فیلم مردی روی طناب بندبازی – Man On A Tightrope – معرفی و نقد و بررسی
سال تولید : ۱۹۵۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فاکس قرن بیستم
کارگردان : الیا کازان
فیلمنامهنویس : رابرت شروود، برمبنای داستانی نوشته نیل پاترسن.
فیلمبردار : گئورگ کروزه
آهنگساز(موسیقی متن) : فرانتس واکسمن
هنرپیشگان : فردریک مارچ، تری مور، گلوریا گراهام، کامرون میچل، ریچارد بون و آدولف منجو.
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۵ دقیقه.
“کارل چرنیک” (مارچ)، مالک سیرک “چرنیک”، با مقامات دولتی در چکسلواکی اختلاف دارد. آنان نمایشهای سیرک “چرنیک”، را فاقد محتوای سیاسی کافی میدانند. “کارل” زندگی خصوصی موفقی نیز ندارد و دختر (مور) و همسرش (گراهام) به او علاقهمند و وفادار نیستند. با تشدید فشار پلیس، “کارل” و چند تن از افراد مورد اعتمادش تصمیم میگیرند از کشور فرار کنند. آنان به بهانه نمایش وارد دهکدهای مرزی میشوند، اما پس از مدتی، “کارل” که توانسته علاقه و وفاداری همسرش را برانگیزد، کشته میشود و اجرای نمایشها بدون او ادامه مییابد…
با شروع نخستین صحنه فیلم، که طی آن سربازان کمونیست در کار سیرک دخالت میکنند، بلافاصله مهارت و استادی کازان در کارگردانی این نوع ملودرامهای پرسخصیت آشکار میشود، اما فیلمنامه بیش از حد “ادبیانه” رابرتشروود، از توان واقعگرائی کار آرامآرام میکاهد. گفتوگوهای طولانی در باب مسائل سیاسی نیز گاهوبیگاه از جذابیت دراماتیک صحنهها میکاهند، هرچند که ماجراها براساس حادثههای واقعی با انگیزههای سیاسی شکل گرفتهظاند. بازیهای برتر را هم، نه بازیگران نقشهای اصلی، که بازیگران نقش فرعی ارائه میدهند (از جمله بون در نقش یک کمونیست سرسخت میدرخشد). تدوین فیلم کار دوروتی اسپنسر است.
«مردی روی طناب محکم» به کارگردانی الیا کازان، درامی جذاب و پر احساس است که مبارزات شخصی را با تمثیل سیاسی به طرز ماهرانه ای ترکیب می کند. این فیلم که در سال 1953 منتشر شد، کاوش در زندگی تحت یک رژیم سرکوبگر همچنان مرتبط و قابل تامل است.
در هسته خود، این فیلم به طرز ماهرانه ای از دنیای یک سیرک سیار برای به تصویر کشیدن چالش های پیش روی افراد و جوامعی که تحت حکومت توتالیتر زندگی می کنند، استفاده می کند. نمادگرایی طناب محکم سیرک به استعاره ای قدرتمند برای تعادل متزلزل بین آزادی و تسلیم تبدیل می شود. در حالی که دولت کمونیستی کنترل خود را بر چکسلواکی پس از جنگ جهانی دوم محکم می کند، بازیگران سیرک خود را در یک طناب استعاری بین وفاداری به رژیم و تمایل آنها برای استقلال می بینند.
تصویر فردریک مارچ از کارل سرنیک، رهبر سیرک که مصمم به مقاومت در برابر کنترل دولت است، برجسته است. اجرای او تضاد درونی مردی را به تصویر می کشد که بین اصول خود و امنیت خانواده اش دویده شده است. زمای گلوریا گراهام به روایت عمیق میافزاید و نشاندهنده تلفات احساسی است که چنین شرایطی میتواند بر روابط و صداقت شخصی داشته باشد.
تمثیل سیاسی فیلم واضح است، و در حالی که در یک زمینه تاریخی خاص قرار دارد، مضامین جهانی مقاومت و مبارزه انسانی برای خودمختاری را در خود دارد. سیرک بهعنوان یک عالم کوچک از جامعه عمل میکند، با شخصیتهایی که واکنشهای مختلفی را به ظلم نشان میدهند – از تبعیت تا سرپیچی.
هدایت کازان حس فوریت را به روایت می آورد و با افزایش نظارت و نفوذ دولت، تنش ایجاد می کند. سرعت به رشد شخصیت و سرمایه گذاری عاطفی اجازه می دهد و باعث می شود که مخاطب عمیقاً به بازیگران سیرک و سرنوشت آنها اهمیت دهد.
«مردی روی طناب محکم» از ارتباط دنیای واقعی خود بهره می برد، به ویژه در کاوش در مورد چگونگی هدایت زندگی مردم در زمانی که معیشت و ارزش های آنها توسط یک رژیم استبدادی تهدید می شود. این فیلمی است که بینندگان را تشویق میکند تا در مورد اعتقادات خود و تلاشهایی که ممکن است برای محافظت از آزادی خود صرف کنند، فکر کنند.
اگرچه به اندازه برخی دیگر از آثار کازان تجلیل نمی شود، اما «مردی روی طناب» به عنوان گوهری پنهان در فیلم شناسی او باقی مانده است. مضامین سرکشی، انعطاف پذیری و روحیه سرکش انسانی آن را به یک تجربه سینمایی تند و تامل برانگیز تبدیل کرده است. در دنیایی که مبارزات سیاسی و تلاش برای حقوق فردی ادامه دارد، پیام فیلم مثل همیشه پرطنین است.
این نوشتهها را هم بخوانید