بهترین فیلم های ژان پل بلموندو ، هنرپیشه نامدار فرانسوی در زادروز او
سال پیش ژان پل بلموندو ، چهره برجسته سینمای فرانسه و بازیگر «موج نو» در تاریخ دوشنبه ششم سپتامبر در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
بلموندو که برای اولین بار به عنوان بخشی از جنبش سینمای موج نو فرانسه با فیلم هایی مانند «از نفس افتاده» ساخته ژان لوک گدار به شهرت رسید، با بازی در ۸۰ فیلم در نقشهای مختلف، از جمله کمدی و هیجان انگیز به چهرهای مطرح در سینِما تبدیل شد.
بلموندو در برابر دوربین کارگردانهای بزرگ دیگری مانند کلود للوش، ویتوریو دسیکا، هنری ورنویل، فیلیپ دو بروکا و فرانسوا تروفو هم بازی کرده بود.
کمتر علاقهمند حتی آماتور سینما هم پیدا میشود که فیلم حرفهای او را با آن موسیقی درخشان ندیده باشد. همین دو هفته پیش داشتم فیلم مفرح Greed in the Sun او را میدیدم. تماشای بازی بلموندو، در کنار ونتورا برایم بسیار لذتبخش بود.
در اینجا مروری میکنیم بر تعدادی از مشهورترین فیلمهای ژان پل بلموندو.
فیلم از نفس افتاده – A Bout De Souffle
سال تولید : ۱۹۶۰
کارگردان : ژان لوکگدار، برمبنای طرحی از فرانسوا تروفو.
فیلمنامهنویس : ژان لوکگدار، برمبنای طرحی از فرانسوا تروفو
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، جین سیبرگ، دانیل بولانژه، ژان پییر ملویل، روژه هانن، لیلیان روبن و گدار.
میشل پوآکار” (بلموندو)، مردی جوان، بیقیدوبند و بیکار، شخصیت سینمائی هامفری بوگارت را الگوی زندگیاش قرار داده است و هرچیزی را که میخواهد، برای خود برمیدارد. یک روز در اطراف مارسی اتوموبیلی را میدزدد، عازم شمال میشود و با اسلحهای که در داشبورد اتوموبیل یافته است، با خونسردی پلیسی را میکشد. سپس به پاریس میرود و با “پاتریشا فرانچینی” (سیبرگ) مهاجر آمریکائی که در شانزهلیزه روزنامه میفروشد، قرار میگذارد. “میشل” به “پاتریشا” پیشنهاد میکند که با هم به ایتالیا بروند، اما “پاتریشا” نمیخواهد استقلال فردی و علایق روزنامهنگاریاش را فدا کند. از ترس پلیس، او و “میشل” به خانه یک دوست میروند. “پاتریشا” برای اینکه “میشل” را وادار به ترک شهر کند، او را به پلیس لو میدهد. با این همه، “میشل” تا موقع رسیدن پلیس معطل میکند و بعد در حالی که در خیابان سنگفرش میدود، از پشت هدف گلوله قرار میگیرد….
نخستین فیلم گدار از آثار نمونهای سینمای موج نوی فرانسه. فیلم در واقع ترجمه تصویری تمایلات ایدئولوژیک گدار است. “غیر قراردادی” بودن، اصلیترین صفت فیلم است که در روایت داستان، شیوه بیانی و استفاده بهخصوص از عناصر فنی تجلی مییابد. از مشخصههای فیلم سردرگمی، هرجومرجطلبی و بدبینی است که از دیدگاههای اگزیستانسیالیستی اواخر دهه ۱۹۵۰ نشأت میگیرد. گدار با این فیلم توانست “فاصله گذاری” را به شکل سینمائی آن پیاده کند و با شکستن خط فرضی، تدوین پرشی، دوربین مخفی یا مستند و… بین تماشاگر و فیلم فاصله بیندازد. هنوز، با گذشت نزدیک چهل سال، فیلم بهرغم نگاه استهزآمیز و لحن تندش، اثری صمیمی و گاه حتی رمانتیک بهنظر میرسد.
ازنفسافتاده از مشهورترین آثار موج نوی سینمای فرانسه و معروفترین فیلم گدار است. شیوهٔ تازهٔ فیلمسازی گدار، بهویژه استفادهٔ جسورانهاش از جامپکات بسیار مورد توجه قرار گرفت. این فیلم در اکران اولیهاش در فرانسه، نظر بیش از دو میلیون تماشاگر را به خود جلب کرد. این فیلم از آن زمان در نظرسنجیهای چندسالهٔ مجلهٔ سایت اند ساوند از فیلمسازان و منتقدان در زمینههای مختلف به عنوان یکی از برترین فیلمهای ساختهشده شناخته شدهاست. در ماه مه ۲۰۱۰ همزمان به سالگرد پنجاه سالگی فیلم نسخهٔ کاملاً ترمیمشده فیلم در ایالات متحدهٔ آمریکا اکران شد.
فیلم حرفهای – The Professional (1981)
کارگردان: ژرژ لوتنر
نویسنده: میشل اودیار – ژرژ لوتنر – پاتریک الکساندر (رمان: مرگ یک حیوان پوستنازک)
بازیگران: ژانپل بلموندو – ژان دسایی – روبر حسین -برنار-پیر دونادیو -الیزابت مارگونی
موسیقی: انیو موریکونه
موسیقی این فیلم یکی از ماندگار ترین آثار ساخته شده توسط انیو موریکونه است.
ژوسلَن بومُن معروف به «ژوس» (ژانپل بلموندو) یک مأمور اطلاعاتی فرانسوی است که از سوی دولت فرانسه مأمور به قتل رئیسجمهور دیکتاتورِ مالاگاوی (کشوری خیالی در قارهٔ آفریقا) میشود. اما این مأموریت شکست میخورد و او دستگیر و زندانی میشود. بومُن پس از دو سال موفق به فرار از مالاگاوی میشود و وقتی به فرانسه بازمیگردد متوجه میشود که در طول مأموریتِ او روابط دولتهای فرانسه و مالاگاوی تغییر کرده و او قربانی این ماجرا بودهاست. به این ترتیب، بومُن تصمیم به انتقامگرفتن از کسانی میگیرد که در این مسئله دخیل بودهاند و باعث شکست مأموریت و دستگیری او شدهاند…
فیلم پییرو خله – Pierrot le Fou (1965)
کارگردان: ژانلوک گدار
نویسنده: ژانلوک گدار بر اساس وسواس نوشته لیونل وایت
بازیگران: آنا کارینا -ژانپل بلموندو – لاسلو سابو – گراتسیلا گالوانی
این فیلم را یکی از نقاط اوج موج نوی فرانسه میدانند. فردینان یا همان پییرو (با بازی ژانپل بلموندو) از زندگی مرفه بورژوایش در پاریس خسته شدهاست. وقتی از یک کوکتل پارتی کسالتبار تنها به خانه برمیگردد ناگهان تصمیم میگیرد همسر و فرزندانش را رها کند و با پرستار بچههایش، ماریان رنوآر (با بازی آنا کارینا)، که دوستدختر سابقش هم هست، فرار کند. وقتی به خانه ماریان میرود متوجه میشوند جسدی در خانه افتادهاست و حالا گانگسترهای الجزایری هم دنبالشان هستند. او و ماریان ماشینی میدزدند و سفرشان را آغاز میکنند. در نهایت به دریا میرسند و در جزیرهای به نام کوت دازور ساکن میشوند. فردینان که به آرامشی که میخواست رسیده اوقات خود را با شعر خواندن و شعر گفتن میگذراند. پس از مدتی ماریان بیقرار میشود و تصمیم میگیرد سراغ برادرش برود …
فیلم مردی از ریو – L’homme De Rio
سال تولید : ۱۹۶۳
کارگردان : فیلیپ دو بروکا
آهنگساز(موسیقی متن) : ژرژ دلرو.
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، فرانسوا دورلئاک، ژان سروه، سیمون رنان و آدلفو چلی.
“آدری ین” (بلموندو) برای دیدار نامزدش “آگنس” (دورلئاک) به پاری میآید. یکی از عتیقههای گران قیمت متعلق به قبایل آمازون از موزهای که پدر “آگنس”، دست داده و دوستش، “پروفسور کاتالان” (سروه) معتقد است که عتیقه قیمتی به همراه دو عتیقه دیگر، راز گنج رویائی و ارزشمند “مالتک” را در خود پنهان دارند. پروفسور و “آگنس” را تبهکاران میربایند و به ریو دو ژانیرو میبرند. “آدریین” در تعقیب آنان به ریو دو ژانیرو میرود و موفق به نجاتشان میشود. سپس همگی تلاش میکنند تا صاحب دو عتیقه دیگر را از نیت تبهکاران مطلع کنند، اما متوجه میشوند که پروفسور نیز از همکاران تبهکاران است.در اینجا پروفسور دو قطعه دیگر را میدزدد…
فیلمی سراسر حادثهای و اغلب آمیخته بهطنز، در مایههای شمال به شمال غربی آلفرد هیچکاک (۱۹۵۹) که هجویه عالی آثار “جیمز باندی” دهه ۱۹۶۰ نیز به شمار میآید. ترکیبدلپذیر کمدی و اکشن و شکل وجوه بصری زیبا و به یادماندنی (شهر تازهساز و غریب ریو دو ژانیرو، فضای فانتزی فیلم را غنا میبخشد) بعدها بسیار مورد تقلید قرار میگیرد.
فیلم آیا پاریس میسوزد؟ -Is Paris Burning? (1966) – Paris Brule – T – Il?
سال تولید : ۱۹۶۶
کارگردان : رنه کلمان
فیلمنامهنویس : گور ویدال، فرانسیس فورد کوپولا، ژان اورانش، پییر بوست، کلود بروله، مارسل موسی و بئاته فون مولو، برمبنای کتابی نوشته لاری کالینز و دومینیک لاپییره.
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، شارل بوایه لسلی کارون، ژان پییر کاسل، جرج چاکریس، کلود دوفن، آلن دلون، کرک داگلاس، گلن فورد، آنتونی پرکینز، سیمون سینیوره، پییر وانک، ایو مونتان، اورسن ولز و گرت فروبه.
آگوست سال ۱۹۴۴. در آستانه ورود نیروهای متفقین به پاریش اغلای، “هیتلر” به فرمانده جدید شهر “ژنرال دیتریش فون کولتیتس” (فروبه) دستور میدهد که در صورت ممکن نبودن حفظ پاریس، آن را بسوزانند و ویران کنند. در عین حال نهضت مقاومت هم که دو سوم شهر را در اختیار دارد، در مورد استراتژی جدیدشان اختلاف دارند. “ژنرال ژاک شابان دلماس” (دلون)، یکی از طرفداران “شارل دوگل”، با کمونیستهائی که طرفدار یک شورش فوریاند، مخالف است چون بیم دارد که پاریس به ورشوی دیگری تبدیل شود. خبر میرسد که متففین قصد دارند بدون عبور از پاریس، مستقیم به راین بروند ولی گروه “فرانسه آزاد”، “سرگرد گاتو” (وانک) را میفرستند تا فرماندهی متفقین را به فرستادن حداقل یک واحد نظامی برای آزادسازی پاریس مجاب کند. “نوردلینگ” (ولز) سفید سوئد به “فون کولتیتس” وعده ثبت نامش را در تاریخ (بهعنوان مردی که پاریس را نجات داد) میدهد و او هم به دستور جنونآمیز “هیتلر” عمل نمیکند. در ۲۵ آگوست سربازان فرانسوی و آمریکائی وارد شهر میشوند. “فون کولتیتس” زندانی میشود و پاریسیها در خیابان برای خوشامدگوئی به “ژنرال دوگل” اجتماعی میکنند…
براساس فیلمنامهای از ویدال و کوپولا با اقتباس از اثر لاپییره و کالینز. سه اقتباس قبلی از کتاب توسط سه فیلمنامهنویس فرانسوی بروله، اورانش و بوست با شکست مواجه شده بود. انتخابهای تحمیلی کمپانی پارامونت بهعنوان تهیه کننده ـ بهخصوص گردآوردان این همه بازیگر معروف فرانسوی و آمریکائی برای ایفای نقش قهرمانهای دوران آزادی پاریس ـ به بازسازی بیمزهیا تبدیل شد. و در مجموع دلمشغولی کلمان نسبت به اشغال فرانسه پس از ساخت چهار فیلم درباره همین موضوع (نبرد راه آهن ـ ۱۹۴۵، پدر آرام ـ ۱۹۴۶، بازیهای ممنوع ـ ۱۹۵۱ و روز و ساعت ـ ۱۹۶۳) چندان موفق از آب درنیامد.
فیلم دو زن – La Ciociara
سال تولید : ۱۹۶۰
کشور تولیدکننده : فرانسه و ایتالیا
محصول : کارلو پونتی
کارگردان : ویتوریو دسیکا
فیلمنامهنویس : چزاره زاواتینی و دسیکا، برمبنای داستانی نوشته آلبرتو موراویا.
فیلمبردار : گابور پوگانی.
آهنگساز(موسیقی متن) : آرماندو ترووایولی.
هنرپیشگان : سوفیا لورن، ژان پل بلموندو، الئنورا براون، راف والونه، رناتو سالواتوری، کارلو نینکی و آندرهآ ککی.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۵ دقیقه.
رم، جنگ جهانی دوم، سال ۱۹۴۳. “چزپرا” (لورن)، مادری بیوه، با دختر سیزده ساله خود، “رزتا” (براون) زندگی میکند. با شدت گرفتن بمباران شهر از سوی متفقین، “چزیرا” تصمیم میگیرد که خواربارفروشی کوچک خود را رها کند و همراه دخترش به دهکده زادگاهش در منطقه “چوچاریا” بگریزد. محبوب او، “جووانی” (والونه)، نیز میپذیرد که در غیابش مواظب مغازه باشد. بهزودی مادر و دختر به دهکده میرسند و زندگی آرامی را در پیش میگیرند. بهخصوص که “چزیرا” با روشنفکری بهنام “میکله” (بلموندو) رابطه برقرار میکند. اما “رزتا” نیز به “میکله” دل میبندد و رابطه این سه نفر گره میخورد. روزی گروهی از سربازان آلمانی، در حال عقبنشینی، وارد دهکده میشوند و “میکله” را بهعنوان راهنما با خود میبرند. “چزیرا” تصمیم میگیرد که به رم بازگردد. در بین راه گروهی از سربازان مراکشی به او و دخترش هتک حرمت میکنند….
نام فیلم اشاره به دو زن دارد، در حالی که فیلم بهطور کلی متعلق به لورن است که بهعنوان نخستین (یا آخرین) بازیگر تاریخ سینما، بهخاطر شرکت در یک فیلم غیر انگلیسی زبان، برنده جایزه اسکار میشود. فیلم در سراسر دنیا مورد استقبال عامه تماشاگر قرار میگیرد، اما از لحاظ انتقادی چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. دسیکا نشان میدهد که بیشتر فیلمسازی مناسب مایههای ملودرام است تا نئورآلیستی! در سال ۱۹۸۹ (با همکاری خود لورن) برای تلویزیون ایتالیا بازسازی میشود.
فیلم باشکوه – Le Magnifique (1973)
باشکوه (به فرانسوی: Le Magnifique ) همچنین به عنوان مردی از آکاپولکو نیز شناخته میشود. یک فیلم سینمایی فرانسوی محصول سال ۱۹۷۳ با بازی جکلین بیسیت و ژان-پل بلموندو است.
فرانسوا مرلین نویسنده کتاب جاسوسی است. او دوست دارد هر روز شخصیتی را که می تواند در کتابش ملاقات کند. وی در کتاب خود باب سنت کلار است ، همسایه او کریستین در نقش تاتیانا و سردبیر وی ژرژ شارون در نقش سرهنگ کارپوف ظاهر می شود.
فیلم شکلات – 1988 Chocolat
کارگردان: کلر دنی
نویسنده: Robert Alazraki
بازیگرها: ایزاک دو بانکوله، جولیا بوسکی
دختری به نام فرانس در سال 1988 جاده ای در کشور کامرون را پیاده گز می کند. مردی افریقایی او را سوار می کند، دختر به مرور گذشته خود در این شهر آفریقایی می پردازد، زمانی که رابطه ای عاشقانه میان مادرش با یکی از مستخدمان آفریقاییشان در زمان کودکی او شکل گرفته است.
یک زن یک زن است – Une Femme Est Une Femme – A Woman Is a Woman (1961)
سال تولید : ۱۹۶۱
کارگردان : ژان لوک گدار، برمبنای طرحی از ژنهویو کلونی.
فیلمنامهنویس : ژان لوک گدار، برمبنای طرحی از ژنهویو کلونی
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، آنا کارینا، ژان کلود بریالی، نیکول پاکن، ماری دوبوآ، ماریون سارو و ژان مورو.
“آنژلا” (کارینا) رقصندهای است که با دوست پسرش، “امیل” (بریالی) زندگی میکند و دلش بچه میخواهد، اما “امیل” به ازدواج با او نیست. “آنژلا” با استفاده از مکر زنانه، کاری میکند که مرد دیگری “آلفرد” (بلموندو) عاشقش شود و به این ترتیب حس حسادت “امیل” را تحریک میکند. و او را وامیدارد برای حفظ محبوبه خویش، به تقلا بیفتد….
براساس طرحی دو خطی از ژنهویو کلونی، یک زن یک زن است ادای دین عاشقانه و در عین حال آگاهانه گدار است به موزیکالهای آمریکائی و به سرزندگی پویائی و سادگی ذاتیشان.
فیلم کلاه – Le Doulos
سال تولید : ۱۹۶۲
کارگردان : ژان پییر ملویل.
فیلمنامهنویس : ژان پییر ملویل
آهنگساز(موسیقی متن) : ژاک لوسیه.
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، سرژ رژیانی، ژان دزائی، فابیین دالی، مونیک هنسی، ژاک دو لئون و میشل پیکولی.
“موریس” (رژیانی) که تازه از زندان آزاد شده، مقامات سرقتی را فراهم میآورد. ابتدا انتقام جفای دوستی قدیمی را میگیرد و سپس از “سیلیین” (بلموندو)، دوستی جدید، تقاضای کمک میکند. سرقت شکست میخورد و دوستی دیگر به قتل میرسد، همچنین تنها زنی که در زندگی “موریس” حضور دارد. او بهزودی تصور میکند که تمام این ناکامیها زیر سر “سیلیین” است…
سومین فیلم گنگستری ملویل از بهترین آثارش نیست و رجعت به گذشتههای مکرر به ساختار روائی آن لطمه میزند. با این همه فیلمی با امضای او است و صحنههائی از آن (مثل صحنه بازجوئی از “سیلیین” که در یک برداشت به نمایش درمیآید) از به یادماندنیترین صحنهها در تاریخ فیلمهای نوع گنگستری بهشمار میآیند.
فیلم لئون مورن، کشیش – Leon Morin, Pretre
سال تولید : ۱۹۶۱
کارگردان : ژان پییر ملویل
فیلمنامهنویس : ژان پییر ملویل، برمبنای رمانی نوشته بئاتریکس بک
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، امانوئل ریوا، ایرنه تونک، مارییل گوتزی، نیکول میرل و مونیک برتو.
“بارنی” (ریوا) زنی کمونیست به “لئون مورن” (بلموندو) کشیشی جوان دل میبندد. کشیش سعی میکند زن را به سوی خدا بازگرداند. تا حدی نیز موفق میشود. اما زن خواهان نزدیکی به خود کشیش است…
رمان پرآوازه بک که با توجه به خاطرات شخصی او نوشته شده، اثری روشنفکرانه است و لئون مورن، کشیش چنین فیلمی نیست. اغلب منتقدان (همان منتقدانی که ملویل را آماتور میدانستند) نیز فیلم را به جرم ناتوانی در انعکاس عمق رابطهای که بک منظور داشته محکوم کردهاند. در صورتی که ملویل، مثل همیشه، فیلمی ساخته که پیش از هر چیز در مجموعه زنجیرهای فیلمهایش قرار میگیرد. یعنی فیلمی که به علایق شخصی مؤلفش وفادار است و نه به پیامهای آشکار و نهان مبنای اقتباس فیلمنامه.
فیلم مغز – Le Cerveau
سال تولید : ۱۹۶۹
کارگردان : ژرار اوری
هنرپیشگان : دیوید نیون، ژان پل بلموندو، بورویل، ایلای والاک و سیلویا مونتی.
مغز متفکر (نیون) ـ یک سرهنگ انگلیسی که طراح نقشه “سرقت بزرگ قطار” بوده است ـ با عجله عازم فرانسه میشود چون آنجا بهعنوان افسر امنیتی، مأمور حفاظت از قطار حامل ۱۲ میلیون سرمایه ناتو شده است. او درصدد است با کمک سردسته مافیائی “اسکاناپیکو” (والاک) خاطره دستبرد بزرگش را تجدید کند، اما “آرتور” (بلموندو)، یک تبهکار فرانسوی که به تازگی با کمک دوستش “آناتول” (بورویل) از زندان گریخته است هم نقشه مشابهی را میپروراند. در بلبشوئی که بهبار میآید “آرتور” و “آناتول” پولها را به دست میآورند، ولی ناگزیرند آن را به مغز متفکر تحویل دهند …
فیلم بورسالینو – Borsalino
سال تولید : ۱۹۷۰
کارگردان : ژاک دوره
فیلمنامهنویس : کلود سوته، ژان کلود کارییر، ژان کو و دوره، بر مبنای کتاب راهزنان مارسی نوشته اوژن ساکومانو
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، دلون، میشل بوکه، کاترین روول، فرانسواز کریستوفه، کورین مارشان، ژولی ین گوییوار، آرنولدوفوآ، آندره بوله، نیکول کالفان و کریستیان دِ تیلیه.
مارسی، دهه 1930. «سیفردی» (دلون) به محض خروج از زندان، کلوب خبرچینی معروف به «رقاص»، (دِ تیلیه) که او را لو داده، آتش میزند و به سراغ محبوبه سابق خود، «لولا»، (روول) میرود که اکنون با تبهکار دیگری بهنام «کاپلا» (بلموندو) زندگی میکند. پس از یک دعوا، آن دو به دوستان صمیمی هم تبدیل میشوند. کمی بعدتر، با «رینالدی»، (بوکه) ملاقات میکنند که مشاور حقوقی «مارهلو» (فوآ) و «پولی» (بوله) دو تبهکار بزرگ شهر است. «رینالدو» برای از بین بردن «پولی» قول کمک میدهد ولی خیانت میکند و آنان را گیر میاندازد. با این همه آن دو فرار میکنند و خیلی زود در عملیاتی دیگر، «پولی» را میکشند …
نخستین هم کاری دلون و بلموندو و ادای دینی آمیخته به طنز به سینمای گنگستری، با حضور دو تن از محبوبترین بازیگران این ژانر در سینمای فرانسه سالهای دهههای 1960 و 1970.
فیلم دردسرهای یک چینی در چین – Les Tribulation D’un Chinois En Chine
سال تولید : ۱۹۶۵
کارگردان : فیلیپ دو بروکا
فیلمنامهنویس : دانیل بولانژه و دوبروکا، برمبنای رمانی نوشته ژول ورن
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، اورسولا آندرس، والری لاگرانژ، ماریا پاکوم، والری اینکی جینوف، ژس هان و ژان روشفور.
“آرتور لمپرور” (بلموندو) مرد ثروتمند و افسردهای است که بارها دست به خودکشی زده است. او تصمیم میگیرد همراه نامزدش، “آلیس” (لاگرانژ)، مادر او، “سوزی” (پاکوم) و مشاور چینیاش “آقای گو” (اینکی جینوف) با کشتی تفریحیاش دور دنیا را بگردد. “آرتور” پس از آشنائی با رقاصهای بهنام “الکساندرین” (آندرس) در هنگکنگ تصمیم میگیرد تا از زندگی لذت بیشتری ببرد. “آرتور” به “آقای گو” مشکوک میشود و وقتی میفهمد که او به تبت رفته، بهدنبال او میرود. وقتی به هنگکنگ برمیگردد متوجه میشود که ورشکسته شده است. ضمن اینکه “آقای گو” نیز اصلاً به تبت نرفته و قصد کشتن او را نداشته است. او متوجه میشود که اینمادر نامزدش است که نقشه از بین بردن و تصاحب اموال او را کشیده است. “آرتور” درگیر یک سری ماجراهای تعقیب و گریز میشود. در این ماجرا دو محافظ بیمه نیز مجبورند از جانش محافظت کنند (اگر “آرتور” کشته شود بیمه مجبور به پرداخت پول زیادی است) سرانجام “آرتور” از دست تعقیبکنندگانش نجات مییابد. زمانی که مهلت بیمهنامه “آرتور” تمام میشود او تازه متوجه میشود که ورشکسته نشده است. اما افسردگی دوباره سراغش میآید.
فیلم پری دریایی میسیسیپی – Mississippi Mermaid (1969)
کارگردان: فرانسوا تروفو
فیلمنامهنویس: فرانسوا تروفو بر پایه Waltz into Darkness اثر ویلیام آیریش
بازیگران: کاترین دنو – ژان-پل بلموندو – میشل بوکه – دلفین سیریگ
موسیقی: آنتوان دوامل
مرد ثروتمندی از طریق مکاتبهای همسری برای خود مییابد. ظاهرا همسری زیبارویش بسیار دلخواه است، اما در این بین او گذشته مرموزی دارد.
همه خطرها را طبقهبندی کن – Classe Tous Risques
سال تولید : ۱۹۶۰
کارگردان : کلود سوته
فیلمنامهنویس : خوزه جووانی، پاسکال ژاردن و سوته، برمبنای داستانی نوشه جووانی.
هنرپیشگان : لینو ونتورا، ژان پل بلموندو، ساندرا میلو، فرانس، استن کرول، مارسل دالیو و اوهلین کر.
گنگستری بهنام “آبل” (ونتورا) از زندگی در ایتالیا خسته شده و قصد دارد پس از آخرین سرقتش، دست همسر و دو پسرش را بگیرد و به فرانسه باز گردد. سرقت انجام میشود و او خود را به شهر نیس میرساند. اما در این میان دوستش، “ریمون” (کارول)و همسرش به دست پلیس مرزی کشته میشوند. حالا “آبل” باید به پاریس برسد و مکان امنی برای زندگی پسرهایش فراهم کند. تنها امید او به کمک دوستانش است که همه مدیونش هستند…
فیلم بینوایان – LES MISERABLES
سال تولید : ۱۹۹۵
کارگردان : کلود لولوش
فیلمنامهنویس : لولوش، بر مبنای رمانی نوشتهٔ ویکتور هوگو
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، میشل بوژنا، الساندرا مارتینس، آنی ژیراردو، کلمانتین سلاری، فیلیپ لئوتار، روفوس، ژان ماره، میشلین پرل
سال ۱۹۰۰. مردی اشرافزاده خودکشی میکند، اما ̎هانری فورتن̎ (بلموندو)، رانندهاش، به اتهام قتل بازداشت میشود و در نتیجه خانوادهاش از هم میپاشد. ̎روژه̎ (بلیموندو)، پسر ̎هانری̎، بزرگ میشود، ورزش بوکس روی میآورد و قهرمان فرانسه میشود. در زمان اشغال فرانسه، ̎زیمان̎ (بوژنا)، وکیل پاریسی، و همسرش (مارتینز) قصد دارند از دست نازیها بگریزند و ̎روژه̎ با وانت خود، آنان را به طرف مرز سوئیس میبرد. در عوض ̎زیمان̎ هم قول میدهد برای ̎روژه̎ که سواد ندارد رمان بینوایان را بخواند. ̎روژه̎ یکبار فیلمی بر مبنای بینوایان دیده و آنرا بسیار دوست داشته است. ̎زیمان̎ به قولش عمل میکند و ̎روژه̎ خود را ̎ژان والژان̎ دیگری میبیند.
فیلم استاویسکی – Stavisky
سال تولید : ۱۹۷۴
کارگردان : آلن رنه
فیلمنامهنویس : خورخه سمپرون
هنرپیشگان : ژان پل بلموندو، فرانسوا پریه، آنی دوپری، میشل لونسدال، روبرتو بیزاکو، کلود ریش، شارل بوایه، ژاک ایسر، مارسل کوولیه، سیلویا بادسکو، ژیژی بالیستا، ژاک اسپیسر و پییر ورنیه.
ژوئیه سال 1933. در روزی که تقاضای پناهندگی سیاسی «تروتسکی» به فرانسه پذیرفته میشود، «سرژ الکساندر» (بلموندو) – یهودی روسیتباری که به «ساشا استاویسکی» مشهور است – در پاریس کارهای متفاوت و مرموزی انجام میدهد: با رشوه از دوست پلیسش، «بوسو» (کوولیه) میخواهد که از دشمن خونیاش که «بازرس بونی» (ریش) بهدنبالش فرستاده، بازجوئی کند؛ برچاپ اوراق قرضه تقلبی در مؤسسه رهنی یایون نظارت میکند؛ برچاپ اوراق قرضه تقلبی در مؤسسه رهنی بایون نظارت میکند؛ نمایش جدیدی را در تآتر امپایر بهروی صحنه میبرد (و جلب یکی از بازیگران زن، پناهندهای آلمانی بهنام «ارنا ولفگانگ» / بادسکو میشود که روی یهودی بودنش، و سرنوشت نژادش برای زجر کشیدن تأکید میکند)؛ و با «بارون رائولِ» با نفوذ (بوایه) گرم میگیرد که خبر میدهد همسر «استاویسکی»، «آرلتی» (دوپری) موفق شده نظر اسپانیائی مهاجری بهنام «مونتالبان» (بیزاکو) را که میخواهد با خرید اسلحه از «موسولینی» کودتائی در اسپانیا به راه بیندازد، جلب کند. «استاویسکی» با وجود وضعیت متزلزل اقتصادی و قانونیاش، و احساس نگرانی همکارانش – «بورلی» حسابدار (پریه)، «دکتر مزی» (لونسدال)، وکیلی بهنام «گرامون» (ورنیه) – باز هم به پیشرفتن خوشبین است. وقتی میفهمد که «بونی» میخواهد با ترتیب دادن به جنوب سفر کند و به این ترتیب هم نقشه «بونی» را نقش بر آب میکند و هم به «آرلتی» ملحق میشود. او دوستانش را از نقشه «بونی» مطلع میکند، سپس حساب بانکیاش در ژنو را در اختیار «مونتالبان» قرار میدهد تا از آن برای بودجه برنامههای سیاسیاش استفاده کند. اما سفر به سرزمینی که پدرش ددر آن خودکشی کرده بوده (ظاهراً بهدلیل تبهکار شدن پسرش) و دیدار تصادفی با «ارنا ولفگانگ» (که با «مایکل گرانویل» / اسپیسر یکی از هواداران «تروتسکی» – همراه شده است) او را به افسردگی میکشاند. در ماه دسامبر به پاریس باز میگردد، میفهمد که ماجرای کلاهبرداری بایون افشا شده، و دوستان و رشوهگیران سابقش ترکش میکنند. با وجود این از چنگ «بونی» فرار میکند، و در شامونی پنهان میشود. در این «تبعید» خودخواسته تصمیم میگیرد مشارکت نیروهای دولتی را در تبهکاریهایش افشا کند، اما پلیس با کمک اطلاعات محرمانه «وریکورت» (ایسر)، یکی از کارمندان دولت که قبلاً با «استاویسکی» همکاری میکرده، مخفیگاهش را محاصره میکند. با هجوم پلیس «استاویسکی» میمیرد – ظاهراً خودکشی کرده. پس از شورشهای فوریه 1934 از «تروتسکی» میخواهند پاریس را ترک کند. در برابر کمیته تحقیق درباره «پرونده استاویسکی»، «آرلتی» میگوید که شک دارد شوهرش خودکشی کرده باشد. «رائول» به «مونتالبان» میگوید که «استاویسکی» پیامآور مرگ بود… نه تنها مرگ خودش، بلکه مرگ یک دوران.
ماجرای استاویسکی یکی از بزرگترین رسوائیهای جمهوری سوم فرانسه است. رنه پیش از اینکه به جنبه تاریخی، سیاسی و اجتماعی ماجرا بپردازد، تصویر سادهای از یک کلاهبردار را نشان میدهد که بیشتر شبیه «آرسن لوپن» یا «فانتوما»ست. فیلم چندان مورد توجه منتقدان واقع نمیشود. بلموندو یکی از بهترین بازیهایش را ارائه میدهد. فیلم با نمایش دقیق فضای آن دوران فقط زیبائی تجسمی یافته است.
فیلم دستهای از مارسی – Scoumoune (1972)
کارگردان : ژوزه جووانی
فیلمنامهنویس: ژوزه جووانی
بازیگران
ژان-پل بلموندو: روبرتو بورگو
کلودیا کاردیناله: جورجیا ساراتوف
میشل کنستانتن: خاویر ساراتوف
انریکه لوسرو: میگلی
آلن موتت: فیسل
میشل پیرلون: شارلوی خوش تیپ
فیلیپ بریزارد: فنفان
آلدو بوفی لندی: ویلانووا
ژاک دباری: کارل
ژرار دوپاردیو: سرقت
مارک ایراد: بوناونتور
آندریا فریول: روسپی عصبانی
آنری ویلبر: گراویل
ژاک ریسپال: موسیو دوبوآ
نیکولاس وگل: گرگور
ژان-کلود میشل: وکیل
دومینیک زاردی: محکوم
پییر کوله: مدیر زندان
لوچانو کاتناچی
در اواسط دهه ۱۹۳۰، روبرتو لالا روکا (ژان-پل بلموندو) به مارسی میآید تا به دوست خود، کمک کند. ولی او ناخواسته درگیر باندهای مختلف تبهکاران میشود. و در نتیجه به جرم قتل چند نفر از اعضای باند دچار مشکلاتی غیر عادی میشود و …
فیلم صدهزار دلار در آفتاب – Greed in the Sun 1964
کارگردان: آنری ورنوی
بازیگران
ژان-پل بلموندو در نقش روکو
لینو ونتورا در نقش هرو مارک
برنار بلیه
آندریا پاریزی در نقش پپا
گرت فروبه نقش کاستیگلیانو
به عنوان حلیبی
هنری لمبرت در نقش رابرت
پییر کوله
پل بونیفاس
یک کامیون دار خشن ماشین جدیدش و محموله مرموزش (به ارزش صدهزار دلار) را به دست جدیدترین کارمندش میسپارد، فقط به خاطر اینکه ببیند توسط یکی از باتجربهترین رانندگانش دزدیده میشود. حالا دوستانش بعد از او منتظرند تا کالاها را دوباره پس بگیرند. آیا یکصدهزار دلار ارزش مردن دارد؟
فیلم مرد و سگش – A Man and His Dog (2008)
کارگردان: فرانسیس هوستر
بازیگران: ژان-پل بلموندو -حفصیه حرزی – فرانسیس هوستر – ماکس فون سیدو – ژان دوژاردن – پییر موندی
مرد و سگش (فرانسوی: Un Homme et Son Chien) یک فیلم سینمایی فرانسوی در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی فرانسیس هوستر با بازی ژان-پل بلموندو که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. این فیلم بر اساس یک فیلم سینمایی ایتالیایی بنام اومبرتو دی (۱۹۵۲) ساخته شده است.
«چارلز» مردی سالخورده در خانه معشوقه خود، بیوهای ثروتمند زندگی میکند. اما وقتی زن تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد، او و سگش راهی خیابانها میشوند و…
فیلم نیمه شانس – Half a Chance (1998)
کارگردان: پاتریس لوکنت
بازیگران: ژانپل بلموندو -آلن دلون – ونسا پارادی -ژاک رومن
آلیس پس از هشت ماه مجازات کشیدن به خاطر سرقت خودرو از زندان آزاد میشود. مادرش تازه فوت کرده و برای او یک نوار صوتی گذاشته که در آن برای او راز زایشش را اعتراف کردهاست. آلیس اصلاً پدرش را نمیشناسد. بیست سال پیش، مادرش دو مرد را دوست داشت و یکی از آن دو او را به آلیس آبستن کردهاست و خود نمیداند. او به دنبال این میرود که کدام از این دو پدرش است. اما قبل از آن، او آن دو را در یک ماجرا برابر قاچاقچیان مواد مخدر روس قرارمی دهد.
فیلم دزیره – Désiré (1996)
کارگردان: برنارد مورات
نویسنده: ساشا گیتری
بازیگران
ژان-پل بلموندو در نقش دزیره
فنی اردان در نقش اودت
کلود ریش
بئاتریس دال در نقش مادلین
ژان یان نقش کورنیش
دومینیک لاوانان در نقش هنریت
آنی گرگوریو در نقش آدل
دزیره، فردی متبحر و یک دون خوان است که بهطور منظم خانمها را اغوا میکند و در آخر ناپدید میشود. اما یک روز او واقعاً عاشق میشود.
فیلم تنها – طغیانگر (در ایران)- The Loner (1987)
کارگردان: ژاک دری
بازیگران: ژان پل بلموندو -کاترین روول راوی
کمیسر استان به همراه برادرش سیمون در تعقیب تبهکاری به نام اشنایدر است، در این حین سیمون به دست اشنایدر کشته میشود و اشنایدر موفق به فرار میشود. دو سال میگذرد استان به ریاست بخش جرم و جنایت منصوب میشود، ولی همچنان به فکر دستگیری اشنایدر است.
این فیلم در تلویزیون ایران با نام طغیانگر پخش شدهاست.
فیلم کرکسها – The Vultures (1984)
کارگردان: آنری ورنوی
نویسنده: میشل اودیار
بازیگران: ژان-پل بلموندو
این فیلم لژیون خارجی فرانسه در طول جنگ جهانی دوم نشان میدهد. در تونس فرانسه، در طول جنگ جهانی دوم، کاروانی از لژیون خارجی فرانسه متهم به بازیابی میلههای طلای شش میلیارد فرانکی از یک بانک در القصور میشود تا آنها را به مکانی امن برای دولت فرانسه برساند.
فیلم تکتاز – Le marginal (1983)
کارگردان: ژاک دوره
بازیگران
ژان-پل بلموندو در نقش فیلیپ جردن
هنری سیلوا در نقش ساور مکاچی
کارلوس سوتو شهردار در نقش لیویا ماریا دولورس
پیر ورنیه به عنوان بازرس روژینسکی
موریس سد در نقش تونتون
چکی کاریو در نقش فرانسیس پیرون
میشل رابین در نقش آلفرد گونت
ژان-کلود دریفوس به عنوان ترانسسیت
موسیقی: انیو موریکونه
کمیسر جردن (ژان-پل بلموندو) به دنبال دستگیری ماکاچی رئیس باند موادمخدر در شهر مارسی است. به دنبال یک دسیسه جسدی در آپارتمان جردن پیدا می شود و او را به قسمت دیگری منتقل میکنند. اما جردن با کمک همکار جدیدش همچنان به دنبال ماکاچی است …
فیلم آلپاگور – L’Alpagueur 1976
کارگردان: فیلیپ لابرو
بازیگران: ژان-پل بلموندو -برونو کرمر
موسیقی: میشل کولومبی
داستان فیلم «آلپاگور» دربارهٔ یک جاسوس مستقل فرانسوی است که برای تحقیق در مورد یک قاتل زنجیرهای به نام قرقی که برای دزدیدن بانک جوانان را استخدام میکند و بعد از اتمام کار به قتل میرساند، به لس آنجلس میرود و….
فیلم مردی که دوستش دارم – Un homme qui me plaît
کارگردان: کلود لولوش
موسیقی: فرانسیس له
بازیگران
ژان-پل بلموندو در نقش هنری
آنی ژیراردو در نقش فرانسوا
کاز گاراس در نقش پل
پیتر برگمن به عنوان کارگردان
فارا فاست نقش پاتریشیا
فاستر هود به عنوان هندی
بیل کوئین به عنوان مسافر
تیموتی بلیک در نقش دومینوها
جری سیپرلی در نقش پیشخدمت در کافه
ماری پیا کانته در نقش همسر هنری
آرتورو دومینیچی به عنوان افسر گمرک
اما شیرین اما به عنوان خودش
مارسل بوزوفی نقش شوهر فرانسوا
مردی که دوستش دارم یا عشق چیز خندهداری است یک فیلم سینمایی درام عاشقانه فرانسوی به کارگردانی کلود لولوش است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد.