آغاز پخش سریال حیثیت گمشده از فیلیمو

ما در حال و هواهای مختلفی فیلم و سریال می‌بینیم. گاهی به خاطر جنبه هنری آنها فیلم را می‌بینیم. گاهی می‌خواهیم عاشقانه‌ای ببینیم که تا مغز استخوان ما را بسوزاند! گاهی می‌خواهید فیلم‌ها در حد ماموریت غیرممکن یا خانه کاغذی ببینیم و خودمان را جای قهرمان‌های آنها بگذاریم که همه چارچوب‌های روتین را در هم می‌شکنند.

در شبکه استریم و پخش جاری ایران هم بارها برای مخاطب‌های مختلف سریال تهیه شده. مثلا سریال‌های داشته‌ایم که با نشان دادن موقعیت‌های لوکس و برآورده شدن آرزوهای ناممکن قشر تهیدست، قصد داشته‌اند آنها را در خیال آرام کنند یا اینکه بگویند که زندگی آرمانی همین است و اگر زندگی آرمانی می‌خواهی باید درگیر همه چیزهای جانبی و ناپاکی‌های ناگزیز آن بشویو

ما فیلم و سریال واقع‌گرا در شبکه خانگی کم داریم. چرا؟ چون دو مشکل وجود دارد. یکی اینکه بازنمایی واقعیت جامعه بهای سنگینی دارد و شما ممکن است با اتهاماتی مانند سیاه‌نمایی روبرو شوید. دوم اینکه این محتواها داتا تلخ هستند و منی که بعد از یک روز کار خسته‌کننده پای تلویزیون می‌نشینم می‌خواهم لقمه‌ای آسان‌تر را هضم کنم و تمدد اعصاب کنم.

حداقل در قسمت نخست سریال سریال حیثیت گمشده ما شاهد آپارتمان‌های اوکس و هولدینگ هزاران میلیارد تومانی یا زنان بسیار خواستنی و آقایان خوش پوش نیستیم.

برخی از هنرپیشه‌‌های این سریال بازیگران سریال حیثیت گمشده مهدی حسینی نیا – بهاره افشاری  – الناز حبیبی  – امیر نوروزی – بهزاد خلج  – مهدی زمین پرداز
و ستاره پسیانی هستند.

سکانس اول مراسم سالگرد ازداج زوجی به اصطلاح معمولی را نشان می‌دهد. مرد ظاهرا ناظر یا سرکارگری در پروژه‌های ساختمانی است و درآمدی محدود دارد. این دو بعد از ۲ سال ازدوج موفق به فرزندآوری نشده‌اند و مرد ظاهرا همه خوشی و ثمره ازدواج را در فرزند داشتن می‌بیند و از این او شور و نشاط همسرش را برای برگزاری خانگی مراسم سالگرد را نادیده می‌گیرد و کارشان به دعوا و دشنام می‌کشد.

بعد سریال فلش فوروارد می‌شود به ۶ سال بعد و متوجه می‌شویم این زوج هنوز فرزندی ندارند و چنان که برمی‌آید گویا اشکال از مرد با بازی مهدی حسینی نیا است.

در شرایط سخت جامعه ایران هم مرد و زن وسوسه‌هایی در پیرامونشان است و نکاتی را از هم مخفی می‌کنند تا اینکه یک واقعه غیرمنتظره پیش می‌آید و مرد متوجه می‌شود که چه چیزهای زیادی را از همسرش نمی‌دانسته و با آوار سوال‌ها روبرو می‌شود.

برخلاف سریال‌های شیک شبکه‌های خانگی شما این بار خانه‌های واقعی‌تری می‌بینید. کلنجار رفتن مردم را زنده بودن می‌بینید. شهر چرک و خاکستری و خستگی عامه را می‌بینید.

شاید اینها بخوشایند نباشند اما کارگردان سریال -سجاد پهلوان زاده- دقیقا می‌خواسته این جنبه‌های زندگی را که اکثریت مطلق مردم با آن دست به گرییان هستند، برجسته کند. درک نشدن‌ها، خستگی‌ها، ناامید‌ی‌ها، زیر و رو کشیدن نزدیک‌ترین برای هم، خروش به اصطلاح غیرت به صورت انفجاری.

شروع سریال امیدوارکننده است. اما شما ممکن است در انتظار سریال‌هایی مانند زخم کاری ۲ نشسته باشید. درگیری‌های قشر به اصطلاح دارا یا الیت جامعه با خودروها و شرکت‌هایشان!