این نقشهای عجیب 8 هزار ساله روی دشتهای قزاقستان را چه کسانی با چه هدفی ایجاد کردهاند؟!
ناسا بیشتر به خاطر اکتشافات فضایی و ارائه عکسهایی از ستارههای و سیارات بسیار دور از زمین شهره است، اما چند وقت پیش ناسا عکسهایی از سطح زمین منتشر کرده بود که نشان میدادند، هنوز در روی سطح کره خاکیمان، چیزهای عجیبی وجود دارند که ما فعلا توضیحی متقاعدکننده برای آنها نداریم.
تا سال 2007 اصلا کسی نمیدانست که در روی خاک قزاقستان مناظر عجیبی نقش بسته است. آخر این مناظر تنها در صورتی که عکسهای ماهواره دقیق میشدید، مشخص میشدند.
در این زمان یک زمینشناس آماتور به نام دیمیتری دی در حال کار با نرمافزار گوگل ارپ متوجه شد که روی خاک قزاقستان، حکاکیهای بزرگ و عجیبی وجود دارد. در عکسهای ماهوارهای نقوشی به شکل مربع، دایره، صلیب شکسته و اشکال پپچیدهتر مشخص شد که طول آنها بین 90 تا 400 متر بود.
پژوهشگران بعدا برآورد کردند که قدمت برخی از آنها به هشت هزار سال میرسد. متعاقب این کشف، ناسا کمک کرد و تصاویری با وضوح بهتر از این مناظر ارائه کرد.
تعداد این نقوش به 260 عدد میرسد. یکی از آنها به شکل حلقهای متشکل از دوایر کوچک متعدد است که در وسط آن یک علامت به شکل حرف ایکس لاتین قرار دارد. مساحت این حلقه 75 هزار متر مربع است.
اما عجیبترین آنها به شکل صلیب شکسته است. (توجه داشته باشید که صلیب شکسته ربطی به دوران آلمان نازی ندارد و این علامت که سواستیکا یا گردونه خورشید هم نامیده میشود، در فرهنگ هند و اروپایی برای خوشیمنی در معماریها یا روی اشیا استفاده میشد و در هنر و معماری ایرانی، به خصوص در دوران اسلامی هم استفاده میشده است.)
اما 8 هزار سال پیش قبیلههای شکارچی عصر حجر، چرا این نقوش عجیب را ایجاد کرده بودند؟ آیینهای مذهبی، رصدخانههای به مانند استون هنج؟ یا اینکه باید به چیزهای عجیب و غریبتری پناه ببریم و پای موجودات فضایی را به عنوان الهامبخش و مشوق این پروژههای وسط بکشیم؟
این نقوش با ایجاد پشتههای با ارتفاع نزدیک به یک متر و عرض 9 متر ایجاد شدهاند. واقعا چه انگیزههای میتوانسته مردمان آن قبایل بدوی را به چنین پروژههای خاکبرداری که سود آنی نمیشود برایش متصور شد، وادارد؟ این را هم در نظر بگیرید که آن قبایل اصولا یکجانشین نبودند و فرصت کافی برای سازمان دادن نیروی کافی برای ایجاد این نقوش را نداشتند.
این نوشتهها را هم بخوانید
به نظر من قضیه به شدت مشکوک است.
چنین سازه هایی معمولا در طول زمان به سرعت نابود می شوند بنابراین چگونه یک پشته خاکی در آب و هوای سخت قزاقشستان توانسته 8 هزار سال دوام بیاورد و اثراتش باقی مانده است؟ دقت کنید که تخت جمشید خودمان با آنکه از سنگ سخت ساخته شده و آب و هوای ایران بسیار ملایم تر از قزاقستان است در عرض 2500 سال بسیار فرسایش داشته است و یا اهرام مصر در عرض 3500 سال. بنابراین یک پشته خاکی چگونه 8 هزار سال دوام آورده است؟
مبحث موجودات فضایی نیز فکر کنم تاکنون برای همه مشخص شده باشد که داستانی فانتزی و زاده تخیلات است و نه واقعیت.
شاید تمام این تصاویر حاصل تلاش کشور قزاقستان برای مطرح شدن و جذب توریست باشد.
علی آقا تحلیل جالبی داشتی، متشکرم.
سلام
لطفا منبع یا لوکیشن نقشه گوگل را ذکر بفرمایید.