یک تئوری واقعا عجیب و غریب در مورد سریال گیم آو ترونز: آیا برن استارک همان نایت کینگ است؟
خیلیها ممکن است آخر شب فیلم و سریالی را فقط برای سرگرمی محض ببینند و نخواهند زیاد در عمق داستان آن تفکر کنند. در عوض بینندگان حرفهای فیلمها و سریالها، سعی میکنند که حتی اشارات پنهان و زوایای مخفی و استعارات را کشف کنند.
آنها در فورومهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی، سؤالاتی که در مورد فیلمها برایشان پیش میآید را با هم در میان میگذارند و با بازبینی فیلمها و سریالها، در پی پاسخگویی برمیآیند و حتی نظریهپردازی میکنند.
نظریههای طرفداران فیلم و سریالها، گاهی آنقدر خوب است که ما آرزو میکنیم ای کاش واقعیت داشته باشند، اما در مقام عمل بسیاری از این نظریات بعد از پخش قسمتهای دیگر سریال، نقش بر آب میشوند.
سریال لاست را به یاد بیاورید و آن همه نظریهای که در موردش خلق شده بود. برخی از نظریات عملا از داستان آشفته سریال در دو سیزن انتهایی بهتر بودند.
حالا در مورد سریال گیم آو ترونز چه میاندیشید؟ فکر میکنیم که چه کسی پادشاه هم سرزمینها و اقلیمهای دنیای تخیلی باشکوه سریال بشود؟ فکر نمیکنید که در ادامه پخش فصل فعلی، طبق یک سنت همیشگی، دستکم یکی دو نفر از شخصیتهای خوب و محبوب فعلی به طرز فجیعی کشته شوند؟!
هشدار اسپویل
جالب است بدانید که به تازگی یک نظریه بسیار رادیکال، در مورد سریال گیم آو ترونز، توسط یک کاربر ردیت با نام کاربری turm0il26 ارائه شده است.
مطابق این تئوری برن استارک و نایت کینگ یک نفر هستند!
بله درست خواندید!
مطابق این تئوری، در واقع سفرهای زمانی و حلول روح برن استارک در کالبدهای دیگر، همه داستانهای سریال گیم آو ترونز را سبب شده است.
ما میدانیم که برن استارک، میتواند سفر زمانی در گذشته و آینده بکند و میتواند روح خود را در کالبد اشخاص دیگر حلول بدهد و آنها را کنترل کند.
ایده کلی این است که برن سه بار به گذشته سفر کرده تا از نیروی خود برای ریشهکن کردن وایت واکرها استفاده کند، اما این تلاشها به عنوان یک نتیجه جانبی سوء، باعث آشفتگی و تخریب در دنیا شدهاند.
بار اول برن استارک به گذشته سفر کرد تا به شاه دیوانه تفهیم کند که باید همه وایت واکرها را به کمک اژدهاهای خود بسوزاند. او در گوش شاه دیوانه که همان آیریس تارگارین 2 باشد، زمزمه کرد که «همهشان را بسوزان!»
اما این نجواهای او، باعث دیوانگی شاه سالم شد و در نهایتا او به جای وایت واکرها، مردم بیگناه را بیجهت سوزاند.
در سفر دوم زمانی، میخواست به گذشته بسیار دور برود تا دریابد چطور در یک مقطع زمانی انسانها توانسته بودند تا مرز ریشهکن کردن وایت واکرها بروند، منتها او عملا وارد یک مقطع زمانی دیگر شد و به عنوان یک راهکار موقت، کمک کرد تا دیوار عظیمی برای جداسازی شمال واقعی از مناطق جنوبی ساخته شود.
در سفر سوم، او به بازه زمانی خلق نخستین نایت کینگ میرود. در این زمان «بچههای جنگل» به منظور از بین بردن انسانها، نخستین وایت واکر را با فرو کردن شیشه اژدها به سینهاش، خلق کردند.
ایده این است که برن در این زمان، در کالبد نخستین وایت واکر میرود. او هشدار کلاغ سهچشم را که به او گفته بود، اگر بیش از حد در گذشته بماند یا در کالبد کسی برود، ممکن است به دام بیفتد، را جدی نمیگیرد.
نتیجهاش این میشود که او در بدن وایت واکر به دام میافتد.
این تئوری میتواند توضیح بدهد که چرا در آخرین قسمت پخش شده تا حالا، نایت کینگ، اجازه جان به در بردنِ «جان اسنو» را از مهلکه داد: چون هنوز مقدار اندکی از روح «برن» در او باقی مانده بود.
این ویدئو همه چیز را به صورت عینیتر و مفصلتری توضیح میدهد.
ببخشید ولی مد کینگ اژدها نداشته و منظور همون آتیش وحشی بوده که زیر کینگز لندینگ جاسازی شده احتمالا
تئوری که زیاده. زیاد جوگیر نشین. مثلا تئوری زیر رو ببینین. :))
https://9gag.com/gag/abzV4MB?ref=fbpic
شاید این تئوری علت منتظر موندن شاه شب هنگامی که جان اسنو و گروهش رو محاصره کرده بودند و اقدامی برای کشتنش نکرد رو اینطور توجیه کنه که از سر رسیدن اژدها های دنی مطلع بوده به این دلیل که برن و شاه شب در واقع یکی هستند!
همونطور که دوستمون گفتن مد کینگ اژدها نداشته و از زمان ایگار تارگرین دیگه اژدهایی نبوده. پس سفر اول برندن منتفیه. در مورد سفر دوم هم توی فیلم هیچ جایی همچین مساله ای اشاره نمیشه. اگر جایی رفرنسی هست لطفا بگین. و اینکه برن تو زمان سفر میکنه اما تاثیری نمیذاره. عملا یه تماشاچیه. به جز وقتی که نایت کینگ دستشو گرفت و تونست بیاد داخل مخفی گاه و بچه های جنگلو بکشه. پس یکم غیر منطقی میشه که برن نایت کینگ باشه. و مساله ی مهمتر اینکه هیچ جایی نایت کینگ از جون جان اسنو صرف نظر نکرده. منتظر نظرات دوستان هستم. ممنون
این که شما گفتید که دخالتی در طول سفرها نداشته موافقم. اما در مورد صرفنظر کردن نایت کینگ از جون جان اسنو، به این توجه کنید که قبل از سر رسیدن اژدهای دنریس، اون می تونست با نیزه های یخی، جان رو در حالتی که در محاصره بود بکشه.
بعدشم من کاری ندارم به نظریات، ولی قیافه و فرم صورت نایت کینگ و برن بسیار شبیه هم هستند!
موافقم که قیافه برن و شاه شب به همدیگه خیلى شباهت دارند و این شباهت یکى از دلایل ایجاد این نظریه بوده (همراه با دلایل دیگرى که اطلاع دارید). اما فراموش نکنیم که شاه شب هم ممکنه قدرتهایى داشته باشه که ما ازشون خبر نداریم مثلا این که به جان و افرادش روى دریاچه یخزده حمله نکرد و با نیزه اونا رو نکشت چون منتظر بود یه شکار چاق و چله و تپل گیر بیاره (اژدها) تا بتونه بهش در عبور از دیوار کمک کنه. نه این که از سر دلسوزى براى جان از حمله به جان و تیمش خوددارى کرده باشه.
بله دوست عزیز اگه فصل 5 یادتون بیاد نایت کینگ چه شکلی بود و یهو فرم صورتش اینجوری شد یعنی روح این دو باهم قاطی شده
شاید هم عمو بنجن شاه شب باشه!!!
به نظرم سرسی شاه شبه اخه همه رو میکشه اونجا زنده میکنه
به نظر من شاه شب همون شاه دیوانه است! ببینین دنریس که سوار دروگون میشه جان هم احتمالا باید سوار ریگال بشه اونوقت کى سوار ویسریون میشه…شاه شب؟! علاوه بر این آتش روش هیچ تأثیرى نمیزاره و حتى موقع راه رفتن آتش براش کنار میره! علاوه بر این اژدهاهاى دنریس در حالى که میتونستن به سمت شاه شب آتش پرت کنن ولى اینکارو نکردن تو همین قسمت ۶ از فصل ٧ دیدیم که مرده ها تا حدودى هم عقل دارن وقتى سندور سنگ رو به سمت یک وایت پرت کرد و سنگ رو یخ سر خورد اون وایت این رو فهمید که آب یخ زده و میتونن راحت حمله کنن پس عقلشون کامل دست شاه شب نیست علاوه بر این ویسریون هم یه وایته و اون هم باید کمى عقل داشته باشه و اما خیلى راحت قبول کرد شاه شب سوارش شه همینطور چرا شاه شب خودش سوار ویسریون شد و خطر کرد و اینکارو بر عهده وایت واکر دیگه اى نذاشت؟ به هرحال اگر شاه شب شاه دیوانه هم نباشه حداقل تارگرینه
توی کتاب ذکر شده از زبون ننه پیر که شاه شب یه استارک هست و از طرفی اسمش هم برندون بوده با فرض اینکه برندون معمار و برن یه نفر باشن خیلی منطقیه ک شاه شب همون برن باشه
نایت کینگ خودش وارگه چون که در بدن مرده ها نفوذ کرده شاید میدیده دنیس کی میرسه و همون وقت معرکه را آغاز کرد
دوستان تو کدوم فصلو و کدوم قسمت برن در گوشه شاه دیوانه میگه همه شان را بسوزان؟؟؟؟
تو سری داستانی کتاب طبق چیزایی که جاهای دیگه خوندم، نایت کینگِ کتاب که سیزدهمین لرد فرمانده نایت واچ بوده رو فردی به نام برندون استارک شکست میده ؛ شاید این برن به اون برن مربوط باشه … شاید اون کسی که توسط بچه های جنگل نایت کینگ شد یه استارک باشه ،برای همین شبیه برن شده ، یا شاید ارتباط برن و نایت کینگ به این معنیه که کسی که میتونه در اخر نایت کینگ رو بکشه برنه نه جان اسنو و کس دیگه ای .
تغیر قیافه شاه شب فقط ی تغییر گرافیکیه و بس.
دیوار در کتاب جرج مارتین جادویی داره ک با ی شیپور ک دست یورون گریجوی افتاده نابود میشه ک در سریال اشاره یی نشده و صرف نظر کردن.
برن ، شاه شب نیست بلکه شاه شب جدید میشه.بعد از نابودی ارتش مردگان آخرین وایت برن میشه و داستان وایتها تمام نخواهد شد.ممنون از همراهی حرفه ای ها
دنریس میمیره و بچش که از جان هستش رو بدنیا میاره بعد آریا میره پایتخت . جیمی لنستر میاد شمال . دایر ولف جان اسنو میمیره تو جنگ با وایت واکرها . برن هم میشه پادشاه شمال … غیر از این بود کل هزینه ساخت سریال رو من میدم
????
منتظریم کل هزینه سریال رو پرداخت کنی
کل هزینه سریال رو بده شاه شب مرد. همشونم زنده و. سرحالن
پشمام
در مورد اینکه بعضی از دوستان میگن برن در گذشته دخالتی نداشته کاملا منتفی هست چون در قضیه هودور کاملا تو آینده هودور تاثیر میذاره
قضیه مد کینگ هم خیلی قابل باور تره با این قضیه
و اینکه برن شاه شب باشه تنها راه ممکنه که اتفاقای سریال اتفاق بیافتن ، یعنی ی چرخه زمانی ، چون اگه برن شاه شب نباشه و تو گذشته گیر نکنه تو بدن شاه شب ، صد درصد میتونه تو گذشته سفر های زیادی بکنه و آینده رو تغییر بده و یجورایی راه غلبه بر شاه شب رو خیلی قبل تر پیدا کنه
شاید ازور اهای جان اسنو (0اگان تارگرین) باشه ولی به نظرم شخصیت اول و مهمترین و قدرتمند ترین شخصیت سریال همین برندون باشه
البته من سری کتاب هارو نخوندم و شاید از بعضی قضایا خبر نداشته باشم ولی سعی کردم در مورد داستانا اطلاع داشته باشم تا حد امکان
در کل ویدئو پشم ریزونی بود چ درست باشه یا غلط
دهن سازندش سرویس ?
من میگم جومونگ نایت کینگو میکشه و عزیز مصر میشه و به دست مختار کشته میشه و در نهایت مختار پادشاه میشه
چرا قیمه ها رو میریزی تو ماستا???
عاقا این کم کم داره واقعیت پیدا میکنه مثلا قسمت دوم فصل هشت وسطاش برن استارک میگه من خاطره ی اونم
این ینی چی؟؟؟
این تئوری میتونه اینو توضیح بده ک چرا شاه شب وقتی میتونس دروگون همون اژدهای سیاه ک دقیقا رو بروش و بود و جان و دنی و همه خوبا سوارش بودنو با نیزه نزد و اون اژدها کوچیک تره ک اون ته داشت پرواز میکردو زد!!!!ولی این سوال ک گندری تا حالا برف و شمالو ندیده بود چجوری راهشو پیدا کرد تا قلعه و چجوری اونقدر خبرو سریع ب دنریس دادن و چجوری اونقدر دنریس سریع اومد ک تو نصف روز رسید ب جان و نجاتشون داد و چجوری وایت واکرایی ک قادر ب شنا نیستن تا جانو بکشن اژدهارو غل و زنجیر کردنو از دل آب دراوردن رو جوابگو نیست!!!یکی ب من بگه چرا سریال یهو انقد مزخرف شد!!!مناز وقتی عاشق این سریال شدم ک دیدم ند استارکو همون اول سر بریدن!و برام جالب بود سریالی ک نقشای اصلیو ب راحتی میکشه و به واقعیت شبیه تره و هر چی جلوتر میرفت بیشتر میمردن!!!ولی اونجایی ک دیدم جان رفیقاش از بین ی لشگر زنده موندن ب اون مسخرگی و نوچه پوچه هاشون همه ب دیار باقی شتافتن خورد تو ذوقم و دلخور شدم!!!ی چیز دیگم ک هس اون دست راست سرسی چجوری مونتِینو وایت واکر کرده برام سواله!!!مگه داریم :/…فقد از زنده موندن سگ کلگینمون سگ شکاری خوشحال شدم اونم چون از شخصیتش خوشم میاد
توی قسمت اخر نشون داد با اتش اژدها نمیمیره و چند بار میتونست جان رو بکشه اما نکشتش من بالشخصه پیش بینی میکنم که پدر خود جان اسنو هستش چون هیچوقت به مردنش و طریقه ی مردنش اشاره نکرده
اگه دقت کرده باشین تو قسمت ۳ فصل ۸ وقتی خندق رو آتیش زدن برن گفت من باید برم و با کلاغ ها سمت پادشاه شب رفت و از اون لحظه همش پادشاه شب رو نشون میداد.
و تا آخر فیلم هم برن تو بدن خودش نبود.احتمالا داخل بدن پادشاه شب رفته بوده و اون رو کنترل میکرده.
جالب آینه که آریا استارک با خنجری که از شیشه ی اژدها نیست و همون خنجریه که از مادرش مونده نایت کینگ رو میکشه
اون خنجر از فولاد والاریایی بود و می تونست مردگان رو بکشه توی خاندان ازدهاهم این خنجر بود