علم رمزگشایی رویاها یا تعبیر خواب: آیا آنها واقعاً از نظر دانش جایگاهی دارند؟

رویا دیدن یک تجربه فراگیر همه انسانها است. وقتی هر شب چشم برهم مینهیم، تصویرسازی ذهنها، خوابمان را پر میکند – گاهی واضح و واقعی است، گاهی اوقات بیمعنی یا کابوس هراسانگیز. برخی از رویاها را صبح هنوز به یاد میآوریم، گاهی به اشتراک میگذاریم و بهانهای میشوند برای خندیدن، یا شاید حتی جستجو در گوگل، در حالی که برخی دیگر به سرعت فراموش میشوند. علیرغم جهانی بودن آنها، هنوز سوالات بی پاسخ زیادی پیرامون رویاها وجود دارد. شاید مهمترین آنها، سوال: این خوابم چه معنی یا تعبیری دارد، باشد.
این روزها، ما تا حدودی میدانیم که هنگام خواب در مغزمان چه اتفاقی میافتد. حتی در مورد اینکه رویا دیدن در گونههای دیگر چه شکلی است، میدانیم. اما در مورد اینکه چرا خواب میبینیم و این رویاها چه معنایی میتوانند داشته باشند، رازهای زیادی وجود دارد.
با توجه به این موضوع، تصمیم گرفتیم در علم رمزگشایی رویاها یا تعبیر خواب کمی تاما کنیم و این سوال دیگر را مطرح کنیم که آیا واقعاً این کار فایدهای دارد؟
اگر تا به حال رویای دیدن مارها خزنده یا افتادن دندانهایتان را دیدهاید (که رویای شایعی است) و فکر کردهاید که چه چیزی میتواند در مورد عملکرد درونی مغزتان این تصاویر را ایجاد کند، این پست را مطالعه کنید؟
رویا چیست؟
دیوید بیلینگتون، روان درمانگر و مدیر موسسه تحقیقات رویا، میگوید: «رویاها تجربیات حسی هستند که ما در هنگام خواب داریم. آنها میتوانند از احساس روانی تا مشاهده رنگهای ظریف یا روایتهای پیچیده تا تجربیات رویای آگاهانه ، که در آن شما آگاه هستید که حین خواب، رویا میبینید، متغیر باشند.
جوزف دی کونینک، استاد بازنشسته روانشناسی در دانشگاه اتاوا، که 50 سال است رویاها را مطالعه کرده ، اضافه میکند که هر چیزی در رویاها امکانپذیر است و این باعث شد که او آنها را “فصلی باز برای ذهنها” بداند.
تقریباً به همان اندازه فعالیت مغز در هنگام رویا دیدن در هنگام بیداری وجود دارد، هر چند نوع فعالیت مغزی فرق دارد. نواحی بینایی، حافظه و حرکتی مغز فعال هستند (اگرچه هورمونهای خواب اکثر افراد را از اجرای عملی حرکات رویاهای خود باز میدارند)، اما مناطق منطقی قشر مغز کمتر فعال هستند، که ممکن است یکی از دلایل عجیب و غریب بودن بسیاری از رویاها باشد.
خواب دیدن میتواند در هر زمانی که در حال چرت زدن هستیم اتفاق بیفتد، اما واضحترین رویاهای ما در مرحلهای از خواب به نام حرکت سریع چشم (REM) اتفاق میافتد که در طی آن چشمان ما به سرعت در حال حرکت هستند.
تصور میشود که ما هر شب حدود دو ساعت رؤیا میبینیم. جالب است که تاکنون هیچ مدرک علمی مبنی بر اینکه رویاها عملکردی زیستیدارند، وجود ندارد.
گفته شده که خواب دیدن ممکن است به ما در پردازش احساسات و خاطرات کمک کند و در حل مشکلات زندگی بیداری به ما کمک کند. تئوریهای دیگر بر این باورند که رویاها ممکن است برای درک ما از واقعیت مفید باشند، یا به قول زیگموند فروید، روانشناس نامی، رؤیاها چیزی برای محافظت از خواب در برابر اختلال یا نشاندهنده برآورده شدن آرزوهای محقق نشدهاند. فرانسیس کریک که پس از کارش در مورد شناسایی ساختار DNA به تئوری رویا پرداخت، توضیحی به نام «یادگیری معکوس» داشت که مطابق آن «ما رویا میبینیم تا فراموش کنیم.»
حتی با وجود این تئوریهای متعدد، این سوال که چرا خواب میبینیم هنوز پاسخ قطعی ندارد.
اگر فکر میکردید که پاسخ به سوال چرا رویاها را میبینیم پیچیده است، این سؤال که معنی آنها چیست، بسیار پیچیدهتر میشود، زیرا تا حد زیادی بستگی به این دارد که از چه کسی بپرسید.
اگر به طور اتفاقی توانایی سفر در زمان را داشتید و از یونانیان یا رومیان باستان سوال میکردید، احتمالاً به شما میگفتند که بله، رویاها معنایی دارند و به عنوان پیشگویی یا پیشبینی رویدادهای آینده عمل میکنند.
فروید بر این باور بود که که آنها نماینده امیال سرکوب شده و اغلب جنسی هستند.
کارل یونگ، که حوزه روانشناسی تحلیلی را پایهگذاری کرد، اعتقاد داشت که “رویاها پیامهایی هستند که از ناخودآگاه ارسال میشوند” و به همین دلیل میتوانند به ما در درک روان درونی خود کمک کنند.
اما روانشناسان و روان درمانگران مدرن در مورد این موضوع چه میگویند؟ آیا رویاها واقعاً معنی دارند؟
بیلینگتون میگوید که «معنا» یک اصطلاح فرار در زمینه پزشکی است. هیچ اجماع علمی در مورد معنای رویاهای خاص وجود ندارد، اما این بدان معنا نیست که آنها مفید نیستند.
«میتوان به معنای بسیار گستردهای گفت که خواب دیدن چیزهای خاص به این معنی است که آن چیزها با مشغلههای بیداری شما مرتبط هستند – چه آگاهانه، نیمه آگاهانه یا ناخودآگاه.»
معنای یک رویا برای هر شخص ممکن است متفاوت باشد. همان طور که معنای کارهایمان در حین بیداری بسیار متفاوت هستند. مثلا اکر کتابداری درگیری با شخص غریبهای پیدا کند، تجربه او با کار دربان یک کلوپ شبانه که ممکن است هر روز چنین درگیریهایی داشته باشد، متفاوت است.
پس: «رؤیای قطار همیشه به معنای مرگ نیست، بسته به اینکه اغلب با قطار سفر میکنید، یا راننده قطار هستید، یا از سوار شدن به قطار میترسید، معنای متفاوتی دارد..»
«به عبارت دیگر، معنی خواب به تجربه بیداری بیننده و اینکه محتوای خواب چقدر با تجربه روزانه شما هماهنگی دارد، بستگی دارد.»
رویاها میتوانند منبع بسیار مفیدی برای خودشناسی باشند و میتوانند به روشهای مختلف در روان درمانی مورد استفاده قرار گیرند.
رویاهایی که میبینید به شیوهای در مغز یا حافظه یا احساسهای شما رسوخ کردهاند و بعد آنها را به شیوههای مختلفی میبینید.
چه چیزی میتوانیم از رویاهایمان بیاموزیم؟
با یک گوگل کردن سریع میبینید خواب دیدن عنکبوتها ببه معنای ترس از ناشناختهها تعبیر میشود، اما هنوز چیزهای زیادی وجود دارد به ویژه روان درمانگران حرفهای میتوانند از آن بیاموزند.
رویاهای ما بخشی از آگاهی کلی ما هستند، اما در غیاب تحریک بیرونی اتفاق میافتند، بنابراین به نوعی تصویر واضحتری از جنبه روانشناختی «درون» ما ارائه میدهند.
رویاها اغلب زندگی بیداری ما را منعکس میکنند، اگرچه آنها تکرار بیداری نیستند، بلکه فقط به آن پیوستهاند. بنابراین آنها میتوانند چیزهایی را آشکار کنند که ذهن ما با یا بدون اطلاع ما در مورد آنها نشخوار میکرده است.
رویاهای ما نگرانیهای فعلیمان را منعکس کنند و آنها را تقویت کنند و این چیزی است که رواندرمانی مهم است.
رویاها را حتی میتوان بر اساس نظریه شبیهسازی تهدید دارای کاربرد تکاملی دانست. آنها به ما اجازه میدهند پاسخهایی را به موقعیتهای تهدیدکننده (چه فیزیکی یا اجتماعی) بدون اینکه واقعاً خود را در معرض خطر قرار دهیم، تمرین کنیم.
از این نظر، آنها میتوانند به ما در سازگاری کمک کنند. آزمایش پاسخها به موقعیتها قبل از وقوع میتواند مزیتی برای بقا داشته باشد.
رویاها، یا به طور خاص کابوسها، میتوانند با آسیبهایی که در زندگی بیداری ما با آن مواجه میشویم مرتبط باشند و ممکن است علائم اختلالات گستردهتری باشند.
یادآوری مکرر رویاهای خاطرات ترسناک، آسیبرسان یا مضر، که منجر به اختلال در خواب و علائم فیزیولوژیکی استرس (بالا رفتن ضربان قلب، افزایش سطح کورتیزول) میشود، نشانهای از ترومای حلنشده است. کابوسهای گاه به گاه یا غیرمعمول میتوانند طبیعی باشند، اما زمانی که مکرر و مخرب میشوند ممکن است نشانهای از سایر اختلالات روانی غیرترومایی، از جمله اختلال کابوس باشد.