انتخاب دشوار: کتاب کاغذی یا کتاب صوتی؟ بررسی نتایج یک پژوهش در این مورد

اگر زمان و حوصله به دست گرفتن و خواندن یک کتاب چاپی را نداریم؛ گوش دادن به نسخه صوتی آن تقلب محسوب می‌شود؟

برخی از کتاب‌خوان‌ها این اعتقاد را دارند و هر طور شده می‌خواهند نسخه چاپی یک کتاب را مطالعه کنند ولی شواهد جدید نشان می‌دهد شنیدن یا خواندن یک داستان از نظر مغزی هیچ تفاوتی برای ما ندارد.

من در بخش انتهایی پست، صرف‌نر از این نگاه زیستی بخش اول مقاله ، نظر خودم را هم خدمت شما  ارائه خواهم داد که از شما دعوت می‌کنم این بخش انتهایی را هم بخوانید.


در مطالعه جدیدی که در نشریه علوم اعصاب (Journal of Neuroscience) چاپ شده است؛ محققان دانشگاه Gallant Lab در دانشگاه UC Berkeley اقدام به اسکن مغزی ۹ نفری کردند که به سری داستان‌های صوتی «The Moth Radio Hour» رادیو گوش می‌دهند. همین ۹ نفر، داستان‌های شنیده شده را یک بار دیگر از روی کتاب خواندند و باز اسکن مغزی شدند.

این محققان سعی کردند تاثیر هر کلمه روی قشرهای مغزی را بررسی کرده و نقشه‌هایی از سطح مغز تهیه کنند. اینکه هر کلمه چه بخش‌ها و مناطقی از مغز را تحت تاثیر قرار داده و به تفسیر آن کلمه کمک می‌کند. قرار است نتایج کامل این تحقیق در قالب یک نمودار در وب‌سایت Gallant Lab منتشر شود.

محققان آزمایشگاه گالانت با بررسی اسکن‌های مغزی گرفته شده و تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده از مقایسه این اسکن‌های معزی، متوجه شدند داستان‌ها صرف‌نظر از اینکه شنیده شده یا خوانده شده‌اند؛ همان مناطق شناختی و عاطفی را در مغز ما تحریک می‌کنند.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد مغز ما بیشتر روی درک معنایی کلمات واکنش نشان می‌دهد تا اینکه از طریق رسانه چشم یا گوش دریافت شدند.

مغز شما روی کلمات تمرکز دارد

در سال ۲۰۱۶، محققان آزمایشگاه گالانت اولین نقشه تعاملی مغز تعدادی از افراد را پس از دو ساعت گوش دادن به داستانی از «The Moth» منتشر کردند. این نقشه یک تصویر پر جنب و جوش و رنگین‌کمانی را نشان می‌داد که از ۶۰ هزار بخش به نام «واکسل» (voxel) تشکیل شده بود.

محققان پس از بررسی، تجزیه و تحلیل، استخراج داده‌ها و برنامه‌نویسی توانستند بفهمند برخی از کلمات کدام «واکسل‌ها» یا بخش‌های مغز را تحریک می‌کنند. مثلا، وقتی کلماتی مانند «ازدواج مجدد»، «پدر» و «امتناع» کدام بخش‌های ذهن را تحریک می‌کنند.

اما جدیدترین مطالعه این گروه، نشان می‌دهد مغز ما دوباره فارغ از اینکه ورودی کلمات چگونه است؛ همان تحریک‌ها و واکنش‌ها را دارد. این موضوع باعث شگفتی و تعجب «فاطما دنیز»، دانشجوی پس دکترای آزمایشگاه گالانت و نویسنده این تحقیق به همراه اعضای دیگر گروه  شده است.

آن‌ها مطمئن شدند مغز ما بدون توجه به اینکه یک کلمه را از طریق گوش دادن یا خواندن با چشم دریافت کرده است؛ همان واکنش‌های یکسان را نشان می‌دهد. نقشه مغزی برای ورودی شنوایی و دیداری مشابه است.

یک گام جلوتر

«فاطما دنیز» و گروه‌اش می‌خواهند جلوتر بروند و تاثیرات عمیق کلمات روی بخش‌های مختلف مغزی را بررسی کنند. مثلا، مغز انسان با شنیدن زبان‌های مختلف یا کلماتی خارج از زبان مادری چه واکنشی دارد. مثلا، مغز انسان‌ها با شنیدن همان داستان ولی به زبان غیر انگلیسی چه تحریکاتی دارد.

اختلالات شنوایی و بینایی یا نارسانایی‌های خواندن چگونه باعث تحریک مغز در قبال یک کلمه و عبارت می‌شوند و در نهایت دقیقا مغز انسان چگونه کلمات را معنا می‌کند. یافتن پاسخی برای این پرسش‌ها نیاز به سال‌های تحقیق و آزمایش دارد. شاید برای همیشه باید این تحقیق را ادامه داد.

فعلا، نتایج تحقیقات دکتر «فاطما دنیز» و گروه‌اش در آزمایشگاه گالانت به کار افرادی می‌آید که مشکلاتی در شنیدن یا خواندن دارند. مثلا، کودکانی که مبتلا به «خوانش پریشی» یا «دیسلِکسیا» (Dyslexia) هستند؛ می‌توانند کتاب‌های درسی یا داستان‌ها را از طریق شنیدن، درک کنند.

در نهایت، شما اصلا تقلب نکردید که یک کتاب صوتی گوش کرده و هرگز سراغ نسخه چاپی آن نروید!


سخن پایانی: کتاب صوتی یا کاغذی؟!

واقعیت این است که هر یک از اینها کاربرد و مزیت‌های خاص خودشان را دارند. پیداست که شما می‌توانید در حین قدم زدن یا در مترو و حین مسافرت بین شهری می‌توانید به راحتی کتاب صوتی گوش کنید، در صورتی که خواندن کتاب کاغذی ممکن است گاهی دشوار باشد.

چیزی جالبی که خودم تجربه کرده‌ام این است که گاهی ما ناخواسته و به دلایل روحی یا نامعلوم، دچار ماند در کتابخوانی می‌شویم. یعنی مدتی اصلا روحیه خواندن کتاب نداریم. در این طور مواقع گوش کردن به یک کتاب صویتی بسیار سودمند است. یعنی وقتی لحن و شور یک قرائت‌گر خبره و خوش‌صدا را می‌شنویم، واژگان کتاب به شیوه بدیعی در مغز ما شروع به خرامش می‌کنند و ما دوباره احیا می‌شویم.

گاهی ما می‌خواهیم با صدای ذهن خود و نیز تاکیدات و سرعت خاص خودمان یک کتاب را بخوانیم و لحن و تاکیدات قرائت‌گر را اصلا دوست نداریم.

گاهی در مورد برخی از کتاب‌ها، به کرات لازم می‌شود که یکی دو پاراگراف به عقب برگیدیم و مرور کوتاهی بر وقایع یک رمان و اسامی خاص بکنیم، یا توضیحات یک کتاب غیرداستانی را مرور کنیم و این در مورد یک کتاب صوتی به این سادگی‌ها نیست.

خیلی وقت‌ها دیدن واژگان، لطف خاص خودش را دارد و این را در کتاب صوتی نداریم.

گاهی هم ما با قرائت‌گرهای خوش‌صدایی روبرو هستیم که چون خودشان کتاب را به خوبی درک نکرده‌اند، لحن و تاکیداتشان درست نیست و گاهی هم روی اعصاب است. قرائت‌گر تا یک کتاب را از ابتدا تا به انتها به صورت کامل نخوانده باشد و مفهوم آن را درک نکرده باشد، نمی‌تواند به خوبی کتاب را گویا کند.

مسئله آخر اینکه که چقدر خوب بود که فرمتی از کتاب وجود داشت که ما در آن واحد کلمات را روی صفحه موبایل‌ها و تبلت‌های خود می‌دیدم و در همان زمان صدای کتاب صوتی را هم می‌شنیدیم. یعنی دیدن و شنیدن کتاب می‌توانست همسان و سینک بشود.

منبع

4 دیدگاه

  1. این در حالی هست که وقتی کتاب خونده میشه یه تمرکزی وجود داره ولی وقتی کتاب گوش داده میشه . احتمال پرت شدن حواس و انجام دادن کار دیگه در اون زمان وجود داره. به نظرم این مقایسه در حالتی قابل اغتماده که تمرکز کافی در گوش دادن وجود داشته باشه.

  2. کاری که من زیاد میکنم این است که کتاب از whispersync میخرم. و صوت کتاب را در audiable پخش میکنم و متن را در کیندل میخونم. یه کم بعضیا سخته چون تو هر دو رو نبندی سینک نمیشه. ولی به هرصورت بهتر از هیچیه

  3. من تجربه گوش دادن به چندین کتاب صوتی رو هنگام رانندگی طولانی مدت دارم، به نظرم خیلی خوب بود و بسیار مفیدتر از گوش دادن به موسیقی بود. البته موسیقی هم در ماشین گوش میدم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]