فیلم بعضی روزها در آوریل Sometimes in April – بررسی و نقد

نویسنده و کارگردان: رائول پک. موسیقی: برونو کولیاس. مدیر فیلمبرداری: اریک گیشارد. تدوین: ژاک کومت. بازیگران: ایدریس البا [آگوستین موگانزا]، اُریس ارهوئرو [اونوره موگانزا]، دبرا وینگر [بوشنل]، نوآ امریش [لایونل]، فریزر جیمز [زاویر]، کارول کاره مرا [ژان موگانزا]، هیوبرت کونده [پدر سالومون]، ابی میکییب نکاگا [سروان باگوسورا]، میشله روگما [آن ماری موگانزا]. ۱۴۰ دقیقه. محصول ۲۰۰۵ فرانسه، آمریکا، رواندا. نامزد خرس طلایی جشنواره برلین، برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره دوربان، نامزد جایزه امی برای بهترین موسیقی، نامزد جایزه بهترین بازیگر برای ادریس البا.

آگوستین موگانزا و برادرش اونوره هر دو هوتو تبار هستند. اما آگوستین با زنی توتسی تبار ازدواج کرده و صاحب سه فرزند نیز شده است. آگوستین ارتشی و اونوره گوینده محبوب رادیو RTLM است. وقتی رئیس جمهور ترور می شود، قبیله هوتو تصمیم می گیرد تا به خونخواهی وی تمامی توتسی ها را قتل عام نماید. اما آگوستین قصد دارد تا از همسر و سه فرزندش مراقبت کند و همین امر او را نیز در ردیف خائنان و دشمنان خلق هوتو قرار می دهد. آگوستین همسر و دو فرزندش را به برادرش می سپارد تا از منطقه خطر دور کند، اما آنها در طول راه دستگیر و کشته می شوند. دختر بزرگ آگوستین نیز در حمله ای به کلیسای محل تحصیل اش کشته می شود. سال ها بعد آگوستین در دادگاه سازمان ملل حاضر می شود تا شاهد اعترافات برادرش باشد که نقش خود را در تشویق مردم به کشتار توتسی ها از طریق رادیو پذیرفته است.

چرا باید دید؟

سال ها قبل تی. اس. الیوت در سرزمین هرز چنین گفته بود: آوریل ستمگرترین ماه هاست؛ از زمین مرده گل های یاس می رویاند… حال کجاست ببیند که فرزند آدم در این ماه چه ها که نکرد، کجاست تا ببیند چگونه در صد روز نزدیک به یک میلیون نفر انسان به دست همنوع خود قصابی شدند… کجاست تا ببیند چگونه بسیاری در مرگ همنوعان خود سکوت کردند…

بعضی روزها در آوریل که با سخنی از مارتین لوتر کینگ آغاز می شود [در پایان، ما سخنان دشمن خود را به یاد نمی آوریم، آن چه به یاد می ماند سکوت دوستان است] دومین فیلم بعد از هتل رواندا است که به وقایع خونین سال ۱۹۹۴ و نسل کشی صد روزه در رواندا می پردازد. هر چند فیلمی تلویزیونی است که توسط شبکه HBO تولید شده، اما به سینما ها راه یافته و در جشنواره های بین المللی نیز خوش درخشیده است. درامی هراس انگیز که رائول پک [کارگردان فیلم تلویزیونی لومومبا] آن را ساخته و نه فقط به ابعاد وحشتناک این جنایت از سوی آفریقایی ها، بلکه خاموشی و کندی رفتار سیاستمداران اروپایی و آمریکایی در برابر این جنایت می پردازد که عاملان و آمران آن را جری تر کرد.

بعضی روزها در آوریل ویژگی های یک تریلر خوش ساخت را نیز داراست، اما داوری درباره چنین فیلمی که می تواند سندی قاطع از زمانه ما باشد، آن را حقیر جلوه خواهد داد. فیلم که بر درام زندگی دو برادر متمرکز شده، قصه خود را در قالب فلاش بک هایی طولانی روایت می کند. اما به موازات آن به واسطه بوشنل از رفتار دولتمردان غربی انتقاد کرده و دولت های حامی هوتوها را که با ارسال سلاح های مختلف به نوعی حامی آنان در کشتار توتسی ها بودند، ملامت می کند.

رائول پک متولد ۱۹۵۳ هائیتی است، اما در زئیر و فرانسه بزرگ شده، در برلین فیلمسازی را آموخته و با ساختن مستندهایی گیرا نام خود را به عنوان فیلمسازی هوشمند و آگاه به زمانه خود بر سر زبان ها انداخته است. پک در سال های میان ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ به عکاسی اشتغال داشت و در سال ۱۹۸۳ اولین فیلم خود Leugt را ساخت. در سال ۱۹۹۲ با فیلم لومومبا: مرگ یک پیشوا موفق شد تا جوایزی از جشنواره فرایبورگ و Amiens به دست آورد. سال بعد در جشنواره فیلم کن با فیلم مردی در ساحل نامزد نخل طلا شد. پنج سال بعد با Haitian Corner نامزد دریافت یوزپلنگ طلای جشنواره لوکارنو و در همین سال با Corps plongés نامزد جایزه بزرگ جشنواره مونترال شد. موفق ترین فیلم او تا امروز لومومبا نام دارد که در سال ۲۰۰۰ ساخته و موفق به دریافت جوایز متعددی از جشنواره های آکاپولکو، میلان و Ouagadougou Panafrican و Human Rights Watch International Film Festival شده است.
ژانر: درام، جنگی.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]