آیا فردا هنگام تحویل سال 1400، وارد قرن پانزدهم هجری شمسی میشویم یا باید یک سال دیگر صبر کنیم؟
حتی در این ساعات آخر سال 1399 باز هم بحث بر سر این است که فردا، قرن 15 هجری شمسی شروع میشود یا خیر.
برخی میگویند که باید یک سال دیگر صبر کنیم تا قرن 15 شروع شود.
حتی مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ابراز نظر کرده که معنای قرن یا سده، یکصد سال است. هر تقویم یک مبدأ دارد و در عرف اولین سال هر تقویم سال یک محسوب میشود. روز اول نخستین قرن هجری خورشیدی، جمعه ۱ فروردین ۱ و روز پایان آن، سهشنبه ۲۹ اسفند ۱۰۰، است.
خب نکته اصلی در این نامه این است که عرف و نه ریاضی، باید مبنای پاسخ به این سوال قرار بگیرد.
استدلال شخصی من سادهتر از اینهاست:
کلا تقویم یک چیز قراردادی است. بله! شما میتوانید بگویید که سال صفر نداشته باشیم و اگر این گزاره مورد توافق قرار بگیرد، در این صورت مسلما آغاز قرن پانزدهم، از لحظه تحویل سال 1401 خواهد بود.
اما از سوی دیگر از شما میخواهم به این سؤال ساده هم پاسخ بدهید:
فرض کنید که شخصی در روز یک هجرت به دنیا آمده باشد. بعد پرسش شود که ایشان در چه قرنی زاده شده است.
آیا ما باید بگوییم که در عدم به دنیا آمده؟! یا اینکه به صورت منطقی پاسخ بدهیم در نخستین قرن هجری به دنیا آمده.
به عبارتی از نقطه نظر ریاضی چرا سال صفر نداشته باشیم؟ چه مشکلی برای وجود سال صفر وجود دارد؟
یعنی اختلاف نظر بر سر پذیرش سال صفر باعث همه این بحثهای بیهوده شده. تاریخنگاران و تقویمنویسان به هر دلیل چیزی به نام سال صفر را به رسمیت نمیشناسند. حالا اینکه آنها چطور به حادثههای روز نخست تا 365 بعد از مبنای تویم، اشاره میکنند، من نمیدانم.
موضوع هم فقط مختص ما نیست و در اینترنت اگر جستجو کنید میبینید که بر سر اینکه آغاز قرن 21 میلادی از ژانویه سال 2000 بوده یا 2001 اختلاف نظر وجود دارد. اما در نهایت بیشتر منابع در نظر گرفتهاند که از ژانویه سال 2001 قرن 21 شروع شده.
البته زمانی که سال 1999 تمام شد و آن قضیه کامپیوتری Y2K رخ داد، یادم میآید که به کرات به آغاز قرن 21 هم در رسانههای مختلف اشاره میشد. ولی بگذریم.
امیر کیانپور، پژوهشگر فلسفه در مطلبی با عنوان «قرن ناتمام چهاردهم»، اینچنین توضیح داده:
چرا منتظر پایان قرن هستیم؟
زیرا پایان قرن «نقطه عطفی نمادین برای پشت سرگذاشتن انبوه مصیبتها و امکانی برای امیدواری» است.
اما مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک ایران با یک اطلاعیه این امیدها را نقش بر آب کرد:
«معنای قرن یا سده، یکصد سال است. هر تقویم یک مبدأ دارد و در عرف اولین سال هر تقویم سال یک محسوب میشود».
اما آیا ناچاریم این حکم را بپذیریم؟
خیر. دو استدلال وجود دارد که در صحت این حکم تشکیک میکند.
استدلال اول الاهیاتی- ماتریالیستی است:
تاریخ از نیستی یعنی از صفر آغاز میشود و نه از یک.
کنش تاسیس تاریخ – در مورد تقویم ما هجرت پیامبر اسلام — در وضعیت آغازین «صفر» رخ میدهد. بنابراین قرن را باید از نقطه صفر آن شمرد و نه یک.
به این تعبیر توجیه کافی برای «جشن» گرفتن آغاز قرن جدید در ابتدای سال ۱۴۰۰ وجود دارد.
استدلال دوم سیاسی است:
قرن نه از صفر و نه از یک تقویم بلکه از یک رخداد آغاز میشود و به یک رخداد ختم.
قرن چهاردهم برای ما ایرانیها از سال ۱۲۸۵ با امضای فرمان مشروطه آغاز میشود؛ تصمیمگیری در مورد نقطه نمادین پایان آن اما چندان ساده نیست.
در نهایت شما هستید که تعیین میکنید دوران نو برایتان از چه زمانی آغاز میشود.