فیلم سلطانی در نیویورک – خلاصه، تحلیل و نقد – A King in New York (1957)

کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : چارلی چاپلین
کارگردان : چارلی چاپلین
فیلمنامهنویس : چارلی چاپلین
فیلمبردار : ژرژ پرینال
آهنگساز(موسیقی متن) : چارلی چاپلین
هنرپیشگان : چارلی چاپلین، مایکل چاپلین، آلیور جانسن، داون آدامز، جری دزموند، هاری گرین و سید جیمز.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۹ دقیقه.
“شادوف” (چاپلین) سلطان برکنار شده کشوری است که پس از انقلاب به آمریکا گریخته است. او با وجود حمایتهای افراد سرشناس بهدلیل نیاز مادی مجبور میشود با پیشنهاد بازی در فیلمهای تبلیغاتی موافقت کند، اما در این کار نیز به جائی نمیرسد. تا اینکه تصادفاً با پسری (مایکل چاپلین) فراری از مدرسه، آشنا میشود و با او رابطهای نزدیک برقرار میکند. با این همه سرانجام زندگی در اروپا را به آمریکا ترجیح میدهد…
سلطانی در نیویورک که روبرتو روسلینی دربارهاش گفته: “ساخته انسانی آزاده است”. به هنگام نخستین اکرانش جنجال بسیاری برانگیخت. گروهی از منتقدان به فیلم حمله کردند و آن را از ظرافت فیلمهای صامت استاد خالی دیدند. مایه اصلی سلطانی در نیویورک، مثل فیلم دیگر چاپلین در این دوره، موسیو وردو (۱۹۴۷)، در واقع برپایه واکنش به کمیته بررسی فعالیتهای ضد آمریکائی سناتور مکارتی شکل گرفت. با این دو فیلم، انسانی به نمایش در میآید که در جستؤجوی برقراری برابری در جامعهای است که ظرافیت قبول آن را ندارد. اینجا، این واقعیت مطرح میشود که بدترین دردهای جهان امروز فقر و بدبختی نیست بلکه سیستمی پلیسی است که آزادیهای شخصی آدمها را در هر اجتماعی از میان میبرد.