چرا بیشتر وقتها، ایدههای خلاقانه، به جای اینکه هنگام تلاش ذهنی شدید به سرمان راه یابند، وقتی اصلا هیچ کار خاصی نمیکنیم، جرقه میزنند؟!
هنگامی که از غالب افراد بپرسیم وقت آزاد کوتاه خود را چگونه میگذرانند؛ پاسخهایی شبیه به کتابخوانی، تماشای تلویزیون، بازی کامپیوتری یا بازیهای تختهای میشنویم و کمتر کسی به کارهایی مانند تامل کردن، تفکر کردن، بازاندیشی یا تفکر در گذشته و قدیم اشاره میکند.
در واقع، همیشه ما میخواهیم مشغول باشیم و هیچ وقت آزادی برای فکر کردن و تحلیل ذهنی نداریم. شاید افراد زیادی این عادت را خوب بدانند ولی مطالعه جدیدی که در نشریه «شخصیت و روان شناسی اجتماعی» چاپ شده است؛ نشان میدهد مردم دوست دارند هرکاری انجام دهند جز اینکه با افکار خود تنها باشند.
در این تحقیق، به طور تصادفی به برخی از شرکتکنندگان ماموریتهایی داده میشود و برخی دیگر نباید هیچکاری انجام دهند بلکه از تفکر کردن لذت ببرند.
تحقیقات گذشته نشان میداد در ایالات متحده، مردم به طرز عجیبی حواس پرتی دارند و اصلا از تفکر و تامل کردن لذت نمیبرند. در مطالعه جدید، یک دانشجوی دکتری دانشگاه ویرجینیا در رشته روانشناسی اجتماعی، روی مردم ۱۱ کشور تحقیق کرده است ولی با کمال تعجب دوباره همان نتیجه تکرار میشود.
این ۱۱ کشور عبرتند از: بلژیک، برزیل، کاستاریکا، ژاپن، کره جنوبی، مالزی، پرتغال، صربستان، ترکیه، امارت متحده و ایالات متحده.
در تمام این کشورها مردم از فکر کردن فراری هستند و دنبال بهانهای میگردند تا ذهنشان را با کاری غیر از تفکر و تحلیل مشغول کنند. تقریبا، هر کجا که به اینترنت و وایفای دسترسی هست؛ مردم مشغول کار با اسمارتفونها در زمانهای کوتاه بیکاری خود هستند. این افراد اصلا نمیتوانند تمرکز لازم را داشته باشند که به موضوع و ایدهای فکر کنند.
در حالیکه تصور میکنیم با گشتوگذار در اینترنت، توییتر، اینستاگرام و سایتهای مختلف داریم اطلاعات بیشتری کسب میکنیم و ذهن فعالتری داریم ولی به همان اندازه نیز پشت سرهم به مغز فشار وارد میکنیم تا فرصت هیچگونه پردازش و تحلیل اطلاعات یا ایدههایی را نداشته باشد.
علم چیز دیگری میگوید. طی تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۲ پیرامون فعالیتهای ذهنی انجام شد؛ مغز در حالتی به نام default mode که اساسا وقتهای استراحت کوتاه میان کارهای روزانه ما است؛ بهرهوری و رشد بهتری دارد. در این تحقیق، شبکههای اجتماعی یک مانع و مشکل بر سر راه توفانهای فکری شناخته شدند.
پس، این روزها به جای استراحت دادن به ذهن و انجام ندادن هیچ کار فکری در زمانهای بیکاری و استراحتهای کوتاه کاری، مشغول لایک کردن و افزایش فالور هستیم که هیچ چیز جدیدی به این جهان اضافه نمیکنند.
یک ساعت در هفته برای پرورش ذهن کافی است
حتما داستانهای قدیمی پیدا کردن ایدههای ناب زیر دوش حمام یا درخت سیب و لحظهای خیره شدن به نقطهای را شنیدید. قطعا شامپو باعث تحریک نورونهای مغز شما برای فعالیت و بهرهوری بیشتر نمیشوند؛ بلکه تنها بودن با افکارتان است که باعث افزایش بهرهوری و کارایی ذهن میشود. البته، اگر این روزها با خودتان هدستها و هدفونهای بلوتوثی به حمام و زیر دوش آب گرم نبرید.
در مقاله منتشر شده ژورنال «شخصیت و روانشناسی اجتماعی» میخوانیم: «دستیابی به راهحلهای خلاق و بینشهای روشن با شناختهای درونی به دست میآید. افراد در هنگام استراحت و زمانهایی که روحیه مثبتی دارند بیشتر به این دریافتهای درونی میرسند تا اینکه در زمانهای کار زیاد و فشارهای طاقتفرسای که ذهن سرگردان است.
طی یک دهه گذشته تولیدات خلاقانه به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرده است. چون ما زمان و انرژی بیشتری برای کار کردن میگذاریم و هیچ وقتی برای رها کردن ذهن و آزاد گذاشتن او نداریم.
به شدت نیاز داریم وقتهایی از روز یا هفته را به ذهن استراحت دهیم. باید یک ساعتی به گوشهای نشسته و به معنای واقعی کلمه فکر کنیم و تامل داشته باشیم. همینطور، وقتهایی که ورزش میکنیم یا در حال پیادهروی و دویدن هستیم؛ کمتر ذهن را درگیر کنیم. بهتر است هدفون را از گوش دربیاوریم تا بهترین ایدهها سراغ شما بیایند.
مطمئن باشید ایدههای جدید و تفکرات نو به همان اندازه جذاب و سرگرمکننده هستند که شما امروز در اینستاگرام مشغول بازدید دهها پست دوستان بودید.
این نوشتهها را هم بخوانید
چقدر به این فرصتها و این فضاها نیاز داریم. فرصتها و فضاهایی که ذهن میتواند خودش را جمعوجور کند و نظمی به این همه دیتای ورودی بدهد.