چرا ارتقاهای قطرهچکانی کسلکننده گوشیهای هوشمند که گیکها را غمگین کردهاند، اتفاقا برای بیشتر مردم «خوب» هستند و شاید بیشتر از «خوب»؟!
اگر یک نکته وجود داشته باشد که نسخه اخیر سری آیفون 13 برای من برجسته کرده باشد، آن مورد این است که ارتقای سالانه تلفنها روند کندتری پیدا کرده.
روزهای نوآوری سالانه گذشته. در عوض، هر سال در گوشیهای هوشمند کم و بیش حفظ طراحی و عملکرد قبلی با فقط یک یا دو تغییر یا بهبود کوچکتر را شاهد هستیم.
در نظر بگیرید آیفون 12 را در مقابل آیفون 13، یا سامسونگ گلکسی اس 20 اولترا را در مقابل سامسونگ گلکسی اس 21 اولترا را.
در مقایسه با نسخههای قبلی آنها تفاوت چندانی وجود ندارد و میتوان ادعا کرد که ما به نقطهای رسیدهایم که این ارتقاءهای تکراری، چیز خاصی به تجربه کلی کاربری یک گوشی هوشمند نمیافزایند.
صحبت از رکود و طراحی هستهکننده در گوشیهای هوشمند دیگر بیشتر از هر وقت دیگری به گوش میرسد. حتی گوشیهای هوشمند تاشو مانند Samsung Galaxy Z Fold 3 هم نتوانستهاند این قضاوت کلی را تغییر بدهند.
با این حال، “گوشیهای هوشمند” نسبت به سالهای گذشته پیشرفتهای «کافی» داشتهاند و این برای مصرفکنندگان خوب است.
مرگ قانون مور
“قانون مور” میگوید که تعداد ترانزیستورها در یک مدار مجتمع متراکم تقریباً هر دو سال، دو برابر میشود، در حالی که هزینه ساخت آن نصف میشود.
قانون مور در دهه 1960 توسط گوردون مور، مدیرعامل سابق اینتل مطرح شد. در دهه 1960، چشمانداز فناوری با اکنون متفاوت بود و بدیهی است که چنین رشد نمایی نمیتواند برای همیشه پایدار باشد و پیشرفتهای شاخص سختتر و دشوارتر از پیش شده.
قانون مور به نوعی زمینه را برای نوآوری منظم و سالیانه فراهم کرد و به کل صنعت انگیزه برای تلاش میبخشید. حتی اگر امروزه نتوانیم قانون مور را اجرایی کنیم، روح آن زنده میماند و چرخههای سالانه رونمایی از محصولات نو تا حدی نتیجه آن است. شرکتها برای بهبود و تغییرات معنادار تلاش میکنند گرچه مینیمال شدن ارتقاها، نشاندهنده دشوار شدن پیشرفتها هستند.
گوگل پیکسل 6 پرو نمونهای از پیشرفتهای معنیدار است
پیکسل 6 نمونهای از پیشرفتهای معنیدار و کاربردی قانون مور است. پیکسل 6 بزرگترین رونمایی گوشی هوشمند از سوی گوگل طی چند سال گذشته بود و پیشرفتهای چشمگیری نسبت به پیکسلهای قبلی داشت.
دوربین ارتقا یافته، طراحی کاملاً جدید، چیپست سفارشی و موارد دیگر باعث میشود اولین گوشی پیکسلی محسوب شود که در چند سال گذشته واقعاً ارتقا یافته.
البته تفسیر دیگر میتواند این باشد که چون گوگل چند سال بود زیاد به پیکسل نرسیده بود، حالا با توجه نشان دادن به پیکسل 6، ارتقاهای آن نسبت به نسلهای قبلی چشمگیر به نظر میرسند. اما از سوی دیگر میتوانیم نتیجه بگیریم که روند کسلکنندگی گوشیهای هوشمند، عمومیت ندارد.
در پیکسل 6 پرو، هر قسمتی از گوشی تغییر کرده، ما با یک ارتقاء جزئی با تراشه جدیدتر و دوربین کمی ارتقا یافته روبرو نیستیم، بلکه این یک چیز کاملاً جدید است. در حقیقت، اگر به تاریخچه سری پیکسل نگاه کنیم، هرگز ارتقایی عمده از یک مدل به مدل دیگر آن طور که در پیکسل 6 پرو شاهده بودیم،نداشته.
ارتقاء پیکسل اصلی به پیکسل 2 تغییرات زیادی را به همراه نداشت. پیکسل 2 یک روکش مات، چیپست کوالکام، یک جفت بلندگوی جلویی، لرزشگیر اپتیکال و Pixel Visual Core را معرفی کرد. همچنین IMX362 را آورد، یک پله پایینتر از IMX363 که با پکیسل 3 معرفی شده بود و تا پیکسل 5 به عنوان سنسور اصلی در هر تلفن هوشمند پیکسل استفاده میشد.
در پیکسل 3 هم پیشرفت زیاد نبود. گذشته از حاشیههای کوچک و نمایشگر بزرگتر، شبیه نسل قبلی بود. پیکسل 4 تغییرات کمی کمی ایجاد کرد، از صفحه نمایش 90 هرتزی استفاده شد ولی در عین حال همین مشکلات متعددی در صفحه نمایش هم گزارش شد.
به غیر از صفحه نمایش با نرخ تازهسازی بالا، تنها پیشرفت واقعی دیگر در پیکسل 4 پشتیبانی Soli برای باز کردن قفل صورت بود، اگرچه این شرکت سپس سنسور اثر انگشت را کنار گذاشت. به نظر میرسد هر زمان که گوگل چیزی را در تلفن هوشمند Pixel بهبود میبخشد، چیز دیگری به خطر میافتد.
از این نظر، میتوانیم تفاوت خط پیکسل را با اکثر پرچمداران معمولی ببینیم.
اکثر پرچمداران از پیشرفت چشمگیر سالیانه سود نمیبرند، شرکتها فرمولی را پیدا کردهاند که کار میکند. چرا سامسونگ بیاید و سری S را تغییر اساسی بدهد، در حالی که این شرکت میداند که ارتقاهای قطرهچکانی هم بیشتر کاربران را راضی میکند؟!
پیکسل 6 خلاف این مسیر را پیموده و باید ببینیم که آخر و عاقبت آن چه میشود!
آینده گوشیهای هوشمند
اما به نظر میرسد که گوشیهای هوشمند با ساختار و فرمول فعلی دیگر به اوج تکامل خود رسیدهاند و دیگر شرکتها چارهای به جز رفتن به سمت گوشی تاشو ندارند.
گجتهایی مانند Samsung Galaxy Z Fold 3 و Galaxy Z Flip 3 هیجانانگیز هستند زیرا چیزی کاملاً جدید را نشان میدهند. با این حال، گوشیهای تاشو هنوز جریان اصلی نشدهاند.
اما چیزهای خوب دیگری را هم این مدت دیدهایم: ما میبینیم که سازندگان گوشیهای هوشمند تمرکز خود را بر طول عمر پشتیبانی نرمافزاری آغاز کردهاند و شرکتهایی مانند سامسونگ و شیائومی دورههای پشتیبانی طولانیتری را ارائه میدهند.
حتی گوگل به دنبال پشتیبانی از سری پیکسل 6 به مدت حداقل پنج سال است که آن را در ردهای مشابه آیفون قرار میدهد. به روزرسانی نرمافزار میتواند تجربه تلفنهای هوشمند را کاملاً تغییر دهد و ممکن است مصرفکنندگان را متقاعد کند که از دستگاههای قدیمی استفاده کنند. این یک خبر عالی برای افرادی است که به تلفنها به عنوان ابزارهای مفید نگاه میکنند – از آن تا خراب شدن استفاده کنید و سپس یک گوشی جدید بخرید.
علاوه بر این، وقتی گوشیهای هوشمند برای مدت بیشتری به روز میشوند، ارزش فروش مجدد آنها افزایش مییابد. این به این دلیل است که آنها هنوز “فعال” هستند و پشتیبانی میشوند. درست به همین دلیل است که آیفونها میتوانند ارزش خود را برای سالها حفظ کنند.
Fairphone 4 که به تازگی منتشر شده، وعده بروزرسانی نرمافزار تا پایان سال 2025 را میدهد. این شرکت همچنین امیدوار است بتواند به روزرسانیهای عمدهای را تا اندروید 15 منتشر کند، با پشتیبانی نرمافزاری تا سال 2027. چیزی که هیچ تولیدکنندهای تلفنهای هوشمندی قبلاً موفق به انجام آن نشده.
اما یک دلیل پنهان روآوری شرکتها به پشتیبانی نرمافزاری طولانیمدتتر، حفظ مشتریها و وفادار کردن آنهاست.
چرا گوشیهای هوشمند خستهکننده خوب هستند؟
امروزه خرید یک گوشی هوشمند دیگر آن دشواری قبلی را از نظر تصمیمگیری و انتخاب ندارد.
به یاد دارم سالها پیش، قبل از خرید گوشی هوشمند ساعتها و ساعتها نظرات را میخواندم. قبل از اینکه به نکسوس 5 یا وان پلاس 3 بخرم، خیلی تحقیق کردم. میخواستم مطمئن شوم که تصمیم درستی میگیرم، به خصوص که بازار اندروید در آن زمان بسیار آشفته بود.
اما نکته مهم و کلیدی این است که تقریباً هر گوشی پرچمدار برای هر کسی به اندازه کافی خوب خواهد بود. خوبِ خوب!
حتی اکثر گوشیهای میان رده برای اکثر مردم به اندازه کافی خوب ، مناسب و کارا هستند. دیگر در مورد گوشیهای موبایل هیچ چیز عجیب و شعبدهوار وجود ندارد که غافلگیرتان کند، شما میدانید چه چیزی به دست میآورید و تا حد زیادی کارتان را راه خواهد انداخت.
جدیدترین اسمارت فون سری گلکسی اس هرچه باشد، برای اکثر کاربران بهترین است، اما اگر هزینه کمی دارید، ممکن است به دنبال مارک دیگری مانند شیائومی باشید. اکثر مصرفکنندگان میدانند که به دنبال چه چیزی هستند و تصمیمگیری در مورد خرید هنگام ارتقا بسیار آسانتر میشود.
اگر گوشیهای هوشمند خستهکننده زندگی را آسانتر کنند، چرا از آن بدمان بیاید؟!
در مقابل نوآوری منجر به محصولاتی میشود که به اندازه کافی برای همه خوب نیستند.
برای گیکها و طرفداران افراطی فناوری، رکود در گوشیهای هوشمند یک حقیقت غمانگیز است، اما برای مصرفکنندگان معمولی، اتفاقا این رکود بسیار خوب است. گوشیهای طرح فعلی تقریباً به اوج خود رسیده است و تاشوها زمین بازی جدیدی برای آزمایش سختافزارهای جدید هستند. اما تا زمانی که عرصه رقابت جدید داغ نشده، شاید 4 سالی فرصت داشته باشیم که از همین گوشیهایمان به صورت بهینه استفاده کنیم و لذت ببریم!
و برای ما در ایران؟!
و برای ما شهروندان ایرانی شاید این دوره گذار پررخوت گوشیهای هوشمند، یک فرصت باشد تا در عین حال که از پرچمدارهای به یادگارمانده از سالها پیش یا میانردههای کنونی استفاده میکنیم و با آنها کارمان را راه میاندازیم، کمتر حسرت ارتقاهای انقلابی و گوشیهای پرچمدار به کلی متفاوت را بخوریم.
چه کسی میتواند حدس بزند. شاید همان زمان که جهش گوشیهای هوشمند رخ داد، درها هم برای ما از نظر اقتصادی باز شد.
فردا روز دیگری است … (اسکارلت اوهارا)