برای نسلی که ونجلیس را با برنامه گزارش هفتگی و اریک کلپتن را با سریال لبه تاریکی شناخت!

برای اکثر بچههای دهه شصت، گوش کردن و پیدا کردن موسیقی دلخواه و متفاوت کار بسیار دشواری بود. اینگونه نبود که شما اسپاتیفای داشته باشی و دنیایی از موسیقی را همیشه از این طریق همراه داشته باشی و یا با یوتیوب، بسیاری از موسیقیهای مورد نظر و کلیپهای دلخواهت را بتوانی ببینی.
اگر از معدود کسانی که از طریق دوست و آشنا و فامیلی به طرقی کاستهای روز را دریافت میکردند، بگذریم، این کشف موسیقی یا موزیک دیسکاوری در زمانه کودکی و نوجوانی کار شاقی بود.
پیچ تنظیم فرکانس رادیو را میپیچاندی و تصادفی برنامه معرفی موسیقی مثل top of pop را پیدا میکردی و چیزی روی کاست ضبط میکردی. حتی در روزهای گرم تابستان که برد رادیوهای اف ام آن سوی مرز بیشتر میشد، میتوانستی به ساعتها موسیقی گوش کنی.
الان که فکر میکنم میبینم که بسیاری از ترانههای مشهور دهه 80 و 90 را با رادیو و صدای جانبی ایستگاههای رادیویی همجوار، گوش کردهام و به ذهنم رفتهاند.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
برای شما شاید خندهدار باشد، اما همان زمان که ماریا کری در اوج قطعه without you بود، گوینده یک شبکه عربی همجوار، چیزی میگفت و حسم را از بین میبرد. آنقدر یک ماه به این ترانه با کیفیت پایین گوش کردم که هنوز هم که گاهی میشنومش، انتظار دارم دوباره همان صدای بکگراند را بشنوم.
گوش کردن به موسیقی آدابی داشت. مثل الان نبود که بیدرنگ و کمدقت بتوانی از ترکی به ترک بعد بپری یا فول آلبوم یک خواننده، کمارزش و دانلود کردنی ظرف یکی دو ساعت باشد.
اگر قطعه محبوبی روی یک کاست داشتی، باید به حافظه میسپردی که چه حجمی از رول نوارهای مغناظیسی باید پخش شود که به آن قطعه برسی. رادیوضبطی که من داشتم، یک شمارنده داشت و من مجنونوار روی کاستها عدد شمارشگر را به گاه رسیدن به قطعه مورد نظر مینوشتم تا بعدا بتوانم سادهتر به آن قطعه برسم.
حتی در مورد موسیقی بیکلام هم وضعیت ما عجیب و غریب بود. یک زمانی بود که در کودکی عاشق قطعه موسیقی For Elise بتهوون شده بودم. اگر اشتباه نکنم در سکانسی از فیلم آرزوهای بزرگ این قطعه را استلا برای پیپ نواخته بود. بخش کوتاهی از این قطعه را روی کاست داشتم و در آرزوی شنیدن نسخه باکیفیت آن بودم!
نسل ما ونجلیس را با موسیقی قبل اخبار، پینک فلوید و آلبوم نیمه تاریک ماهش را با برنامه تقویم تاریخ شناخت.
الان این موسیقیها با من، قرین خاطرات ناگزیری هستند. موسیقی قبل اخبار ونجلیس یعنی La petite fille de la mer بسیار زیبا بود. اگر شانس داشتیم، پخش آن از چند دقیقه قبل اخبار شروع میشد. معمولا در این هنگام ساعتی نشان داده میشد که ثانیهشمارش در حال حرکت است. ناخودآگاه در همان کودکی، یاد فانی بودن دقایق میافتادم. ما را این طوری بار آورده بودند. البته خاطره اصلی متبادر شده، پدربزرگم است. که نخستین تصویری که از او یه باد دارم، هنگامی است که در آغاز جنگ ایران و عراق، اخبار تهاجم عراق را از تلویزیون نگاه میکرد و این موسیقی ونجلیس من را یه یاد او میاندازد.
برنامه تقویم و تاریخ و موسیقی گروه پینک فلوید اما من را یاد همه آن صبحهایی میاندازد که برای رفتن به مدرسه و دبیرستان زودهنگام از خواب برمیخاستیم و مگر مجری یادآوری میلاد و وفات شیخها و فیلسوفها با کتابهای با عناوین عربی را رها میکرد!
در تلویزیون ما قطعه Spiral از ونجلیس دو تکه شده بود. قسمت اول را شاید کمتر کسی یادش بیاید، اما من یادم میآید که در شبکه دوم، قبل از اینکه زمان پخش برنامه کودک شبکه اول برسد، برنامهای داشتیم خاص آموزش کنکور. برنامهای بود به شدت خشک و رسمی.
این برنامه یک تیتراژ داشت که البته من در کودکی از این تیتراژ اندکی میترسیدم، مخصوصا آن قسمتی که که در تیتراژ روی چشم اینشتین زوم میشد. کاش دوباره تیتراژ اصلی را پیدا میکردم.
قسمت دوم قطعه Spiral را برداشته بودند و در تیراژ یک برنامه تحلیل سیاسی هفتگی در شبکه یک از آن استفاده میکردند که نامش «گزارش هفتگی» بود. یک برنامه به غایت رسمی با تحلیلهای از پیش معلوم. (در عکس شاخص این نوشته، چهره مجری این برنامه را میبینید.)
اما همین برنامه به سبب تصاویری که از دنیای بیرون به ما نشان میداد، به شدت جذاب مینمود و یکی از جذابیتهای هفتگی آن برایم، شنیدن همین قطعه موسیقی و البته قسمتی از برنامه بود که شاتل ناسا را در هنگام پرتاب نشان میداد!
(حین نوشتن این سطور ناگهان برنامه عروسکی مورد نفرتم را هم پیدا کردم. برنامه عروسکی دنبالهدار و تمامنشدنیای بود به نام سرزمین حیوانات با ستارگی یک شتر بدترکیب، که الان متوجه شدم که تیتراژ این برنامه هم از ونجلیس بوده!)
و از برنامه دیدنیهای استاد جلال مقامی که دیگر نگویم. زمانی تنها حلقه اتصال ما برای درک زندگی عادی مردم بیرون بود. خدمتی که این برنامه در افزایش روحیه مردم کرد، با کمتر چیزی قابل مقایسه است.
موسیقی تیتراژ دیدنیها همان طور که احتمالا میدانید قطعه Flowers Love از Joel Fajerman بود.
از آن سو در رادیو، یک برنامه سیاسی پخش میشد که یک قطعه دیسکویی از Kano داشت در آلبوم Ikeya-Seki. جدا اگر روحمان خبر داشت این موسیقی خاص این برنامه ساخته نشده بود و اصلا میدانستیم که دیسکو یعنی چه!
و بسیار تکفیر میشدیم اگر میدانستیم که تیتراژ برنامه قدیمی ورزش و مردم، با این هیئت و ادا و اطوار اجرا میشده!
بماند که الان یادم افتاد که بعد قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات آسیایی پکن، اگر اشتباه نکنم از برنامه ورزشی شبکه دوم و نیز برنامه ورزشی شبکه استانی، قطعه موسیقیای پخش میشد که الان نتوانستم پیدا کنم. (یاد زمانی افتادم که سیروس قایقران برای مصاحبه به این برنامه آمده بود. کاش آرشیو درست و درمانی تلویزیون ما داشت.)
و یادم نمیرود زمانی که اولین بر کشف کردم که قطعه I Just Called To Say I Love You یک موسیقی تنها نبوده و استیوی واندر روی آن خوانده!
و چه بگوییم از سریال بسیار عالی لبه تاریکی و «اما»یی که در نوجوانی بیشتر بچههای کلاس، عاشقش شده بودند با آن موسیقی عالی اریک کلپتون.
جوان والی در نقش اما کریون در زمان بازی در سریال لبه تاریکی و حال که 58 ساله هستند:
راستی امروز از رادیوی ایران موسیقی بیکلام ترانه pretty woman پخش میشد …
موسیقی راهش را پیدا میکند.
ممنون دکتر مجیدی عزیز
خاطرات دوستداشتنی زیادی رو زنده کردید. برای من یکی که سریال «از سرزمین شمالی» هم بسیار دوستداشتنی بود بخصوص صحنه های برفی و زندگی مینیمالی که نشون میداد.
ممنونم از شما. وبلاگتون رو چک کردم. خوشحالم پست جدید داشت و البته هنوز همون علایق و سبک دوستداشتنی رو دارین.
این موضوع رو فراموش کردید آقای مجیدی که خیلی وقتها که شبکهی تلویزیونی قطع میشد آهنگهای جناب چشم آذر رو پخش میکردن. فک کنم از آلبومی به اسم باران عشق. الانم که گوش میدیم حس میکنیم تلویزیون قطع شده :D
سلام و عرض ادب، با تشکر از مطلب بسیار زیباتون که کلی خاطره رو واسم زنده کرد.، من همیشه عاشق موسیقی مجموعه کارتونی “بچه های مدرسه والت” بودم و هنوز هم هستم اما هرگز نتونستم نام آلبوم و یا آهنگ سازش رو پیدا کنم . .ممنون میشم اگر شما و یا خواننده های عزیزتون، اطلاعاتی در این زمینه دارید، به اشتراک بزارید. با سپاس مجدد
این هم موزیک رسمی جام ۹۰ ایتالیا
https://m.youtube.com/watch?v=u-2KJ5Mmauk
سلام و عرض خسته نباشید. این مطلبتون هم مثل همیشه عالی بود دکتر جان.
میتونم خواهش کنم نام قطعه موسیقی تیتراژ سرزمین حیوانات ساخته ونجلیس رو هم اعلام بفرمایید.
https://www.youtube.com/watch?v=PGZp3KweVtA&feature=youtu.be
آن دوران رو برام زنده کردید.
زنده باشید.
یادش بخیر شبها با رادیو دنبال موج میگشم و یادمه یک موج پیدا کرده بودم که اهنگ های هندی پخش میکرد بسیار دلنشین
من هم هر شب اخر شب میشستم گوش میدادم
از گزارش هفتگی هم خیلی بدم می اومد تو همون دوران کودکی و نوجوانی بجز تصاویر و اهنگ تیراژ اولش که واقعا جالب بود برام
اینم لینک تیراژ اول گزارش هفتگی
https://www.aparat.com/v/QUy8m/%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C_%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4_%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C_%D8%B3%D8%A7%D9%84_1374
عالی بود
زنده باد دکتر ،
دقیقا همان تجربیات من را نوشته اید. من هم با ضبط صوت دایم جلوی تلویزیون بودم برای ضبط ترک های خارجی
الان که در برنامه دورهمی قطعات مایکل جکسون رو اینسترومنتال کاور می کنند ولی در دهه شصت و هفتاد شمسی هیچ روزنه ای به کشف مایکل برای ما وجود نداشت
بعدها هم که مایکل را شناختم تب اش در دنیا خوابیده بود
، دهه شصت تا دهه هفتاد شمسی دوره نوجوانی تا جوانی ما مایکل جکسون در تمام دنیا موج ایجاد کرده از غرب تا شرق عالم و ما بی خبران بودیم ،
راست می گویی در مورد خدمت بزرگی که جلال مقامی با برنامه دیدنی ها به نسل ما کرد ، حتی یادمه همان سالها در یک قسمت گزارشی در مورد حادثه چرنوبیل داشت و تاثیرات مرگبار آن بر حیوانات ، وقتی پارسال مینی سریال چرنوبیل پخش شد با همان پیش زمینه ذهنی برنامه دیدنی ها آن را نگاه کردم.
برنامه “آن روی سکه ” از اکبر عالمی که من را با پدیده star wars و ای تی آشنا کرد ، در این برنامه بخش های کوتاهی از این فیلم ها پخش می شد و غنیمتی بزرگ بود برای ما ندید پدیدها .
واقعا شرح ظلمی که بر نسل ما رفت از لحاظ محرومیت از منابع صوتی و تصویری ، حکایتی است جگرسوز…
دوست گرامی من یادم میاد که موسیقی بلید رانر رو روی یه برنامه به احتمال زیاد سیاسی گذاشته بودن. میدونید کدوم برنامه بود؟
در گزارش هفتگی دهه شصت ، تصاویر بسیار تکان دهنده ، از جمله کوبیدن سر یک فلسطینی به در آهنی که بینی آن خونریزی میکرد و یا کشتن یک ویتنامی کت بسته وسط خیابان با اسلحه کمری به دست افسر آمریکایی با شلیک به شقیقه و چندین صحنه دلخراش دیگر که بیشتر شکنجه فلسطینیان بود به دست سربازان جهود ، که البته این صحنه ها در دهه هفتاد حذف شدند . نکته قابل توجه این بود که بسیار عالی این تصاویر با آهنگ سینک شده بودند ، که حتی برخورد به در آهنی و شلیک به سر در لحظه تکرار آهنگ شکل می گرفت و نوعی رقص مرگ می نمود …
مطلب شما بسیار عالی بود اما برای یک دهه جلوتر از این تصاویر فلسطینی و ویتنام بود . سپاسگزارم
عالی بود عزیز