سریال بریکینگ بد – درام تلویزیونی بسیار محبوب – معرفی و نقد و تحلیل – Breaking Bad (2008)

بریکینگ بد یک مجموعه تلویزیونی درام تلویزیونی بسیار تحسین شده آمریکایی است که در ابتدا از سال 2008 تا 2013 از شبکه AMC پخش شد. این سریال توسط وینس گیلیگان ساخته شد و برایان کرانستون در نقش والتر وایت، معلم شیمی دبیرستانی که به سرطان ریه مبتلا است و به ساخت و فروش متامفتامین کریستالی برای تامین آینده مالی خانواده اش روی میآورد بازی میکند.
این نمایش به دلیل داستان های درام و غیرقابل پیش بینی، توسعه شخصیت های پیچیده و فیلمبرداری خوب معروف بود. این کتاب موضوعاتی مانند اخلاق، خانواده، اعتیاد و پیامدهای اعمال فرد را مورد بررسی قرار داد. همچنین بازیگران مکمل قدرتمندی از جمله آرون پل در نقش جسی پینکمن، آنا گان در نقش اسکایلر وایت و جیانکارلو اسپوزیتو در نقش گاس فرینگ حضور داشتند.
Breaking Bad مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و جوایز متعددی از جمله 16 جایزه Primetime Emmy را به دست آورد. این مجموعه به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین سریال های تلویزیونی در تمام دوران در نظر گرفته می شود و از آن زمان تاکنون یک سریال اسپین آف به نام Better Call Saul از روی آن تولید شده است.
بریکینگ بد به مدت پنج فصل و در مجموع 62 قسمت پخش شد. محور داستانی سریال تبدیل والتر وایت از یک شهروند سر به راه و صبور و مطیع قانون به یک قاچاقچی بی رحم به نام هایزنبرگ است. در طول راه، او به طور فزاینده ای درگیر دنیای جنایتکار خطرناک آلبوکرکی،در نیومکزیکو می شود.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
این نمایش به دلیل توجه به جزئیات، به ویژه با توجه به علم پخت و پز و توزیع کریستال مت مورد ستایش قرار گرفت. شخصیت جسی پینکمن، شاگرد سابق والتر و شریک جنایی، مورد علاقه طرفداران خاص بود و سفر او از فروشنده بدبخت مواد مخدر به بازمانده سرسخت بخش کلیدی موفقیت سریال بود.
Breaking Bad همچنین به مسائل پیچیده اجتماعی و فرهنگی، مانند اعتیاد به مواد مخدر، فقر و مراقبت های بهداشتی پرداخت.
به طور کلی، سریال Breaking Bad همچنان یک مجموعه تلویزیونی برجسته است که استاندارد جدیدی را برای داستان سرایی سریالی و توسعه شخصیت ایجاد می کند. تأثیر آن را میتوان در نمایشهای بیشماری که پس از آن دنبال شد، مشاهده کرد و همچنان سنگ محک فرهنگی برای طرفداران در سراسر جهان است.
خالق سریال، وینس گیلیگان، در ابتدا این ایده را به عنوان یک کمدی سیاه مطرح کرد، اما در نهایت به یک درام جدی تبدیل شد. عنوان سریال، بریکینگ بد، یک زبان محاوره ای است که به معنای «وحشی شدن» یا «سرپیچی از قدرت» است. عنوان سریال اشاره ای به شخصیت محوری سریال است که به روش های متعددی می شکند.
این نمایش در آلبوکرکی، نیومکزیکو فیلمبرداری شد و چشم انداز و معماری متمایز آن نقش مهمی در ایجاد فضای منحصر به فرد نمایش داشت. این نمایش همچنین از نمادگرایی و موتیفهای تکرارشونده مانند رنگ آبی که اغلب با متامفتامین والتر همراه بود استفاده میکرد.
Breaking Bad به دلیل جهت گیری قوی اش، به ویژه استفاده از نماهاهای بلند و ضربات ردیابی مورد توجه قرار گرفت. همچنین دارای یک سبک بصری متمایز، با رنگهای غیراشباع و کنتراست بالا بود که به تثبیت لحن مات و نوآر آن کمک کرد.
بریکینگ بد علاوه بر تحسین منتقدان، یک موفقیت تجاری نیز بود و قسمت آخر آن بیش از 10 میلیون بیننده داشت. این یکی از پرمخاطب ترین و پر بحث ترین نمایش های قرن بیست و یکم است و میراث آن همچنان بر چشم انداز تلویزیون تأثیر می گذارد.
برایان کرانستون برای بازی در نقش والتر وایت برنده چهار جایزه امی پرایم تایم شد، در حالی که آرون پل برای بازی در نقش جسی پینکمن برنده سه جایزه شد. این نمایش همچنین دو بار برنده سریال درام برجسته در جوایز Primetime Emmy شد.
دنباله عنوان آغازین نمایش، که عناصر جدول تناوبی و سایر تصاویر علمی را در خود دارد، توسط خود وینس گیلیگان ساخته شده است.
شخصیت گاس فرینگ، یک سلطان بیرحم مواد مخدر که به یک آنتاگونیست اصلی سریال تبدیل میشود، در ابتدا قرار بود در سه قسمت ظاهر شود. با این حال، بازی جانکارلو اسپوزیتو بازیگر آنقدر چشمگیر بود که نویسندگان نقش این شخصیت را به طور قابل توجهی گسترش دادند.
Breaking Bad به عنوان داشتن یکی از بهترین پایانبندی های تاریخ تلویزیون مشهور است. قسمت آخر، «فلینا»، روایت سریال را به یک نتیجه رضایتبخش و احساسی رساند و هنوز هم تا به امروز مورد بحث و تحلیل طرفداران است.
برکینگ بد علاوه بر سری اسپینآفاش، بهتر است با ساول تماس بگیری، الهامبخش تعدادی پروژه دیگر نیز بوده است، از جمله تجربه واقعیت مجازی به نام «برکینگ بد واقعیت مجازی: تجربه» و دنبالهای از فیلم سینمایی «ال کامینو: یک بریکینگ بد» فیلم، که بر سرنوشت جسی پینکمن پس از وقایع نمایش تمرکز دارد.
Breaking Bad به دلیل نمایش شخصیت های زن پیچیده و ظریف، مانند اسکایلر وایت و کیم وکسلر (شخصیتی از Better Call Saul) مورد ستایش قرار گرفته است. این نمایش همچنین به دلیل برخورد با شخصیت های دیگر، به ویژه برخورد با شخصیت های رنگین پوست مورد انتقاد قرار گرفته است.
سازندگان سریال در ابتدا این ایده را به شبکه HBO ارائه کردند، اما شبکه آن را رد کرد. AMC در نهایت سریال را انتخاب کرد، اما گزارش شده است که آنها بودجه محدودی برای فصل اول داشتند، که لازم بود نویسندگان در داستان سرایی و استفاده از لوکیشن خلاق باشند.
شخصیت سائول گودمن، یک وکیل لوس که تبدیل به یک بازیگر کلیدی در دنیای جنایتکاران سریال می شود، در ابتدا قرار بود فقط در سه قسمت ظاهر شود. با این حال، بازی و شیمی بازیگر باب اودنکرک با سایر بازیگران به قدری قوی بود که نویسندگان نقش شخصیت را به طور قابل توجهی گسترش دادند و در نهایت سریال اسپین آف خودش را به او دادند، Better Call Saul.
آهنگ تم سریال، “Breaking Bad” توسط دیو پورتر، پس از تولید برنامه ساخته شد. سازندگان در ابتدا قصد داشتند از آهنگ دیگری برای تیتراژ آغازین استفاده کنند، اما نتوانستند حقوق آن را به دست آورند.
Breaking Bad به دلیل توجه به جزئیات مورد ستایش قرار گرفت، به ویژه با توجه به علم پخت و پز و توزیع کریستال مت. این نمایش با شیمیدانان واقعی و فروشندگان مواد مخدر مشورت کرد تا از صحت نمایش این فرآیند اطمینان حاصل کند و حتی در حین فیلمبرداری یک مشاور علمی در صحنه فیلمبرداری داشت.
استفاده از فلش فوروارد، فلاش بک و دیگر تکنیک های داستان گویی غیرخطی در نمایش به ایجاد تعلیق و درگیر نگه داشتن بینندگان در طول اجرای آن کمک کرد. ساختار و سرعت نمایش به عنوان بخش کلیدی موفقیت آن مورد ستایش قرار گرفته است.
بازیگران و عوامل سریال به خاطر روابط نزدیک و محیط کاری حمایتکنندهشان معروف بودند. بسیاری از بازیگران درباره رفاقت و حس خانوادگی که سر صحنه فیلمبرداری شکل گرفت صحبت کرده اند.
شخصیت هنک شریدر، برادر شوهر والتر و یک مامور DEA، بر اساس یک مامور واقعی DEA بود که در سریال مشاوره میکرد. عبارت جذاب این شخصیت، “معدنی” نیز بر اساس شیفتگی یک مامور DEA در زندگی واقعی به جمع آوری مواد معدنی بود.
فصل پایانی سریال به دو قسمت تقسیم شد که هشت قسمت اول آن در سال 2012 و هشت قسمت پایانی آن در سال 2013 پخش شد. طبق گزارش ها، این تصمیم برای این بود که نویسندگان و تهیه کنندگان زمان بیشتری برای نتیجه گیری سریال داشته باشند.
Breaking Bad به دلیل استفاده از طنز، به ویژه در فصل های اولیه مورد توجه قرار گرفت. عناصر کمدی تاریک نمایش به تعادل لحظات شدیدتر و دراماتیک آن کمک کرد و به ایجاد لحن منحصر به فرد آن کمک کرد.
نمایش اعتیاد به مواد مخدر و تأثیر آن بر افراد و جوامع به دلیل واقع گرایی و حساسیت آن مورد ستایش قرار گرفت. شخصیت جسی پینکمن به ویژه برای تصویر پیچیده اعتیاد و بهبودی مورد توجه قرار گرفت.
تأثیر Breaking Bad بر فرهنگ عامه، با ارجاعات و ادای احترام متعدد در رسانه های دیگر، قابل توجه بوده است. تأثیر این نمایش را می توان در همه چیز از موزیک ویدیو گرفته تا بازی های ویدیویی و سایر سریال های تلویزیونی مشاهده کرد.
قسمت آخر سریال، “فلینا” توسط بیش از 10 میلیون بیننده تماشا شد و حجم عظیمی از بحث و گمانه زنی آنلاین را ایجاد کرد. سازندگان سریال عمداً پایان را مخفی نگه داشتند و تا اندکی قبل از پخش قسمت، عنوان را فاش نکردند.
Breaking Bad به دلیل استفاده از داستان سرایی بصری، به ویژه در استفاده از نمادها و موتیف ها برای انتقال معانی عمیق تر مورد ستایش قرار گرفته است. به عنوان مثال، استفاده نمایش از نمادهای رنگی به طور گسترده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، رنگ آبی اغلب نشان دهنده متامفتامین والتر و رنگ سبز نشان دهنده پول است.
شخصیت والتر وایت با دیگر ضدقهرمانان نمادین تلویزیون مانند تونی سوپرانو از سوپرانوها و دان دریپر از فیلم مردان دیوانه مقایسه شده است. سفر والتر از قهرمان دلسوز به شرور بی رحم یکی از به یاد ماندنی ترین و بحث برانگیزترین عناصر سریال است.
Breaking Bad به شدت تحت تأثیر وسترن های کلاسیک قرار گرفت و سازندگان سریال از فیلم هایی مانند The Searchers و The Wild Bunch به عنوان الهام بخش یاد کردند. استفاده نمایش از منظره نیومکزیکو و تمرکز آن بر شخصیت هایی که بین دو جهان (در این مورد، دنیای جنایت و دنیای قانون و نظم) گیر کرده اند، همچنین مضامین غربی را منعکس می کند.
تاثیر Breaking Bad بر صنعت تلویزیون قابل توجه بوده است، به طوری که بسیاری از منتقدان و صاحبان صنعت از آن به عنوان نقطه عطفی در تکامل رسانه یاد می کنند. موفقیت این سریال راه را برای درام های معتبر دیگری مانند بازی تاج و تخت، دیوانه ها و داستان ندیمه هموار کرد.
استفاده سریال از موسیقی نیز مورد ستایش قرار گرفت و لحظات نمادینی مانند استفاده والتر از «اقناع بلوری بلوری» توسط تامی جیمز و شاندلها و استفاده از «بیبی بلو» توسط بادفینگر در لحظات پایانی سریال مورد علاقه طرفداران قرار گرفت.
شخصیت والتر وایت از یک شخص واقعی الهام گرفته شده است که وینس گیلیگان، خالق بریکینگ بد، از زمانی که به عنوان نویسنده در پرونده های ایکس کار می کرد، می شناخت. فرد مورد نظر دانشمندی باهوش اما از نظر اجتماعی بی دست و پا بود که گیلیگان تصور می کرد اگر با شرایط سختی روبه رو می شد ممکن بود به جنایت روی بیاورد.
استفاده از فلش فوروارد و فلاش بک در سریال تحت تأثیر فیلم های کوئنتین تارانتینو، به ویژه Pulp Fiction و Reservoir Dogs قرار گرفت.
Breaking Bad به دلیل توجه به جزئیات، به ویژه در استفاده از علم و فناوری، معروف بود. نویسندگان سریال با کارشناسان زندگی واقعی مشورت کردند تا از دقت در تصویر کردن همه چیز از تولید مت آمفتامین گرفته تا روش های DEA اطمینان حاصل کنند.
سبک بصری نمایش متاثر از کارهای فیلمبردار گوردون ویلیس بود که به دلیل استفاده از سایه ها و تضادها در فیلم هایی مانند پدرخوانده و همه مردان رئیس جمهور شهرت داشت.
تأثیر نمایش بر فرهنگ عامه چشمگیر بوده است، به طوری که تقلیدها، ارجاعات و ادای احترام متعددی در رسانه های دیگر ظاهر می شود. به عنوان مثال، تعدادی از شرکتها از لوگوی متمایز نمایشگاه «هایزنبرگ» برای فروش کالا استفاده کردهاند و RV نمادین نمایشگاه در تبلیغات چند محصول مختلف به نمایش درآمده است.
Breaking Bad به خاطر شخصیت های زن قوی اش، به ویژه اسکایلر وایت و خواهرش ماری، مورد ستایش قرار گرفته است. هر دو شخصیت داستان های پیچیده ای داشتند و به عنوان انسان هایی دارای ضعف اما دلسوز به تصویر کشیده شدند.