زندگینامه ادموند هالی و کارهای علمی او
تولد: ۷ نوامبر 1656، در نزدیکی لندن
مرگ: 14 ژانویهٔ 1742، در گرینیچ
هالی در دوران تحصیل به نجوم علاقهمند بود و از بیست سالگی به رصد کردن ستارگان جنوبی پرداخت. تا آن عصر کلیهٔ منجمین همواره توجه خود را به نیمکرهٔ شمالی معطوف داشته بودند و در باب نیمکرهٔ جنوبی جز گزارشهای دریانوردان و مسافران اطلاعی در دست نبود به طوری که میتوان گفت که آسمان نیمکرهٔ جنوبی دست نخورده و بکر مانده بود. هالی، به فرمان چارلز دوم -پادشاه انگلستان- نخستین رصدخانهٔ نیمکرهٔ جنوبی را در جزیرهٔ سنت هلن، واقع در جنوب اقیانوس اطلس، برپا داشت. ( همین جزیره است که یک قرن بعد آخرین اقامتگاه ناپلئون بوناپارت شد و نامش به غایت مشهور گردید).
ولی به زودی معلوم شد که آسمان سنت هلن برای رصدهای نجومی چندان مناسب نیست، به طوری که وقتی هالی به خاک وطن بازگشت، تنها با 341 ستارهٔ جنوبی آشنا شده و آنها را در فهرستی مدون ساخته بود. با این حالی چون کاری بکر و بیسابقه بود و اوراقی چند بر دفتر دانش ستارهشناسی میافزود، مورد توجه قرار گرفت و مایهٔ شهرت فوقالعادهٔ هالی گردید.
وی در انگلستان از دوستان ثابتقدم و دائمی نیوتن گردید و همو بود که نیوتن را تشویق کرد که به چاپ کتاب اصول ریاضیات همت گمارد و در عین حال سرمایهٔ لازم برای چاپ کتاب را نیز از کیسهٔ خویش پرداخت.
در آن موقع اصل گرانش نیوتنی در مورد کلیهٔ سیارات مختلف و حتی برای ماه قابل انطباق بود؛ ولی مطلب مورد بحث این بود که آیا میتوان قانون گرانش را در مورد دنبالهدارها نیز به کار بست یا نه؟
هالی این موضوع را مد نظر خود قرار داد و بر آن شد تا اطلاعات مبسوطی در باب این ستارگان جالب – که به میل خود، هر وقت و هر کجا که بخواهند، جلوهگر می شوند – به دست آورد.
باری، هالی در 1679 با هولیوس، که در این موقع مردی سالخورده و شکسته بود، دیدار کرد. هولیوس، در باب دنبالهداران استاد مسلم به شمار میرفت و چه بسا همین ملاقات الهامبخش هالی در باب دنبالهداران شده باشد .
در 1682 دنبالهداری در آسمان ظهور نمود که مردم را فوقالعاده تحت تأثیر قرار داد. برخی از دیدن آن بسیار هراسان شدند ؛ بعضیها آن را علامت پیدایش طوفان جدیدی همچون طوفان نوح دانسته، و اظهار نظر کردند که وجود آتش در آسمان علامت ظهور آب در روی زمین است!
هالی این دنبالهدار را رصد کرد و بازگشت آن را در 1758 پیشگویی نمود. در سال 1705 که به جمع آوری اطلاعات مربوط به دنبالهداران و تدوین صورت حرکات بیست و چهار دنبالهدار مشغول بود ، به واقعیتی برخورد و آن اینکه میان خصوصیات مسیر دنبالهدار سال 1682 و دنبالهدارهای دیگری که در 1456، 1531 و 1607 ظهور کرده بودند شباهت عجیب و کاملی وجود داشت.
هالی، با در نظر گرفتن اینکه این چهار دنبالهدار ، که به فواصل 75 یا 65 سال ظاهر شده بودند چنین استنتاج کرد که این چهار دنبالهدار، چهار دنبالهدار مجزا نبوده بلکه جملگی یک دنبالهدار هستند که مدار بیضی کشیدهای دارد و تنها هنگامی که نسب به زمین نزدیک باشد، مرئی خواهد بود و در مدت زمان بین دو ظهور خود حتی از زحل هم که دورترین سیارهٔ شناخته شده نسبت به زمین است، دورتر قرار میگیرد.
مشاهدهٔ بابلی دنبالهدار هالی ۱۶۴ سال قبل از میلاد
به طوری که ذکر شد ، هالی در 1682 پیشگویی کرد که ستارهٔ دنبالهدار که آن سال ظاهر شده در 1758 یا 1759 مجدداً ظاهر خواهد شد. البته وی از موضوع تداخلی گرانشی سیارات و احتمال بروز مختصر انحرافی در مدار و در نتیجه به تأخیر افتادن زمان ظهور ستاره آگاه بود – و این همان نکته ای است که کلرو بعدآ صحت آن را ثابت کرد.
هالی آنقدر زنده نماند تا ظهور مجدد دنبالهدار را ببیند (زیرا این امر مستلزم آن بود که هالی صد و ده سال عمر کند حالی آنکه در شصت و شش سالگی یعنی درست در صدمین سال تولد نیوتن چشم از جهان فرو بست.) ولی دنبالهدار به موقع – با رعایت تغییرات کلرو – ظهور کرد. این دنبالهدار را از آن پس دنبالهدار هالی نامیدند ؛ همین دنبالهدار بود که در 1835 و 1910 نیز ظهور کرد و آخرین بار در سال 1986 ظاهر شد و معلوم نیست که من و شما تا سال 2062 زنده باشیم تا بار دیگر ظهور هالی را ببینیم.
تحقیقات هالی درباره دنبالهدارها موجب شد که آنها که قبلا جنبه اسرارآمیز داشتند، در شمار سایر اجرام آسمانی قرار گیرند . از آن پس معلوم شد که دنبالهدارها، مانند زمین، اعضای دائمی منظومهٔ شمسی هستند. بینظمیهایی هم که در حرکت آنها دیده میشود به این علت است که مدار بعضی از آنها بیضیهایی چنان کشیده است که ممکن است به فاصلهٔ چند هزار سال یک بار ظاهر شوند و تنها قسمت ناچیزی از مدارشان مرئی بماند.
هالی اندیشهٔ سابق کپلر را درباره استفاده از عبور زهره از برابر قرص خورشید به منظور تعیین میزان عظمت و اندازهٔ منظومهٔ شمسی، دنبال کرد. کارهایی که وی در این زمینه انجام داد، پس از مرگش، بارور شد.
هالی در ۱۷۱۸ خاطرنشان ساخت که محلی شعرای شامی، شعرای یمانی و سماک رامح از زمان یونانیان به بعد در آسمان تغییر یافته و حتی از عصر تیکو براهه یعنی یک قرن ونیم قبلی تاکنون این ثوابت تغییر مکان دادهاند. وی از این مطلب چنین استنتاج میکرد که ثوابت نیز دارای حرکاتی مخصوص به خود هستند؛ منتهی چون فاصلهٔ آنها از زمین فوقالعاده زیاد است، تغییر محلشان تنها پس از مدتی طولانی، محسوس خواهد بود.
پس از مرگ فلمستد، که دشمن سرسخت هالی بود، وی به سمت منجم دربار انتخاب گردید و اختیار رصدخانهٔ گرینیچ را در دست گرفت. ولی ملاحظه کرد که رصدخانه به کلی خالی است زیرا کلیهٔ اثاثیه و دستگاهها و آلات نجومی آن ملک شخصی فلمستد بوده و پس از مرگش قسمتی را وراث تصاحب کرده بودند و بقیه را بستانکاران بابت طلب خویش برداشته بودند.
هالی سالها زحمت کشید، رصدخانه را از نو مجهز و آماده به کار ساخت و در طی مدتی نزدیک ربع قرن تمام همت و مساعی خود را در آنجا به رصد کردن ستارگان و مخصوصا ماه مصروف داشت.
منبع: دایره المعارف دانشمندان علم و صنعت/ نوشته ایزاک آسیموف/ترجمه محمود مصاحب/ با ویرایش و مختصر تغییرات
این نوشتهها را هم بخوانید