کتاب مرد گمشده – نوشته جین هارپر – خلاصه و معرفی

0

کتاب مرد گمشده نوشته جین هارپر سال ۲۰۱۹ به بازار آمد و خیلی زود در فهرست ده کتاب پرفروش ساندی تایمز قرار گرفت. این رمان رتبه‌ی چهارم گودریدز و یکی از پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز نیز هست. این کتاب را میثم فرجی ترجمه کرده است.

مرد گمشده  داستان مرموز مرگ مردی به نام «کمرون» است که جنازه‌اش در صحرا، کنار قبری عجیب پیدا می‌شود. دو برادر کمرون در جست‌وجوی علت مرگ او هستند. خودکشی، قتل، مرگ طبیعی یا دلیل شوم دیگری؟ آیا پای زنی هم در میان است؟ در این مسیر، داستان عشق گذشته‌ی کمرون و رازهایی که به همراه دارد، مطرح می‌شود و قصه، پیچیدگی‌ها و جذابیت‌های تازه‌ای پیدا می‌کند. جین هارپر با نخستین رمانش The Dry جوایز زیادی را کسب کرد. از جمله جایزه‌ی کتاب صنعت استرالیا و جایزه‌ی باری برای نخستین رمان رمز آلود. هارپر پیش از این‌که به عنوان نویسنده‌ی حرفه‌ای فعالیت کند، سیزده سال روزنامه‌نگار بود. کتاب مرد گمشده یکی از محبوب‌ترین رمان‌های اخیر جهان ادبیات است.


ناتان، مردم همیشه تظاهر می‌کنند حال‌شون خوبه. هر روز و تا پایان عمر.

جایی که آن‌ها زندگی می‌کردند هیچ چیز حد وسط نداشت. مردم یا کاملاً خوب بودند یا کاملاً بد. به‌ندرت حد وسطی پیش می‌آمد.

کسانی که درد زیادی می‌کشند دیگران را هم دچار درد می‌کنن

بعضی آدم‌ها بودن‌شان غنیمت است.

کسانی که درد زیادی می‌کشند دیگران را هم دچار درد می‌کنن و امیدوارم، به خاطر خودت و کسانی که اطرافت هستند، به آرامش برسی.

زندگی این‌جا سخته. همه دنبال راهی هستیم تا به بهترین شکل زندگی کنیم. اما قبول کن، حتی یه نفر هم نیست که دربارهٔ چیزی به خودش دروغ نگفته باشه.
بعضی وقت‌ها آدم‌ها فقط دنبال راه فرار می‌گردن. و راه درست همیشه در دسترس نیست.

«کمرون فکر می‌کرد می‌تونه مثل پدرش نباشه. واقعاً فکر می‌کنم دوست داشت پدر و شوهر خوبی باشه و می‌تونست عالی باشه. واقعاً هم بود. اما یهو عوض می‌شد. بدون هیچ دلیلی. اصلاً یه آدم دیگه می‌شد. من مدت‌ها نگرانش بودم تا این‌که یه روز بیدار شدم و حس کردم ازش می‌ترسم.»
zohrehه شما حسودی‌مون می‌شد، چون پسرهای زیادی اطراف‌مون بودند، ولی هیچ‌کدوم به درد نمی‌خوردن و اون این‌قدر زود یکی رو پیدا کرده بود. همیشه برامون تعریف می‌کرد چه‌قدر با هم خوش می‌گذرونین و تو می‌خندوندیش.»

نمی‌توانست کامل توضیحش بدهد. مثل ضربانی در سرزمینی خالی. سنگینی عجیبی که نشان می‌داد هوا را با کس دیگری شریک هستی. می‌دانست که باید توضیحی برای این احساس وجود داشته باشد. ادراکِ ناخودآگاه چیزی نامعلوم در چشم‌انداز. چیزی بیش‌تر از این نبود و البته دقیق هم نبود. و صدها بار در طول سالیان شخصی ناشناخته را در افق دیده بود.

ناتان سعی می‌کرد جلو زاندر با او دعوا نکند. تقصیر بچه نبود که آن‌ها با هم کنار نمی‌آمدند. این را هم قبول داشت که همه چیز تقصیر ژاک نبود.

زاندر که بچه بود، ناتان عادت داشت در تاریکی کنار تختش بنشیند و آرام گیتار بزند. این یکی از تنها چیزهایی بود که انگار مدتی او را آرام می‌کرد و ناتان خیلی تعجب می‌کرد که از نظر ژاک این کار بیش‌تر آزاردهنده بود تا آرام بخش.

صدها سؤال دیگر داشت، اما هیچ کدام را نپرسید. نمی‌شد پشت بی‌سیمی که هرکس دلش می‌خواست می‌توانست حرف‌های‌شان را بشنود، چیزی گفت.

رویکرد کمرون به زندگی همیشه همراه با نظم بود. هر کاری می‌خواست انجام دهد اول فکر می‌کرد به چه نتیجه‌ای می‌خواهد برسد، بعد خیلی منظم کارش را انجام می‌داد. ناتان اغلب تلاش کمی می‌کرد و انتظار زیادی داشت. هر بار راه حل کمرون موفق‌تر بود.

در طول سال‌ها، ناتان فهمیده بود کنار آمدن با تنهایی بعد از کمی ماندن در خانه به‌مراتب راحت‌تر می‌شد. بعد از چند روز، تنهایی تبدیل به روزمرگی می‌شد و گاهی در پس دردهای کوچک‌تر ناپدید می‌شد.

هر دومون دنبال زندگی بهتری بودیم. اما بهتر نشد. زندگی‌مون شبیه همون چیزی بود که پشت سر گذاشته بودمش.

«دست‌کم یه شانس برای فراموش کردن بهشون بده.» «من ده سال پیش التماس‌هام رو کردم. فایده‌ای نداشت.» «کسی نمی‌خواد دوباره التماس کنی. فقط سر راهت باهاشون سلام و احوال‌پرسی کن. یا یه کم بیش‌تر. زمان زیادی گذشته.» «همون آدم‌ها هستن.» «بعضی آره، بعضی نه.»

در طول سال‌ها، ناتان فهمیده بود کنار آمدن با تنهایی بعد از کمی ماندن در خانه به‌مراتب راحت‌تر می‌شد. بعد از چند روز، تنهایی تبدیل به روزمرگی می‌شد و گاهی در پس دردهای کوچک‌تر ناپدید می‌شد. نومیدی اولیه‌اش از تماس با انسان‌ها هم فرق کرده بود. پیش‌تر همراهی با دیگران باعث آرامش می‌شد، اما حالا احساسات پیچیده‌ای را به وجود می‌آورد که بعدها با این‌که مدت‌ها از رفتن‌شان گذشته بود، مجبور می‌شد در تنهایی‌هایش با آن‌ها دست به گریبان شود. رهایی از این حالت و برگشتن به شرایط عادی هر بار طولانی‌تر می‌شد، تازه اگر می‌شد اسمش را حالت عادی گذاشت.

بیست دقیقه‌ای بود که با هم حرف نزده بودند،‌ ناگهان ناتان حس کرد پسرش بغض کرده و الان است که بزند زیر گریه. طوری که فقط از نوجوان‌ها برمی‌آید، گریه‌اش را می‌خورد و بغضش را نگه داشته بود، رنگ پریده و با صورتی منقبض سعی می‌کرد جلو سیلاب را بگیرد، اما ناراحتی تا لبه‌های سد بالا آمده بود.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

گالری عکس: طراحی‌های داخلی و خارجی افتضاح و عجیب که با کمی قدرت شبیه‌سازی مغزی رخ نمی‌دادند!

چیزی که من اسمش را می‌گذارم شبیه‌سازی مغزی واقعا چیز لازمی در زندگی و کار است. یعنی اینکه بتوانید قبل از جابجایی و ساختن اجسام در ذهن تجسمش کنید و بعد حین کاربری‌های مختلف تصورش کنید و پیش‌بینی کنید که کجای کار می‌لنگد.فکر کنم از زمان…

عکس این درخت‌های عجیب در دوره جنگ جهانی دوم اصلا ویرایش نشده‌اند!

این عکس شگفت‌انگیز جنگ جهانی دوم ممکن است عکس ویرایش شده یا فیک به نظر برسد. اما واقعا این طور نیست.در این عکس سورئال، که بخشی از آرشیو عکاسی نیرو‌های دفاع فنلاند است، یک ماشین ارتش فنلاند در امتداد جاده‌ای در چند مایلی مرز با اتحاد…

عکس‌های بی‌نظیر از آبشارهای رنگارنگ دریاچه‌های پلیتویس در کرواسی و مقایسه آنها با فصل یخ‌زده

نوشته: تاماس دومبورا توثمن چهار سال پیش در فصل زمستان از دریاچه‌های پلیتویس بازدید کردم و از دنیای زیبا و یخ زده آنها با آبشارهای یخی و مناظر سفید عکس گرفتم.اخیراً دوباره به این دریاچه‌ها بازگشته‌ام تا از همان منظره خیره‌کننده عکس…

طراحی‌ها و معماری‌های نبوغ‌آمیز و عالی که باید تحسین‌شان کرد

همان طور که در برخی پست‌های قبلی از طراحی‌ها و معماری بد گفتیم (در اینجا و اینجا برای مثال) سوی مخالف آنها هم وحود دارد. یعنی طراح یا معماری صنعتی به کاربرد و جنبه زیباشناختی اماکن و اشیا دقیقا فکر کرده و چیزی دلخواه و هماهنگ با محیط پدید…

تبدیل شخصیت‌های انیمیشن‌های و کارتون‌ها به نمونه‌های انسانی شبیه به آنها

در انیمیشن‌ها ما حیوانات را دارای شخصیت انسانی می‌کنیم، رخت و لباس به تنشان می‌کنیم، آنها را صاحب جامعه و شهر می‌کنیم و رفتارهای انسانی را به آنها منتسب می‌کنیم.اما تصور کنید که در کاری معکوس، این شخصیت‌های کارتونی را می‌توانستیم به…

چه می‌شد اگر انیمیشن‌های استودیو جیبلی را کسی با آبرنگ می‌کشید – کاری که لوئیز تریر کرده!

در این نقاشی‌های زیبای لوئیز تریر، طرفداران استودیو جیبلی فورا انیمیشن‌های یه یاد ماندنی را که از آنها الهام گرفته شده، تشخیص خواهند داد.لوئیز تریر، نقاش و مجسمه‌ساز فرانسوی با الهام از شخصیت‌های انیمیشن‌های شناخته شده از استودیو جیبلی،…
آگهی متنی در همه صفحات
دکتر فارمو / کلینیک زیبایی دکتر محمد خادمی /جراح تیروئید / پزشکا /تعمیر فن کویل / سریال ایرانی کول دانلود / مجتمع فنی تهران / دانلود فیلم دوبله فارسی /خرید دوچرخه برقی /خرید دستگاه تصفیه آب /موتور فن کویل / شیشه اتومبیل / نرم افزار حسابداری / خرید سیلوسایبین / هوش مصنوعی / مقاله بازار / شیشه اتومبیل / قیمت ایمپلنت دندان با بیمه /سپتیک تانک /بهترین دکتر لیپوماتیک در تهران /بهترین جراح بینی در تهران / آموزش تزریق ژل و بوتاکس / دوره های زیبایی برای مامایی / آموزش مزوتراپی، PRP و PRF /کاشت مو /قیمت روکش دندان /خدمات پرداخت ارزی نوین پرداخت / درمان طب / تجهیزات پزشکی / دانلود آهنگ /داروخانه اینترنتی آرتان /اشتراك دايت /فروشگاه لوازم بهداشتی /داروخانه تینا /لیفت صورت در تهران /فروش‌ دوربین مداربسته هایک ویژن /سرور مجازی ایران /مرکز خدمات پزشکی و پرستاری در منزل درمان نو / ثبت برند /حمل بار دریایی از چین /سایت نوید /پزشک زنان سعادت آباد /کلاه کاسکت / لمینت متحرک دندان /فروشگاه اینترنتی زنبیل /ساعت تبلیغاتی /تجهیزات پزشکی /چاپ لیوان /خرید از آمازون /بهترین سریال های ایرانی /کاشت مو /قیمت ساک پارچه ای /دانلود نرم افزار /

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.