فیلم قارچ سمی رسول ملاقلیپور – معرفی و نقد و تحلیل
کارگردان و نویسنده فیلمنامه: رسول ملاقلیپور/مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری /مدیر تولید: محمد صنعی/ تدوین: بهرام دهقانی/ موسیقی: ناصر چشمآذر/ صدابردار: ایرج شهزادی/ صداگذار: سید محمود موسوینژاد/طراح صحنه و لباس: علی فداکار/طراح چهرهپردازی: جلال الدین معیریان/عکس: بابک برزویه/جلوههای ویژه: محمد رضا شرف الدین/ تهیهکننده: رسول ملاقلیپور، مؤسسه فرهنگی، هنر سنا (سعید لطفی)/بازیگران: جمشید هاشمپور، میترا حجار، فرهاد قائمیان، انوشیروان ارجمند، رویا تیموریان، عبد الرضا زهرهکرمانی، امیر جعفری، فرهان خانمحمدی، علی سلیمانی.
خلاصه داستان: «دومان قائمی» که مهندس کارآزموده و مدیرعامل یک شرکت معتبر و موفق ساختمانی است خود را همچنان معتقد به آرمانهای گذشتهاش میداند و فعالیت روزمرهاش را جدا از این باورها نمیداند، اما یک تصادف و یک دیدار غیر متقربه برای او بستر حوادثی میشود.
رسول ملاقلیپور، مثل مخملباف، حاتمیکیا، مجیدی، افخمی، درویش و بنی اعتماد به نسل نخبه فیلمسازان پس از انقلاب تعلق دارد. با طیف رنگارنگی از فیلمهایی که سخت است میان آنها ارتباط مضمونی خاصی پیدا کرد. او یکی از پرکارترین فیلمسازان دوره خود است. بلمی به سوی ساحل، پرواز در شب، افق، خسوف، مجنون، پناهنده، نجات یافتگان، سفر به چزابه، کمکم کن، هیوا، نسل سوخته، فیلمهایی آکنده از نوعی واقعگرایی عریان، با نگاهی تلخ و بدبینانه به جامعه و از همه مهمتر با لحنی مرثیهوار برای افول آرمانگرایی. قهرمانان تعدادی از فیلمهای ملاقلیپور -بهخصوص هیوا و پناهنده- پهلو به پهلوی قهرمانان برخی فیلمهای حاتمیکیا و درویش میزنند. هرسه فیلمساز، سینما را از دل جنگ آغاز کردند و دلمشغولی همیشگیشان ناسازگاری آرمانگرایی گذشته با ریتم پرشتاب زندگی مادی امروز است. قهرمانان فیلمهایشان، مردانی خسته، تنها و عبوس هستند که در گوشه دل خود و بیاعتنا به دنیای اطراف، به گذشته وفادار ماندهاند و به خاطراتشان دلخوش هستند.
از سوی دیگر رسول ملاقلیپور یکی از فیلمسازان شاخص جریان سینمای اجتماعی معاصر است (شاید بازهم در کنار درویش و البته بنی اعتماد). او در فیلمهایش به شکلی مستمر(مداوم به وقایع و اتفاقات سیاسی-اجتماعی روز میپردازد. در فیلمهایش میتوان اتفاقاتی مثل جنگ، انقلاب، آرمانگرایی، تقابل نسلها، شهادت، گروههای ضد انقلاب، واخوردگان، دانشجویان عاصی و گرایشهای سیاسی روز، فساد اقتصادی و دیگر مسائل مبتلا به جامعه امروز را به تماشاگر نشست.
او صریح و بیپرده درباره وقایع و تحولات اجتماعی فیلم میسازد که حاصل آنگاه پذیرفتنی است و گاه نه!
ملاقلیپور در عرصه سینمای جنگ، به نوعی یکی از پدرخواندهها محسوب میشود. فیلمهای جنگی او جزو شاخصترین آثار این ژانر سینمای کشورمان هستند. از پرواز در شب بگیرید تا نجاتیافتگان و سفر به چزابه.
حالا قارچ سمی فیلمی دیگر است در حال و هوای همیشگی فیلمهای او. داستان یک مهندس ساختمان و مدیرعامل یک شرکت پیمانکاری که وفاداری به آرمانهای گذشتهاش را مخل فعالیتهای اقتصادی امروز خود نمیداند و در چنین پارادوکسی به زندگی خود ادامه میدهد اما بالاخره بنبست فرا میرسد. فیلم به سبک هیوا از زمان حال آغاز میشود و با فلاشبکهای متعدد به گذشته نقب میزند. و خاطرات روزهای جنگ مدام به قهرمان فیلم عارض میشوند. گویی گذشته و سالهای جنگ تا ابد مردان خاص و برگزیده خود را به جدا زیستن از سیر پرتپش و گاه مبتذل زندگی محکوم کرده است. آنان متفاوت، تلخ و گوشهگیر هستند چون سالها تجربیات غریبی را در جبهههای جنگ گذراندهاند.
قارچ سمی در کمترین فاصله زمانی تا جشنواره کلید خورد و حتی هیأت انخاب یکی دو پرده فیلم را ندید. اما کیفیت فیلم به گونهای بوده که به سادگی نه تنها در بخش مسابقه سینمای ایران، که به عنوان یکی از نامزدهای حضور در بخش مسابقه بین المللی نیز قلمداد شد. آن هم جلوتر از رقیبانی مثل کاغذ بیخط و ارتفاع پست. قارچ سمی باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشد که در نسخه کامل نشده نیز توانسته اینگونه دل از داوران ببرد.
بههرحال ملاقلیپور شاید بیش از حد تلخ و گزنده به نظر برسد اما هیچکس نمیتواند فضای گرم و دریغآلود پرواز در شب و هیوا، ضرباهنگ کنترلشده افق، فیلمنامه منسجم پناهنده و جسارت مضمونی و شکلی نجاتیافتگان و سفر به چزابه را نادیده بگیرد. ملاقلیپور-چه دوستش داشته باشیم و چه نه-فیلمساز مهمی است.