فیلم ارتش سایهها – Army of Shadows – بررسی و نقد و خلاصه داستان
کاگردان و فیلمنامهنویس: ژان پیپر ملویل، بر مبنای رمانی نوشته ژوزف کسل.
بازیگران: لینو ونتورا، پل موریس، سیمون سینیوره، آلن لیبول، پل کروشه، ژان پییر کاسل، کلودمان و سرژ رژیانی. رنگی، ۱۴۳ دقیقه.
اکتبر سال ۱۹۴۲. «فیلیپ ژربیه» (ونتورا) از اسارت مقامات حکومت دست نشانده ویشی میگریزد، به مارسی میآید و به کمک هم قطارانش در نهضت مقاومت، «پل دونات» خبرچین (لیبول) را میکشد. «ژان فرانسوا ژاردی» (کاسل)۔ خلبان سابق۔ جایگزین «پل» در گروه میشود بدون اینکه بداند برادر بزرگترش، «لوک ژاردی» | موریس) در واقع رهبر نهضت مقاومت است. «ژربیه» که همراه «لوک ژاردی» برای مذاکراتی با انگلیسیها و دیدار «دوگل» به لندن رفته، در مییابد که دوستش، فلیکس» (کروشه) به دست گشتاپو افتاده است. او به فرانسه باز میگردد و به یکی از اعضای نهضت، «ماتیلده» (سینیوره)، اجازه میدهد تا نقشهاش برای آزاد کردن فلیکس» را اجرا کند.
نقشه شکست میخورد اما «ژان فرانسوا» که پنهانی خودش را تسلیم گشتاپو کرده، به «فلیکس» قرص سیانور میرساند. «ژربیه» دستگیر میشود اما با نقشهای که بار دیگر «ماتیلده» طرح کرده از مرگ نجات مییابد. مدتی بعد خبر میرسد که «ماتیلده» دستگیر شده و به خاطر دخترش قول همکاری با آلمانیها را داده است. «ژاردی» افرادش را متقاعد میکند که «ماتیلده» عملا مرگ خویش را میخواهد. آنان «ماتیلده» را در خیابان هدف گلوله قرار میدهند.
عنوانبندی پایانی از مرگ «لوک ژاردی» هم قطاران «ژربیه» و خود او خبر میدهد. و این فیلم سرد و افسرده حال پس از سکوت دریا (۱۹۴۸) و لئون مورن کشیش (۱۹۹۱) سومین فیلم ملویل است که به دوران اشغال فرانسه در جنگ جهانی دوم میپردازد و برای نخستین بار ملهم از تجربههای خود ملویل به عنوان عضو نهضت مقاومت است. ملویل از تمایزات اخلاقی آشکار فیلمهای این رده میپرهیزد و زمانهای را نشان میدهد که در آن اقتضای شرایط، اعمال ضد انسانی و خشن را توجیه میکند. فیلم آشکارا حال و هوای یک فیلم نوآر را دارد و قهرمانان آن تداعیگر تبهکاران این نوع فیلمها که باید تنازع بقا را مقدم بر اصول اخلاقی متعارف قرار دهند.