آدم – نگاهی به اسطوره آفرینش و رانده شدن آدم از بهشت در فرهنگ ایرانی
واژه آدم از آدم عبری گرفته شده است، ولی ریشه اصلی آن در زبان عبری به درستی معلوم نیست. کلمه مؤنث آن آدمه در عبری به معنای زمین یا خاک است. کاربرد دو صورت مذکر و مؤنث آن، «آدم» و «آدمه» باهم در سفر پیدایش (۲۰۷) معنای خاکی ساخته شده از خاک) را القا میکند. در اغلب اسطورههای بین النهرین و آسیای غربی،
انسان از خاک یا خاک آغشته به خون خدایان آفریده شده است. میان کنعانیان قدیم «آدم» هم به معنای انسان بوده، هم نام خدای زمین (ر.ک. ویدن گرن، ۱۷۴) و جزو دادم» در بعضی اسامی چون «عبدادم» در کتاب دوم شموئیل (۱۰: ۶ به بعد؛ جوداییکا، ۲۶ ۲۳۵) نیز گویا نام همین خداست. (دانشنامه ایران، مقاله ۱۳۴). در باب اول (از سفر پیدایش) از تکوین عالم هستی در شش روز و از آفرینش آدم، که نقطه کمال خلقت و مهر پایانی آن است، سخن میرود. پس از آن که خدا آسمانها و زمین را آفرید، در روز ششم گفت: «آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و همه حشراتی که بر زمین میخزند، حکومت کند. پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید، ایشان را نر و ماده آفرید و خدا ایشان را برکت داد و خدا بدیشان گفت بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید.» (سفر پیدایش، ۱) (همان)
موضوع آدم و آفرینش وی، در دین اسلام، از اهمیت بسیاری برخوردار است. آدم از دیدگاه اسلام نخستین پیامبر است و چون مسلمانان بخواهند آغاز و پایان نبوت را نشان دهند عبارت «از آدم تا خاتم» را به کار میبرند. آن چه درباره آدم در کتب تفسیر، حدیث، تاریخ و ادب آمده است همه مبتنی بر آیات قرآن ای است. در قرآن کریم ۲۵ بار نام آدم آمده، ولی تفصیل آفرینش او در شش سوره است. (همان)
بنابر عقاید زرتشتیان «نخستین انسان» کیومرث (در پهلوی گیومرت یا گیومرد، به فارسی گیومرث یا کیومرث، در عربی جیومرت، در اوستا گیه مرتن) نام دارد. این نام در اصل به معنای «زندگی میرا» است و در برابر «زندگی نامیرا» که خاص توصیف خدایان است، در تسمیه «نخستین انسان» به کار رفته است. کیومرث ششمین مخلوق از آفریدگان ششگانه (گاهی هفتگانه) اورمزد (آهورمزدا) است.
آفرینش آدم: باری تعالی حضرت آدم را در روز جمعه آفرید. (مکمونی قزوینی، ۶۶۔ ۶۷) همه اولاد حضرت آدم (ع) هستند. (سروستان فارس، ۳۰۴) آدم چون به دنیا آمد ریشش برآمد، دانست حق تعالی بر او خشم گرفته است. (تاریخ گزیده، ۲۱ وقتی انسان آفریده شد پوست بدنش از جنس ناخن بود اما وقتی آدم و حوا از بهشت رانده شدند مقداری از پوست قبلی به رنگ انگشتان دست و پایشان به رسم یادگار باقی ماند. (تالشی، ۱۶۲) و خدا پرستو را بیافرید تا مونس او باشد. از این رو در خانههای مردم مکان کند و به آدمی مستأنس باشد. دخلی در قوت اهل خانه نکند و از ایشان چیزی نجوید. (مجلسی، ۱۳۷) و بعد برای آسایش او خر را سپس سگ را آفرید. ایلامی، ۱۵۶) تخم همه حبوبات را آدم از بهشت آورده، مگر تخم جو را. وقتی بنای زراعت شد، هرچه آدم میپاشید گندم میشد، هرچه حوا میپاشید جو میشد. (واعظ سبزواری، جنت و نار، ص. ۱۲۳)
رانده شدن آدم از بهشت: آدم و حوا در آسمان جاودانه بودند. اما زمانی که آدم به وسوسه حوا میوه ممنوعه را خورد از آسمان به زمین رانده شد و این جا نیز برای رهایی از تنهایی با حوا هم آغوش شد و جاودانگی خود را از دست داد و چنین شد که پس از تولد فرزندان بسیار هم در آن شبی که زاده شده بود، یعنی آدینه پیش از نوروز و پیش از مرگ حوا بمرد. حوا نیز به گناه وسوسه آدم و خوردن میوه ممنوعه پس از رانده شدن به زمین علاوه بر از دست دادن جاودانگی محکوم به درد ماهانه و رنج زایمان شد و پس از زادن فرزندان فراوان و بعد از آدم مرد. (لرستانی، ۱۵۹) و بعضی میگویند آدم (ع) گندم بخورد و از بهشت به درافتاد. ایزد تعالی گندم غذای او کرد، هرچه از وی بخورد سیری نیافت. به ایزد تعالی بنالید، جو بفرستاد تا از آن نان کرد و بخورد و به سیری رسید. آن گه وی را به فال داشتی که او را دیدی سبز و تازه و از آنگاه باز، آن میان ملوک عجم بماند که هر سال جو به نوروز بخواستندی از بهر منفعت و مبارکی که در اوست. (خیام، نوروزنامه، ۴۱، ۴۳) وقتی حق تعالی به آدم فرمود از خوشه گندم نباید بخوری نه خودت نه زوجهات، هردو قبول کردند گفتند نمیخوریم، لیکن ان شاء الله نگفتند. به همین دلیل بود که شیطان توانست به آنها دست پیدا کند. (واعظ سبزواری، کتاب ملائکه، ۱۰۴) و بعضی نیز میگویند اولین میوهای که آدم و حوا در بهشت خوردند انگور بود که به سبب آن به نشاط و خرمی درآمدند. (شاملو، ج. دوم، ۱۰۳۳) و چون شب جمعه میآید ماهیان دریا سر از آب بیرون میآورند و وحشیان صحرا گردن میکشند و حق تعالی را ندا میکنند که ما را عذاب مکن به گناه آدمیان. (مفاتیح الجنان، باب اول، ۲۵۸) در آخرالزمان انسان آن قدر کوچک میشود که زیر بوته گل سرخ جا میگیرد. (دماوندی، ۱۸۵)
در ماه صفر آدم از بهشت رانده و نیز حضرت محمد در این ماه به بیماری شدید مبتلا شد و در آغاز آخرین چهارشنبه ماه رو به بهبود نهاد؛ از این رو هرکس بدون حادثه بدی به آخرین چهارشنبه ماه صفر برسد، آرامش خاطری در خود احساس خواهد کرد. (کلیوررایس، ۲۴۷) و در روز جمعه از بهشت بیرون شد. (مکمونی قزوینی، ۶- ۷)
انسان در بهشت بیزحمت پیدا کردن و خریدن و آوردن و جویدن و قورت دادن غذای خوبی میخورد که مزه یک لقمهاش هم در این دنیا پیدا نمیشود.