زندگینامه بنجامین فرانکلین – سیاستمداز، دانشمند و فیلسوف آمریکایی

تا به حال فکر کرده‌اید چطور ممکن است یک نفر همزمان سیاستمدار، مخترع، نویسنده، فیلسوف و دیپلمات باشد؟ بنجامین فرانکلین یکی از شخصیت‌هایی‌ست که انگار از دل افسانه بیرون آمده است. از کسی شنیدم که می‌گفت: «اگر فرانکلین فقط در یک زمینه فعالیت می‌کرد، باز هم جاودانه می‌شد». اما او در ده‌ها زمینه سرآمد زمان خود بود و همچنان الهام‌بخش عصر ماست. نام بنجامین فرانکلین، در ذهن بسیاری از مردم با برق‌گیر و آزمایش بادبادک در آسمان طوفانی تداعی می‌شود. اما پشت این چهرهٔ علمی، یک ذهن نیرومند سیاسی، یک نویسندهٔ خوش‌ذوق، و یک مصلح اجتماعی نیز وجود داشت. در این مطلب، ۵ فکت کمتر شنیده‌شده دربارهٔ زندگی خارق‌العادهٔ بنجامین فرانکلین را با هم مرور می‌کنیم.

بنجامین فرانکلین، یکی از بنیان‌گذاران ایالات متحدهٔ آمریکا بود، اما مسیر زندگی‌اش از فقر و کارگری آغاز شد. او در خانواده‌ای شلوغ و نسبتاً فقیر در شهر بوستون به دنیا آمد و تحصیلاتش را خیلی زود رها کرد. شاید سال‌ها فکر می‌کردید مردی که چهره‌اش روی اسکناس صد دلاری چاپ شده، از ابتدا زندگی مرفهی داشته است. اما واقعیت برعکس است؛ او کار را از چاپ‌خانه شروع کرد و با اراده‌ای آهنین، خودآموخته شد. دوستی تعریف می‌کرد که همیشه در کتابخانهٔ عمومی که فرانکلین بنیان‌گذارش بود، احساس می‌کرد روح خود او در میان قفسه‌ها پرسه می‌زند. فرانکلین معتقد بود که انسان باید در مسیر پیشرفت، خودش را بسازد نه منتظر شرایط بماند. شاید راز ماندگاری‌اش هم همین نگاه خلاقانه، واقع‌گرایانه و عمل‌گرا به زندگی بود.

نام بنجامین فرانکلین با برق، آزادی، دیپلماسی و خرد پیوند خورده است. او نقش کلیدی در تدوین اعلامیهٔ استقلال ایالات متحده داشت. همچنین به‌عنوان سفیر در فرانسه، یکی از چهره‌های مؤثر در شکل‌گیری اتحاد بین‌المللی علیه استعمار بریتانیا شد. اما زندگی او محدود به سیاست نبود؛ در حوزهٔ علم، فلسفه و اخلاق نیز آثار ارزشمندی از خود به جا گذاشت. در جایی خواندم که کسی گفته بود: «اگر آمریکا یک ذهن داشت، آن ذهن فرانکلین بود». در ادامه، با 10 فکت جالب و کمتر شنیده‌شده دربارهٔ این چهرهٔ چندوجهی آشنا خواهید شد.

۱- تولد در خانواده‌ای پرجمعیت و زندگی با کمترین امکانات

بنجامین فرانکلین در ۱۷ ژانویه ۱۷۰۶ در شهر بوستون (Boston) به دنیا آمد. او پانزدهمین فرزند از هفده فرزند پدرش، جوزایا فرانکلین (Josiah Franklin) بود. خانواده‌اش درآمد اندکی داشتند و بنجامین فقط دو سال به مدرسه رفت. پدرش قصد داشت او را کشیش کند، اما هزینه‌های تحصیل سنگین بود. به همین دلیل، در ده‌سالگی از مدرسه بیرون آمد و به‌عنوان دستیار چاپ‌خانه مشغول کار شد. برادر بزرگ‌ترش چاپ‌خانه‌ای داشت و بنجامین در همان‌جا با دنیای واژه‌ها آشنا شد. او از همان کودکی علاقه‌مند به خواندن بود و کتاب‌ها را با حرص مطالعه می‌کرد. کم‌کم نوشتن را نیز آغاز کرد و نخستین مقالاتش را با نام مستعار منتشر می‌کرد. دوران کودکی‌اش سخت بود، اما این سختی‌ها او را به انسانی خودساخته و مقاوم تبدیل کرد. این آغاز ساده، زمینه‌ساز ظهور یکی از ذهن‌های درخشان تاریخ آمریکا شد.

۲- اختراع برق‌گیر و آزمایش معروف با بادبادک

یکی از معروف‌ترین آزمایش‌های علمی تاریخ به بنجامین فرانکلین نسبت داده می‌شود: آزمایش بادبادک در طوفان. در سال ۱۷۵۲، او برای اثبات اینکه رعد و برق شکلی از الکتریسیته (Electricity) است، یک بادبادک فلزی را در هوای طوفانی به پرواز درآورد. او با نخ ابریشمی و کلیدی فلزی، جریانی را منتقل کرد که جرقهٔ الکتریکی تولید کرد. این آزمایش خطرناک، پایه‌گذار فهم علمی امروزی ما از صاعقه بود. بعدها با الهام از این کشف، وسیله‌ای به‌نام برق‌گیر (Lightning Rod) برای محافظت از ساختمان‌ها اختراع کرد. برق‌گیر باعث می‌شد جریان الکتریکی ناشی از صاعقه، به‌طور ایمن به زمین منتقل شود. این اختراع جان بسیاری از مردم را نجات داد و به شهرت علمی فرانکلین افزود. او با وجود نداشتن تحصیلات رسمی در فیزیک، یکی از پیشگامان علم الکتریسیته شد. این فکت شاید شناخته‌شده‌ترین بخش زندگی علمی او باشد، اما همچنان الهام‌بخش است.

۳- بنیان‌گذار نخستین کتابخانهٔ عمومی در آمریکا

فرانکلین یکی از نخستین کسانی بود که به ضرورت دسترسی عمومی به دانش باور داشت. در سال ۱۷۳۱، او نخستین کتابخانهٔ قرضی عمومی در آمریکا را با نام «Library Company of Philadelphia» تأسیس کرد. این کتابخانه به افراد اجازه می‌داد بدون آنکه نیازی به خرید کتاب داشته باشند، به مطالعه بپردازند. بنجامین اعتقاد داشت که دانش، قدرتی است که باید در اختیار همه قرار گیرد، نه فقط ثروتمندان. این اقدام، سرآغاز شکل‌گیری فرهنگ کتاب‌خوانی عمومی در ایالات متحده بود. جالب آن‌که هزینهٔ اولیهٔ تأسیس کتابخانه از سوی یک انجمن دوستی فراهم شد. فرانکلین شخصاً در انتخاب کتاب‌ها و مدیریت کتابخانه نقش داشت. بعدها بسیاری از ایالت‌ها از این مدل الهام گرفتند. ایدهٔ ساده ولی انقلابی او، نسل‌های آینده را به کتاب و اندیشه نزدیک‌تر کرد.

۴- نویسندهٔ کتاب پرفروش «زندگی من» و هنر خودشناسی

فرانکلین در دوران پیری، شروع به نوشتن زندگینامهٔ خود کرد که بعدها با عنوان «اتوبیوگرافی بنجامین فرانکلین» (The Autobiography of Benjamin Franklin) منتشر شد. این کتاب یکی از مهم‌ترین متون اخلاقی و الهام‌بخش آمریکایی در قرن هجدهم محسوب می‌شود. او در این کتاب، با لحنی صادقانه و طنزآمیز، زندگی‌اش را از کودکی تا دوران اوج شرح می‌دهد. یکی از بخش‌های جذاب آن، برنامهٔ روزانه و طرح ۱۳ فضیلت اخلاقی است که او برای خود ترسیم کرده بود. این فضایل شامل نظم،节制، صداقت و فروتنی بودند. او هر روز آن‌ها را بررسی می‌کرد و تلاش داشت در همه‌شان پیشرفت کند. این کتاب نه‌فقط یک زندگینامه، بلکه راهنمای خودسازی به شیوهٔ عملی است. میلیون‌ها نسخه از آن منتشر شده و در مدارس و دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. نگاه فرانکلین به خودشناسی، بسیار جلوتر از زمان خودش بود.

۵- نقش کلیدی در استقلال آمریکا و دیپلماسی با فرانسه

فرانکلین در کنار جورج واشنگتن، جان آدامز و توماس جفرسون، از پدران بنیان‌گذار ایالات متحده (Founding Fathers) به‌شمار می‌رود. او یکی از نویسندگان اعلامیهٔ استقلال در سال ۱۷۷۶ بود و بعدها به‌عنوان نمایندهٔ آمریکا به فرانسه اعزام شد. در آن زمان، ایالات تازه‌تأسیس نیاز مبرمی به حمایت مالی و نظامی داشتند. فرانکلین با هوش دیپلماتیک خود، توانست نظر مثبت دربار فرانسه را جلب کند. حضور او در فرانسه با استقبال عمومی و محافل روشنفکری روبه‌رو شد. لباس ساده، شوخ‌طبعی و رفتار مردمی‌اش، او را نزد فرانسویان بسیار محبوب کرد. در سال ۱۷۷۸، فرانسه رسماً با آمریکا متحد شد و این اتحاد مسیر استقلال را هموار کرد. فرانکلین یکی از امضاکنندگان معاهدهٔ صلح با بریتانیا بود. بدون تلاش‌های او، شاید استقلال آمریکا با تأخیر زیادی روبه‌رو می‌شد.

۶- بنیان‌گذاری اولین مؤسسه بیمه آتش‌سوزی در آمریکا

در سال ۱۷۵۲، بنجامین فرانکلین با همکاری گروهی از شهروندان فیلادلفیا، نخستین شرکت بیمهٔ آتش‌سوزی در مستعمرات آمریکایی را پایه‌گذاری کرد. نام این شرکت «Philadelphia Contributionship» بود و هدف آن، جبران خسارات ناشی از آتش‌سوزی خانه‌ها بود. در آن زمان، آتش‌سوزی یکی از رایج‌ترین و ویرانگرترین حوادث شهری محسوب می‌شد. فرانکلین با شناخت اهمیت پیشگیری، به ساکنان توصیه می‌کرد خانه‌های خود را با معیارهای ایمنی خاصی بسازند. این بیمه تنها به ساختمان‌هایی خدمات می‌داد که مطابق اصول ایمنی طراحی شده بودند. او از طریق این طرح، هم خسارات را کاهش داد و هم سطح ایمنی شهری را بالا برد. این نهاد هنوز هم به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین شرکت‌های بیمه در آمریکا فعال است. این اقدام، گامی بزرگ در جهت ساماندهی جامعه و حفاظت از دارایی‌ها بود. فرانکلین بار دیگر نشان داد که نبوغش فقط محدود به علم یا سیاست نیست، بلکه در خدمات عمومی نیز پیشگام بوده است.

۷- طراحی اجاق فرانکلین برای گرمایش کارآمدتر خانه‌ها

در سال ۱۷۴۲، فرانکلین وسیله‌ای اختراع کرد که بعدها به «اجاق فرانکلین» (Franklin Stove) مشهور شد. این اجاق فلزی به‌گونه‌ای طراحی شده بود که در مقایسه با شومینه‌های سنتی، گرمای بیشتری تولید می‌کرد و در عین حال، دود کمتری وارد خانه می‌شد. سیستم آن بر پایهٔ گردش هوای گرم و سرد و افزایش بهره‌وری سوخت بنا شده بود. او این اختراع را به‌جای ثبت رسمی، در اختیار عموم قرار داد تا همه بتوانند از مزایای آن بهره‌مند شوند. فرانکلین از سود مالی آن گذشت تا سلامت عمومی و آسایش همگانی افزایش یابد. این اجاق، یکی از نمونه‌های تلفیق علم و دغدغهٔ اجتماعی در زندگی اوست. کاربرد آن تا سال‌ها در خانه‌های آمریکایی ادامه داشت. همچنین پایه‌گذار نگاه نوین به طراحی صنعتی وسایل خانگی شد. اختراع این وسیله، از ذهنی می‌آمد که به رفاه مردم نیز به‌اندازهٔ سیاست و علم اهمیت می‌داد.

۸- نقشش در اصلاح تقویم و ساختار زمان‌سنجی

فرانکلین علاقهٔ زیادی به زمان‌بندی، برنامه‌ریزی و نظم روزانه داشت و از طرفداران سرسخت بهره‌وری از زمان بود. او نخستین کسی بود که ایدهٔ صرفه‌جویی در روشنایی روز (Daylight Saving Time) را مطرح کرد. در مقاله‌ای طنزآمیز در سال ۱۷۸۴، پیشنهاد داد که مردم زودتر بیدار شوند تا از نور طبیعی بیشتر استفاده کنند و در مصرف شمع صرفه‌جویی شود. اگرچه این ایده در زمان خودش عملی نشد، اما قرن‌ها بعد، الهام‌بخش نظام امروزی تغییر ساعت تابستانی شد. او همچنین علاقه داشت که ساختار تقویم میلادی ساده‌تر و دقیق‌تر شود. به گفتهٔ خودش، انسان باید فرمانروای وقت باشد نه بندهٔ آن. عبارات مشهوری مانند «وقت طلاست» از اندیشه‌های او نشأت گرفته‌اند. حتی در زندگی شخصی، برنامهٔ روزانه‌ای برای ساعات بیداری، کار، مطالعه و استراحت تنظیم کرده بود. نگاه او به زمان، بخشی از جهان‌بینی فلسفی‌اش دربارهٔ زندگی مفید بود.

۹- تلاش برای پایان برده‌داری در اواخر عمر

هرچند فرانکلین در آغاز زندگی خود صاحب برده بود، اما در اواخر عمر به یکی از مخالفان سرسخت برده‌داری (Slavery) تبدیل شد. او در سال‌های پایانی زندگی، ریاست انجمن ضدبرده‌داری پنسیلوانیا (Pennsylvania Abolition Society) را برعهده گرفت. این انجمن خواهان پایان تدریجی و قانونی برده‌داری در مستعمرات بود. فرانکلین در یادداشت‌هایی به‌صراحت نوشت که برده‌داری عملی غیراخلاقی، تحقیرآمیز و برخلاف اصول آزادی‌خواهانه است. او حتی طوماری به کنگره فرستاد و خواهان اقدام عملی برای پایان دادن به این ننگ اجتماعی شد. این طومار یکی از نخستین تلاش‌های رسمی در سطح ملی برای لغو برده‌داری در آمریکا بود. گرچه در زمان او این هدف محقق نشد، اما اقدامش آغازگر موجی از تغییرات در قرن نوزدهم شد. این تغییر موضع، نشانهٔ رشد اخلاقی و شهامت اعتراف به خطا در یک ذهن فرهیخته بود. فرانکلین با این اقدام، میراثی اخلاقی از خود بر جای گذاشت که تا امروز ارزشمند است.

۱۰- درگذشت بنجامین فرانکلین و میراث ماندگارش

بنجامین فرانکلین در ۱۷ آوریل ۱۷۹۰ در سن ۸۴ سالگی در فیلادلفیا درگذشت. مرگ او با واکنش گسترده‌ای در ایالات متحده و کشورهای اروپایی روبه‌رو شد. بیش از ۲۰ هزار نفر در مراسم تشییع جنازه‌اش شرکت کردند. مجلس ملی فرانسه یک دقیقه سکوت به احترام او برگزار کرد، حرکتی بی‌سابقه برای یک آمریکایی. در زمان مرگش، او یکی از شناخته‌شده‌ترین و محبوب‌ترین شخصیت‌های جهان بود. آرامگاه او در قبرستان کریست چرچ (Christ Church Burial Ground) هنوز هم از پر بازدیدترین مکان‌های تاریخی فیلادلفیاست. نقل‌قولی از وصیت‌نامه‌اش با مضمون «اگر نیکی کرده‌ام، این پاداش من است؛ اگر بدی کرده‌ام، آن هم جزای من خواهد بود» بر سنگ قبرش حک شده است. آثار مکتوب، اختراعات و دیدگاه‌های اجتماعی‌اش هنوز در مدارس و دانشگاه‌ها آموزش داده می‌شود. او نه‌فقط یکی از پدران آمریکا، بلکه نمادی از روشن‌فکری و انسان‌دوستی در جهان مدرن باقی ماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]