مجموعه کامل داستانهای روباتی ایزاک آسیموف (37 داستان) را به صورت کامل و مدون در کتاب «روبات کامل» بخوانید

معمولا دوستداران کتاب در ایران با وسواس کتاب انتخاب میکنند و بعد مدتی شناخت خوبی رو نام مترجمان و اعتبار ناشران به دست میآورند. آنها مرتب در اینترنت جستجو میکنند تا ببینند چه کتابهای نوی در خور توجهی منتشر شده.
اما کتابی که امروز میخواهم به شما معرفی کنم، از یک دید اصلا کتاب تازهای نیست. این کتاب با نام روبات کامل، همان داستانهای کوتاه روباتی آسیموف است که ما پیش از این در دهه شصت و اوایل هفتاد در کتابهای داستان کوتاه آسیموف و نیز در مجله دانشمند خوانده بودیم.
اما مزیت این کتاب این است که همه این داستانها را طبقهبندی کرده و با ترجمه دقیق و با فونت و صفحهآرایی بهتر منتشر کرده تا بتوانید یکجا به همه این داستانها دسترسی داشته باشید.
ترجمه کتاب را هم دوست خوب و بسیار فعالم، آقای سعید سیمرغ– انجام دادهاند که این سالها با تلاش او آسیموفخوانی در ایران جان تازهای گرفته است.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
کتاب روبات کامل آسیموف به تازگی توسط انتشارات هوانورد در 828 صفحه منتشر شده و قیمتش هم اگر از خود فروشگاه آنلاینش بخرید 132800 تومان است که با توجه به تعداد صفحات، قیمت بسیار مناسبی است.
در اینجا شما نام داستانهای منتشر شده در این کتاب و مقدمه آسیموف در مورد کتاب روبات کامل و چرایی تصمیم آسیموف برای گردآوری و مرتب کردن کل داستانهای روباتاش را میخوانید.
کتاب روبات کامل آسیموف در سال ۱۹۸۲ منتشر شده و شامل تمام داستانهای کوتاه روباتی آسیموف تا آن زمان است. البته آسیموف طی ده سال بعدی تا پایان عمرش، شش عنوان داستان روباتی دیگر نیز نوشت که در بخش پیوست این کتاب گردآوری شدهاند تا این کتاب مرجع کاملی برای داستانهای روباتی آسیموف باشد. چقدر خوب!
چند روبات غیر انسانی
بهترین دوست پسرک
سالی
روزی
چند روبات غیر متحرک
دیدگاه
فکر
عشق واقعی
چند روبات فلزی
سرگردانی روبات ای ال -۷۶
پیروزی ناخواسته
غریبهای در بهشت
شعر نور
جدایی طلب
رابی
چند روبات انسان نما
بیایید با هم باشیم
تصویر قرینه
رویداد سیصدمین سالگرد
پاول و داناوان
قانون اول
سرگردان
منطق
خرگوش را بگیر
سوزان کالوین
ای دروغگو!
خشنودی تضمین شده
لنی
جان کن
روبات کوچولوی گم شده
خطر
فرار!
گواه
نبردگریزپذیر
شم زنانه
دو نقطهی اوج
… که در اندیشهی او هستی
انسان دو قرنی
پیوست
رویاهای روباتی
کریسمس بدون رادنی
خیلی بد!
چشم اندازهای روباتی
برادر کوچولو
کال
قسمتی از مقدمه آسیموف
وقتی داشتم نخستین داستان (روباتیام) را مینوشتم اتفاق بیهمتایی افتاد. تصوری مبهم از روباتی به ذهنم آمد که نه تهدید بود و نه ترحمانگیز. کم کم به فکر روباتهایی افتادم که تولیداتی صنعتی و به دست مهندسان واقعی ساخته شده بودند. روباتهایی که در آنها تمهیدات ایمنی اندیشیده شده بود، به نحوی که برای کارهای خاص طراحی شده بودند؛ به نحوی که نیاز به لحاظ شدن ویژگیهای ترحمانگیز در آنها وجود نداشت.
همچنان که به نوشتن داستانهای روباتی ادامه میدادم، این بن مایهی روباتهایی که ابزارهای مهندسی دقیقی بودند بیشتر و بیشتر در داستانهای من نفوذ کرد، تا جایی که داستانهای روباتی که در مجلههای جدی علمی-تخیلی منتشر میشدند تغییر شخصیت دادند؛ آن هم نه فقط داستانهای من، بلکه داستانهای همه.
این باعث شد حس خوبی پیدا کنم و برای سالها، حتی دههها، بدون شرمندگی تأیید میکردم که من «پدر داستانهای روباتی مدرن» هستم.
با گذشت زمان چیزهای دیگری هم کشف کردم که خیلی لذت بخش بود. مثلا متوجه شدم وقتی از واژهی «روباتیک» برای توصیف مطالعهی روباتها استفاده کردم، واژهای را به کار نبرده بودم که قبلا وجود داشت، بلکه واژهای را ابداع کرده بودم که هرگز کسی از آن استفاده نکرده بود (این مربوط به داستان من با نام «سرگردان» است که در سال ۱۹۴۲ منتشر شد. )
این واژه اکنون کاربرد عمومی پیدا کرده است. نشریهها و کتابهایی هستند که این واژه را روی عنوانشان استفاده میکنند و این را نیز همهی افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند میدانند که من این مفهوم را ابداع کردهام. فکر هم نکنید که از این بابت احساس غرور نمیکنم. آخر تعداد افرادی که یک مفهوم علمی مفید را اختراع میکنند زیاد نیست، و من هم اگرچه نادانسته این کار را انجام دادهام، به هیچ وجه قصد ندارم اجازه دهم کسی در دنیا شاهکار مرا فراموش کند.
دیگر این که من در داستان «سرگردان»، برای نخستین بار و با جزئیات دقیق «قوانین سهگانهی روباتیک» را نیز بیان کردم که بسیار معروف شدند. حداقل این که این قوانین را اینجا و آنجا و بدون مناسبت، در هر جور جایی که لزوما مناسبتی با تخیل علمی هم ندارد، و حتی در مراجع نقل قول عمومی هم بیان میکنند. همچنین افرادی که در زمینهی هوش مصنوعی فعالیت میکنند، گاه و بیگاه فرصت را مغتنم میدانند تا به من بگویند که فکر میکنند قوانین سهگانه راهنمای خیلی خوبی است.
حتی میتوانیم از این نیز فراتر برویم. . وقتی داستانهای روباتیام را مینوشتم، هیچ فکر نمیکردم که روباتها در زمان زندگی من پا به عرصه وجود بگذارند. در واقع، مطمئن بودم که این طور نخواهد شد، و حاضر بودم سر این اطمینان مبلغ کلانی شرطبندی کنم (حداقل حاضر بودم ۱۵ سنت شرط ببندم، که حد اعلای مبلغ شرطبندی من بر سر چیزهایی است که به آنهااطمینان دارم. )
ولی حالا، چهل و سه سال از زمانی که نخستین داستان روباتیام را نوشتهام میگذرد، و ما واقعا روبات داریم. حقیقتی است که نمیتوان انکارش کرد. افزون بر این، روباتها همان چیزهایی هستند که من آنها را به عنوان روباتهای صنعتی تجسم کرده بود، ابزارهایی ساختهی دست مهندسان برای انجام کارهای خاص که تمهیدات ایمنی در آنها اندیشیده شده است. میتوان آنها را در کارخانههای متعددی یافت، مخصوصا در ژاپن که کارخانههای خودروسازیشان کاملا روباتیزه شده است. خط تولید چنین کارخانههایی در تمام مراحل به دست روباتها اداره میشود.
البته این را هم باید در نظر گرفت که این روباتها، مانند روباتهای داستانی من هوشمند نیستند، پوزیترونیک نیستند و حتی شکل انسان گونه هم ندارند، ولی به سرعت در حال پیشرفت هستند و پیوسته تواناتر و همه کارهتر میشوند. چه کسی میداند چهل سال دیگر به کجا خواهند رسید؟
چیز دیگری نیز هست که میتوانیم از آن مطمئن باشیم. روباتها دارند دنیا را دگرگون میکنند و آن را به سمت و سویی حرکت میدهند که نمیتوانیم به وضوح پیش بینی کنیم.
این روباتهای واقعی از کجا میآیند؟ مهمترین منبع روباتها شرکتی به نام یونیمیشن در دنبوری کانتیکات است. یونیمیشن یکی از تولیدکنندگان پیشروی روباتهای صنعتی و مسئول شاید یک سوم روباتهایی است که تاکنون نصب و راهاندازی شدهاند. رئیس شرکت، جوزف اف. انگلبرگر آن را در اواخر دههی ۱۹۵۰ به این دلیل تأسیس کرد که آن قدر به روباتها علاقه داشت، تصمیم گرفت تولید آنها را به عنوان شغل خود انتخاب کند.
ولی چه چیزی باعث شد که او این قدر زود به روباتها علاقهمند و وارد بازی شود؟ بر اساس گفتههای شخص خودش، او در دههی ۱۹۴۰، زمانی که دوران کاردانی فیزیک را | در دانشگاه کلمبیا میگذراند، با خواندن داستانهای روباتی هم دانشگاهیاش، آیزاک آسیموف به روباتها علاقه پیدا کرد.
آه، خدای من! میدانید، در آن روزهای قدیمی، وقتی داستانهای روباتیام را مینوشتم، حس بلند پروازی چندان زیادی نداشتم. تنها چیزی که میخواستم این بود که آنها را به مجلهها بفروشم تا هم چند صد دلاری برای کمک به پرداخت شهریهی دانشگاهم به دست بیاورم و هم نامم را چاپ شده زیر عنوان داستانها ببینم.
اگر در یک زمینهی ادبی دیگر قلم میزدم، فقط همین را به دست میآوردم. ولی از آنجا که علمی تخیلی مینوشتم، و فقط و فقط به همین دلیل، نادانسته زنجیرهای از رویدادها را راه انداختم که امروز دارد چهره دنیا را دگرگون میکنند.
داستانهای گوناگون روباتی من در کتابهای مجموعه داستانهایم به چاپ رسیدهاند که تعدادشان به هفت عنوان میرسد. چرا این داستانها باید این قدر پراکنده باشند؟ از آنجا که این داستانها در زمان نوشته شدن بسیار مهمتر از آن بودند که کسی خوابش را ببیند. (از همه کمتر، خودم) پس چرا آنها را در یک کتاب گردآوری نکنیم؟
جلب موافقت من هم کار خیلی سختی نبود، پس بفرمایید. سی و یک داستان کوتاه که در مجموع به حجم ۲۰۰۰۰۰ واژه میرسند و در دوره زمانی بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۷۷ نوشته شدهاند.