هذیان کوتارد – توضیح علائم این بیماری عجیب و نحوه تشخیص و درمان آن
هذیان کوتارد که به عنوان سندرم کوتارد یا هذیان نیهیلیستی نیز شناخته میشود، یک اختلال روانپزشکی نادر است که با این باور هذیانی مشخص میشود که فرد مرده است، وجود ندارد یا اندامها یا عملکردهای ضروری بدن را از دست داده است. این عارضه که به نام ژول کوتار، متخصص مغز و اعصاب فرانسوی که برای اولین بار آن را در اواخر قرن نوزدهم توصیف کرد، نامگذاری شده است، چالشی شگفتانگیز و گیجکننده برای پزشکان و محققان بهطور یکسان ارائه میکند. درک ماهیت عجیب و پیچیده هذیان کوتارد مستلزم کاوش در تاریخچه، علائم، آسیبشناسی، معیارهای تشخیصی، استراتژیهای درمانی و اختلالات مشابه است که ویژگیهای مشترکی با این وضعیت منحصر به فرد دارند.
عجیب بودن توهم کوتارد
هذیان کوتارد به دلیل تحریف عمیق واقعیت که توسط افراد مبتلا به این وضعیت تجربه میشود، به ویژه عجیب تلقی میشود. برخلاف هذیانهای رایجتر، که ممکن است شامل تفسیر نادرست رویدادهای بیرونی یا باورهای پارانوئیدی باشد، هذیان کوتارد شامل یک تغییر اساسی در ادراک خود و آگاهی وجودی است. این باور که فرد مرده است یا وجود ندارد، با تجربه اولیه انسانی در تضاد است و مفاهیم اساسی هویت و آگاهی را به چالش میکشد. این حالت متناقض زنده و مرده بودن، یا موجود بودن و نبودن، بر ماهیت معمایی توهم کوتارد و تأثیر آن بر احساس فرد از خود و واقعیت تأکید میکند.
تاریخچه هذیان کوتارد
هذیان کوتارد برای اولین بار توسط ژول کوتار در سال 1880 در یک سری از مطالعات موردی شامل بیماران مبتلا به آنچه که او آن را “délire des négations” یا “négation delirium” نامید، توصیف شد. کوتارد در ابتدا این وضعیت را در بیماران مبتلا به افسردگی شدید و مالیخولیا مشاهده کرد و به باورهای عمیق نیهیلیستی آنها در مورد وجود یا مرگ و میر خود اشاره کرد. با گذشت زمان، مفهوم هذیان کوتارد تکامل یافته است و مواردی در ارتباط با سایر اختلالات روانپزشکی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و سندرمهای ارگانیک مغز گزارش شده است.
هذیان کوتارد علیرغم شناخت تاریخیاش، پدیدهای نادر و ناشناخته باقی مانده است. پیشرفتهای علوم اعصاب و روانپزشکی مکانیسمهای زمینهای این اختلال را روشن کرده است، اما هنوز چیزهای زیادی درباره علتشناسی، آسیبشناسی و رویکردهای درمان بهینه آن باید آموخته شود.
علائم هذیان کوتارد
علائم هذیان کوتارد بسته به فرد و شرایط روانی یا عصبی زمینهای موجود میتواند بسیار متفاوت باشد. با این حال، ویژگیهای رایج هذیان کوتارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
باور عدم وجود: علامت اولیه هذیان کوتارد این باور هذیانی است که فرد مرده است، وجود ندارد یا اندامها یا عملکردهای ضروری بدن را از دست داده است. این باور ممکن است از یک حس مبهم غیر واقعی بودن یا بی جسم بودن تا اعتقاد خاصتر به مرگ فیزیکی یا تجزیه باشد.
ایده نیهیلیستی: افراد مبتلا به توهم کوتارد ممکن است باورهای نیهیلیستی را در مورد بی معنی بودن یا بیهودگی زندگی، هستی یا به طور کلی جهان بیان کنند. این باورها ممکن است با احساس پوچی، ناامیدی یا ناامیدی همراه باشد.
آنهدونیا: آنهدونیا یا ناتوانی در تجربه لذت یا لذت، در افراد مبتلا به هذیان کوتارد شایع است. احساس مرده بودن یا عدم وجود ممکن است منجر به از دست دادن عمیق علاقه به فعالیتها، روابط یا تعقیب اهداف شود.
عقب ماندگی روانی حرکتی: عقب ماندگی روانی حرکتی یا کند شدن فرآیندهای جسمی و ذهنی ممکن است در افراد مبتلا به هذیان کوتارد وجود داشته باشد. این ممکن است به صورت کند شدن گفتار، حرکت یا پردازش شناختی ظاهر شود که منعکسکننده احساس قطع ارتباط یا جدا شدن فرد از جهان است.
مسخ شخصیت / غیرواقعیسازی: مسخ شخصیت شامل احساس جدایی از بدن یا هویت خود است، در حالی که غیرواقعی شدن شامل احساس غیر واقعی بودن یا جدا شدن از دنیای بیرونی است. هم مسخ شخصیت و هم غیرواقعیسازی در افراد مبتلا به هذیان کوتارد رایج است و ممکن است به احساس کلی غیرواقعی یا بحران وجودی تجربه شده کمک کند.
آسیبشناسی هذیان کوتارد
آسیبشناسی هذیان کوتارد به طور کامل شناخته نشده است، اما اعتقاد بر این است که شامل ناهنجاریهایی در شبکههای عصبی و سیستمهای انتقالدهنده عصبی مرتبط با خودآگاهی، تنظیم احساسات و نظارت بر واقعیت است. مطالعات تصویربرداری عصبی تغییراتی را در نواحی مغزی درگیر در این فرآیندها، از جمله قشر پیش پیشانی، سیستم لیمبیک و اتصال گیجگاهی-پاریتال نشان داده است.
یکی از نظریههای رایج نشان میدهد که هذیان کوتارد ممکن است از اختلال در یکپارچگی اطلاعات حسی و پردازش ارجاعی خود ناشی شود که منجر به تحریف در درک خود و واقعیت میشود. اختلال عملکرد در مدارهای عصبی درگیر در تنظیم احساسات و آگاهی وجودی نیز ممکن است به توسعه و حفظ باورهای نیهیلیستی و بی لذتی مرتبط با توهم کوتارد کمک کند.
تشخیص هذیان کوتارد
تشخیص هذیان کوتارد نیاز به یک ارزیابی روانپزشکی جامع توسط یک متخصص مراقبتهای بهداشتی واجد شرایط، معمولا یک روانپزشک یا روانشناس دارد. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) هذیان کوتارد را به عنوان یک دسته تشخیصی جداگانه در بر نمیگیرد، اما ممکن است به عنوان یک زیرگروه از اختلال هذیانی یا به عنوان یکی از ویژگیهای اختلال روان پریشی دیگر، مانند اسکیزوفرنی یا افسردگی با ویژگیهای روان پریشی تشخیص داده شود.
معیارهای اصلی تشخیصی برای هذیان کوتارد عبارتند از:
باور هذیانی به عدم وجود، مرگ یا از دست دادن عملکردهای اساسی بدن.
این عقیده علیرغم شواهدی که خلاف آن را نشان میدهد، وجود دارد.
این باور باعث ناراحتی یا اختلال قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینهها میشود.
هذیان با شرایط روانی یا عصبی دیگر بهتر توضیح داده نمیشود.
علاوه بر رعایت این معیارها، ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی یک ارزیابی پزشکی و روانپزشکی کامل برای رد سایر علل بالقوه هذیان مانند مصرف مواد، عوارض جانبی دارو یا اختلالات عصبی انجام میدهد.
راهبردهای درمانی برای هذیان کوتارد
درمان هذیان کوتارد به دلیل پیچیدگی و شدت علائم درگیر میتواند چالش برانگیز باشد. درمان معمولاً شامل ترکیبی از دارودرمانی، رواندرمانی و مداخلات حمایتی با هدف پرداختن به علائم روانپزشکی زمینهای و ارتقای بهبودی و توانبخشی است.
بسته به وضعیت روانپزشکی و مشخصات علائم فرد، دارودرمانی ممکن است شامل داروهای ضد روان پریشی، تثبیتکنندههای خلق و خو یا داروهای ضد افسردگی باشد. این داروها ممکن است به کاهش علائم روان پریشی، تثبیت خلق و خو و بهبود عملکرد کلی کمک کنند.
روان درمانی، به ویژه درمان شناختی-رفتاری (CBT) یا درمان حمایتی، ممکن است به افراد کمک کند تا باورهای هذیانی خود را کشف و به چالش بکشند، راهبردهای مقابلهای را برای مدیریت علائم ناراحتکننده توسعه دهند، و بینش و آگاهی از خود و واقعیت را بهبود بخشند. تکنیکهای درمانی ممکن است شامل تست واقعیت، بازسازی شناختی و مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی باشد.
علاوه بر دارودرمانی و روان درمانی، مداخلات حمایتی مانند آموزش مهارتهای اجتماعی، توانبخشی حرفهای و آموزش خانواده ممکن است در رسیدگی به اختلالات عملکردی مرتبط با هذیان کوتارد و ارتقای بهبودی و ادغام جامعه مفید باشد.
بیماریهایی شبیه به هذیان کوتارد
سندرم کاپگراس: سندرم کپگراس با این باور هذیانی مشخص میشود که یک فرد آشنا، به طور معمول یکی از اعضای خانواده یا آشنای نزدیک، با یک فریبکار مشابه جایگزین شده است. مانند هذیان کوتارد، سندرم کاپگر شامل تحریف ادراک افراد آشنا است اما در محتوای خاص هذیان متفاوت است.
پارامنزی تکراری: پارامنزی کثیف یک اختلال هذیانی نادر است که با این باور که یک فرد، مکان یا شیء آشنا کپی، جابجا شده یا به نحوی جایگزین شده است مشخص میشود. در حالی که از توهم کوتارد در محتوا متمایز است، پارامنزی تکراری شباهتهایی از نظر تحریفات عمیق در ادراک و آزمایش واقعیت دارد.
هذیان فرگولی: توهم فرگولی با این باور هذیانی مشخص میشود که افراد مختلف در واقع یک فرد واحد هستند که میتوانند ظاهر را تغییر دهند یا در لباس مبدل هستند. مانند هذیان کوتارد، هذیان فرگولی شامل تحریف ادراک و باور است اما در محتوای خاص هذیان و تأثیر آن بر خودآگاهی و تجربه وجودی متفاوت است.
اینترمتامورفوزیس: اینترمتامورفوزیس یک اختلال هذیانی نادر است که با این باور که افراد در محیط با حفظ ظاهر فیزیکی با یکدیگر تبادل هویت کردهاند مشخص میشود. در حالی که شبیه توهم کوتارد از نظر شناسایی نادرست افراد است، دگردیسی متقابل شامل تحریف تعمیم یافتهتری در ادراک است تا اعتقاد خاص به نیستی یا مرگ.
سندرم اکبوم (انگل هذیانی): سندرم اکبوم با این باور هذیانی مشخص میشود که فرد با انگل یا حشرات آلوده شده است، علیرغم عدم وجود هیچ مدرکی برای تأیید این باور. در حالی که سندرم اکبوم از نظر محتوا از توهم کوتارد متمایز است، اما از نظر اعتقاد و تداوم باور هذیانی، و همچنین ناراحتی و اختلال در عملکرد روزانه، شباهتهایی مشترک دارد.
این نوشتهها را هم بخوانید