ میلیون دلار سرمایه جذب کرد و در انتهای ماه اول توانست به رقم 5.4 میلیون دلار برسد. این مبلغ توسط بیش از 100000 سرمایهگذار تامین شده بود.
منبع (+)
پینوشت: یکی از مواردی که فکر کردن به آن میتواند چالش برانگیز باشد، این است که حتی به فرض اینکه به آن حد از سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی برسیم که Crowdfunding در کشور ما هم قابل تعریف و پیادهسازی باشد، آن وقت باید پولمان را برای راه افتادن چه نوع پروژههایی سرمایهگذاری کنیم؟ ایدهای دارید؟
این جوریهاش هم هست :
https://www.kickstarter.com/projects/324283889/potato-salad
-اینطور که من فهمیدم بعضی از این «جمعآوری سرمایه»ها روی محصولات مصرفیه (مثل سهپایه گوشی). سرمایهگذار در حقیقت محصول رو پیشخرید میکنه، اما در مورد کمپینهایی که در مورد موزه، جادههای خورشیدی، واکسن ایدز یا چیزهایی از ایندست هستن، سرمایهگذار چه دلیلی برای مشارکت داره؟
-اگه یه کمپین به حداقل سرمایهٔ لازم نرسه، چه اتفاقی میفته؟
-چه تضمینی وجود داره که کسی که کمپین رو راهاندازی کرده، واقعا نخواد کلاهبرداری کنه؟ یا اصلا توان پیادهسازی ایده رو داشته باشه؟ بدون شک اگه کلاهبرداریی رخ بده این مدل سرمایهگذاری طرفدارهاشو از دست میده. پس حتما راهی برای جلوگیری ازش، دارن
-امکان سرمایهگذاری یا ایجاد کمپین برای ایرانیها تو این ساینها وجود داره؟
اینطور که توی صفحۀ استارت سایت کیکاستارتر (به آدرس: https://www.kickstarter.com/start?ref=learn_category_art) مشخصه، فقط 6 تا کشور (که ایران توشون نیست) میتونن، کمپین درست کنن.
بله، ایده زیاد هست به نظر من بیان این همه کاغذ بازی و فرایندهای الکی رو حذف کنند فکر کنید بجای شناسنامه، کارت ملی، کارت پایان خدمت، کارت های بانکی، گواهینامه، پرونده های پزشکی و …. یه کارت الکترونیکی صادر می شد و بسته به نیاز شخص این اطلاعات توی کارت موجود می بود (تحت یک شبکه سراسری)و نیاز نبود هر اداره ای که رفتی 10-20 تا کپی از کارت پایان خدمت و شناسنامه و سند ازدواج و گواهینامه و …. بهشون تحویل بدی! فکرشو بکنید چقدر هزینه ها کاهش پیدا می کرد؟ چقدر حجم بایگانی های و … کم می شد؟
اما از دست دادن همون یه کارت میشه بزرگترین دردسر بیشتر باید روش کار بشه مثل چیپهایی که داخل بدن قرار میگیرن که گمون نکنم طرفدار داشته باشه :)
Paper less یک ایده نیست یک پروژه است! اغلب این سرمایه گزاری ها برای ایده های جدید انجام میشه
خب کارت ملی هوشمند قراره همون باشه دیگه!!!!!!!!!
البته هرچند که فرآیندهای فعلی برای دولت درآمد زا هستند ولی خیلی خبیثانه! یک گواهیانه تعویض کردن 50-60 هزار می گیرن تازه اگه کارت پایان خدمتت هوشمند (‘-‘) نباشه یه 40 تومن دیگه هم روش!!!
حالا بجز کپی هایی که اخذ می کنند که هزینه های آن هم جدا محاسبه میشه. واقعاً من موندم این همه کپی ها کجا میره؟ آموزش و پرورش، دانشگاه، بانک ها و ……
اتفاقا همین چند وقت پیش تبلیغ جاده های خورشیدی رو دیده بودم تبلیغش واقعا معرکست اگه بگم 10 بار دیدمش دروغ نگفتم کاش تو ایران هم همچین کمپینی بود برای کمک مالی ایده های کارساز
بستر ها در کشور های مختلف فرق داره ، همون طور که خودتون می دونید 90 درصد این ایده ها در امریکا به بار میشینه به نسبت بقیه دنیا
پروژه: سایتی که مرجع ویدئو های آموزشی باشد بر اساس مفاهیم علمی که در کتب دبستان، راهنمایی و دبیرستان ارائه می شود تا بچه ها بتوانند تا حدودی کمبود فضای تجربی در مدارس را جبران کنند. البته هستند سایتهایی که مشابه اینکارها را انجام میدهند ولی یا بر مواد درسی مدارس متمرکز نیستند و یا به زبان فارسی نیستند
این چیزی که میگی تو ایران هم هست. مسجد ها و حسینیه ها و قرض الحسنه ها و خیریه ها و حتی تولیدی های خیریه زیادی همین طوری با جمع آوری پول های خرد مردم ساخته شده اند و می شوند. این هم همان Crowdfunding می تواند باشد. حالا یک نفر باید مردم را متقاعد کند برای ایده های نوآورانه غیر مذهبی هم پول بدهند. نه برنامه ریزی دولتی می خواهد و نه کمک مسئولین! از خود مردم باید داوطلب شوند و پول جمع کنند و مردم هم همان طور که به هیئت امنای مسجد محل اعتماد می کنند و ملیون ملیون پول می دهند به این جور ایده های خلاقانه هم (اگر احساس کنند مفید است) پول خواهند داد.
مشکل اینجاست که اعتماد در یک سیستم مجازی بسیار سخت تره. افراد مثلاً ریش سفید محل رو می شناسن، حداقل اون فردو رودررو دیدن.
البته اینم درست گفتین که جمع آوری پول در ایران برای ساخت حسینه و مسجد خیلی راحت تر از جمع آوری پول برای انجام آزمایش برای درمان مثلاً یک بیماری صعب العلاجه.
برای اولین بار (شاید) تو ایران هم انتشارات فیروزی (ناشر آخرین کتاب استاد دولت آبادی که در یک پزشک هم معرفی شد) اقدام به ایجاد سایت جمع آوری سرمایه برای چاپ کتاب نمود
این سایت فعلاً در مراحل ابتدایی خود می باشد
hamiketab.com
اون جاده های خورشیدی ایده ی بسیار جالبی بودن ! تازه میشه از انرژی حاصل از اصطکاک ماشین ها با زمین هم به گونه استفاده کرد!
در ایران هم یه سایت هست به نام پول پل که مشابه سایت کیک استارتر برای ایده های نو و هنرمندان است.
http://poolpol.com
البته معلوم نیست چنین سرمایه ی اجتماعی در ایران بتونه تشکیل بشه یا نه که این موضوع در گذر زمان مشخص میشه. بستگی داره مردم ایران جوانب مثبت این موضوع رو ببینن یا طبق معمول، جوانب منفی اون رو.
البته تو ایران اگر تشکیل بشه انقدر همه سر همو کلاه میگذارن در نطفه خفه میشه
دوستان عزیز، این قدر به این ایران عزیزمون گیر ندید. مبحث سرمایه گذاری و پول جمع کردن اصلا در ایران جزو فرهنگ نیست. اما در ایالات متحده چندین دهه است که فرهنگ شده. حتی انجل ها میدانند ممکن است سرمایه گذاریشان شکست بخورد.
اصلا به این فکر نکنید که تو ایران بشه تجربه مشابهش رو پیاده کرد.