آیا ناپلئون واقعا کوتاهقد بود؟ حقایقی در این مورد

اگرچه تاریخ از ناپلئون به عنوان یک فرمانروای کوتاه قد یاد میکند، اما او در واقع از بسیاری از فرانسویهای زمان خود بلندتر بود و قدش متوسط محسوب میشد. پس این تصور غلط درباره قد ناپلئون از کجا سرچشمه گرفت؟
از ناپلئون بناپارت به عنوان یکی از بدنامترین رهبران تاریخ جهان یاد میشود، البته طبق همان جمله کلیشهای تاریخ را فاتحان مینویسند. این ژنرال مشهور در سال ۱۸۰۴ خود را به عنوان امپراتور فرانسه تاجگذاری کرد و تقریباً کل قاره اروپا را فتح کرد. با این حال، امروزه از نظر ظاهر او را به خاطر چیز دیگری به یاد میآورند: کوتاهقدی!
شایعات در مورد قد ناپلئون در اوایل دهه ۱۸۰۰ زمانی که یک کاریکاتوریست بریتانیایی کاریکاتوری از این فرانروا که در حال عصبانیت کودکانه به تصویر کشید، شروغ شد. قامت او به زودی به یک شوخی در مطبوعات اروپایی تبدیل شد و این توهم از اینجا گسترش یافت.
یکی از دلایل اصلی که مردم بر این باورند که ناپلئون بناپارت به طور غیرعادی کوتاه بوده، ناشی از اختلاف اینچ فرانسوی و انگلیسی است. در طول زندگی او، فرانسویها از واحدهای اندازهگیری پیش از سیستم متریک استفاده میکردند و این واحدها کمی با سیستم اندازهگیری که بریتانیاییها استفاده میکردند متفاوت بود.
اینچ فرانسوی که پوس نامیده میشد، ۲.۷ سانتیمتر بود. اینچ امپریال کمی کوتاهتر و ۲.۵۴ سانتیمتر بود.
پزشک شخصی ناپلئون خاطرنشان کرده بود که او کمی بیشتر از «۵ پید ۲ پوس» قد دارد. اگر تبدیل اندازه درست انجام میشد این قد معادل ۱.۷ متر بود که برای آن زمان یک فرانسوی قد متوسط رو به بالا بود. ولی تبدیل نادرست باعث شد که این تصور ایجاد شود که او ۱.۶ متری است.
ولی تبدیل واحد تنها دلیل اشتهار ناپلئون به کوتاهقدی نبود و کاریکاتورها نقش عمدهای در این شهرت داشتند.
کارتون معروف جیمز گیلری در ویکیمدیا نقش مهمی در انتشار این شایعه داشت که ناپلئون بسیار کوتاه است.
در طول به قدرت رسیدن ناپلئون، طنزپردازان و کاریکاتوریستهای بریتانیایی ژنرال فرانسوی سوژه خود قرار داده بودند. تصاویر مختلفی از این مرد فرانسوی در روزنامههای انگلیسی ظاهر می شد، اما یک کارتون آنقدر محبوب بود که بسیاری از تصاویر آینده را تحت تأثیر قرار داد.
درواقع تعبیر ناپلئون کوچک اندام به طور جدی در سال ۱۸۰۳ با انتشار یک کاریکاتور آغاز شد.
نام این کاریکاتوریست، جیمز گیلری بود. این تصویرسازی ناپلئون به قدری محبوب بود که اشاره به آن در میان طنزپردازان بریتانیایی به یک امر عادی تبدیل شد. قبل این کاریکاتور تصویرسازی ناپلئون در اندازه عادی بود.
شاید محبوبیت این کاریکاتور از یک حادثه دیپلماتیک واقعی ناشی شده باشد. در ۱۴ مارس ۱۸۰۳، ناپلئون در مقابل صدها تن از شخصیتهای برجسته اروپایی در کاخ تویلری در پاریس ایستاد و با سفیر بریتانیا، لرد ویتورث برخورد خشمآلودی داشت.
در روایت تاریخ آمده است:
با ظاهر شدن لرد ویتورث در حلقه، او با خشم به او نزدیک شد. سفرای خارجی را دعوت کرد به نزدیک بیایند تا شاهد باشند. انگلیس را به حرام خواری متهم کرد و با خشمگینترین و تهدیدآمیزترین این دیدار به پایان رسید.
دویست نفر رفتار پر از نخوت او را شاهد بودند.
نقاشی گیلری از این واقعه، ناپلئون کوچکی را به تصویر میکشد که پاهایش را روی انبوهی از کاغذها میکوبد، مبلمان دفترش را واژگون میکرد و در مورد بریتانیا غرغر میکند. این تصویرسازی به استاندارد کاریکاتورهای ناپلئونی تبدیل شد.
پاسخ ناپلئون به شایعات در مورد قد او
ظاهراً نقش آفرینی گیلری تا حدودی به اعتماد به نفس ناپلئون ضربه زد. ژنرال در پایان زندگی خود حتی گفت که تصویر کاریکاتوریست از او، بیش از تمام ارتشهای اروپا باعث تحقیر او شده بود.
گیلری پیوسته ناپلئون را مردی در قد کودک نشان میداد که چکمههایی به تن داشت که برای او خیلی بزرگ بودند. این امر ظاهرا خلق و خوی ناپلئون را برجسته میکرد و اغلب او را در در حالت آشفته با افکار شیدایی و خشمگینانه درباره انگلیسیها ترسیم میٰکرد.
دو سال گیلری کاریکاتوری کشید که «مشهورترین کارتون سیاسی تمام دوران» توصیف شده.
این کاریکاتور نخست وزیر بریتانیا ویلیام پیت جوان و ناپلئون را به تصویر میکشد که هر کدام تکهای از جهان را برش میدهند. ناپلئون تقریباً نصف همتای بریتانیایی خود است و باید بایستد تا به کره زمین برسد، در حالی که پیت در حالی که نشسته است مشکلی برای انجام این کار ندارد.
با اینکه در این کاریکاتور نشان داده شده بود که پیت در حال بریدن قطعه بسیار بزرگتری از کره زمین است، ناپلئون تقریباً تمام اروپا را برای خود برداشته بود – البته به جز بریتانیا و ایرلند. در این کارتون، گیلری ناپلئون را مسخره میکند، اما او همچنین ترس واقعی بریتانیاییها از فتح اروپای قارهای توسط ناپلئون را برجسته کرده بود.
کاریکاتورهای طنز، به یک معنا، هم راهی برای کاهش اضطراب بریتانیا در مورد فتحات ناپلئون و هم نوعی مبارزه با این مستبد بودند.
در فرانسه، ناپلئون عملاً مطبوعات را خفه کرده بود و اطمینان حاصل کرد که چیزی جز ستایش در وطنش منتشر نخواهد شد. با این حال، او نمیتوانست آنچه را که در روزنامههای بریتانیا چاپ میشد کنترل کند. امپراتور حتی یک بار پیامهای دیپلماتیک به بریتانیا فرستاد و از دولت خواست که کاریکاتورها را سانسور کند، اما درخواست او به سادگی نادیده گرفته شد.
البته شکست او در نبرد واترلو و تبعید بعدی به جاه طلبیهای بزرگ او پایان داد. با وجود همه اینها، تصویر «ناپلئون کوچک» مدتها پس از مرگ رهبر ادامه یافت و اصطلاح «کمپلکس ناپلئونی» هنوز برای اشاره به افرادی استفاده میشود که میخواهند قد کوتاه خود را با شخصیتی تهاجمی جبران میکنند.