پنج تغییر اساسی که مدیران برای بقا در آینده کار باید انجام دهند
مدیریت در مدل جدید کار: حرکت به سمت مدل‌های چابک و مهارت‌محور
در گذشته، بسیاری از مدیران سازمان‌ها در قالب یک مدل کاری مبتنی بر سلسله‌مراتب فرمان و کنترل فعالیت کرده‌اند. اکنون، برای انطباق با مدل جدید کار که بر اساس مهارت‌ها شکل می‌گیرد، نیاز به یک تغییر بنیادین در ذهنیت و مهارت‌های مدیریتی وجود دارد. در این سیستم نوین، موفقیت دیگر با عناوین شغلی تعریف نمی‌شود، بلکه بر اساس پروژه‌ها و دستاوردها سنجیده خواهد شد. مدیران نیازمند توسعه رفتارها و ارزش‌های اجتماعی جدید هستند تا بتوانند استعدادهای برتر را جذب و حفظ کنند.
حرکت به سوی مدیریت انسانی‌تر
مدیران باید به سمت مدیریت انسانی‌تر حرکت کنند، زیرا استعدادها اکنون به دقت نه تنها به جذابیت وظایف، بلکه به برند شخصیتی و شهرت مدیران نیز نگاه می‌کنند. مدیران باید این فرصت را غنیمت بشمارند تا در عین هدایت کارمندان، توجه ویژه‌ای به انگیزه‌بخشی و تعامل موثر با آنها داشته باشند. مدیران موفق آنهایی هستند که بتوانند مهارت‌ها را به طور مستمر با کار تطبیق دهند و به طور پایدار کشتی سازمان را هدایت کنند.
تمرکز بر کارهای پروژه‌ای به جای مشاغل
یکی از بزرگترین تغییرات در سازمان‌های مهارت‌محور، نحوه انجام کارها است. مدیران باید به جای سازماندهی مشاغل، به چگونگی انجام وظایف و پروژه‌ها توجه کنند. کارمندان اکنون توانایی تغییر از یک پروژه به پروژه دیگر بر اساس مهارت‌ها و ترجیحات خود را دارند. در این محیط، مدیران باید چارچوب‌های محکمی برای توازن بین آزادی عمل و مسئولیت‌پذیری تعریف کنند.
ترکیب هوش مصنوعی با توانایی‌های انسانی
با پیشرفت‌های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، مدیران باید چگونگی همکاری انسان‌ها و اتوماسیون را در انجام وظایف مدیریت کنند. این دیدگاه به مدیران کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری در زمینه جایگزینی یا تکمیل نیروی انسانی با ماشین‌آلات بگیرند. برای این منظور، مدیران باید تفاوت‌های انسانی مانند خلاقیت زیباشناختی و نوآوری را بیشتر درک کنند و از فرضیات غلط درباره کارایی ماشین‌ها دوری کنند.
توجه مستمر به تنوع، برابری و شمول (DEI)
مدل‌های سنتی معمولاً به تنوع و برابری به صورت مقطعی نگاه می‌کردند، اما سازمان‌های مهارت‌محور به طور مستمر بر این موضوع تمرکز دارند. مدیران باید با انتخاب و توسعه اعضای تیم به بهبود این ارزش‌ها کمک کنند. هر تعامل در این محیط یک فرصت برای ارتقای تنوع یا حفظ تعصبات قدیمی است.
مدیریت فنی و روانشناختی در کنار هم
تحولات سریع در زمینه‌هایی مانند هوش مصنوعی و رباتیک چالش‌هایی را برای مدیران به وجود آورده است. مدیران اکنون باید تصمیم بگیرند که در چه پروژه‌هایی اتوماسیون را جایگزین نیروی انسانی کنند و چگونه این کار را با همزیستی موفق میان انسان و ماشین انجام دهند.
هدایت پروژه به جای اجرای فرآیندها
در سازمان‌های مهارت‌محور، مدیران دیگر صرفاً فرآیندها را مدیریت نمی‌کنند، بلکه پروژه‌ها را هدایت می‌کنند. آنها باید به سرعت تیم‌هایی بر اساس مهارت‌های موجود تشکیل دهند و از ابزارهایی مانند اسکرام و اسپرینت استفاده کنند. این تغییر نیازمند سازگاری سریع و مستمر در زمینه‌های مختلف از جمله منابع انسانی، فناوری اطلاعات و حقوقی است.
در نهایت، سازمان‌های مهارت‌محور نشان می‌دهند که مدیریت انسانی چقدر در عصر اتوماسیون مهم است. مدیران باید مدل‌های مدیریتی خود را به سمت چابکی و مدیریت مسئولیت‌ها تغییر دهند تا انسانیت در محیط کار حفظ شود.