به جای کار طاقتفرسا و سخت، هوشمندانه کار کنید! 5 راه برای انجام کار هوشمندانه

بعضی وقتها به خصوص در بحرانهای اقتصادی، به خودمان نهیب میزنیم که برای بقا و تاب آوردن، باید هر چه میتوانیم کار کنیم و سختترین کارها را انجام بدهیم.
اما در عمل این راهبرد بعد از مدت کوتاهی با شکست مواجه میشود. چون متوجه میشویم کسی بابت کار سخت به ما پولی نمیدهد و عرق ریختن بیشتر، مترادف با موفقیت بیشتر در کارها نیست.
در واقع این پست تاکیدی برای هوشمندانه کار کردن و نیفتادن به چرخه سرخوردگی.
1- از حواسپرتی بپرهیزید
شما ساعات زیادی کار میکنید و حسابی خسته میشوید، اما بهره لازم را نمیبرید؟ یکی از دلایل این است که کارتان نیاز به خلاقیت و دقایق تمدد اعصاب گاهگاهی دارد. اما مرتب شبکههای اجتماعی و پیام دادن و تحمل صدای نوتیفیکیشنهای مکرر گوشیهای موبایل حواستان را پرت میکند. پس رشته کار از دستتان درمیآید و مدام مغزتان «ریست» میشود و بیش از چیزی که باید، خسته میشوید.
تمرکز کنید. نوتیفیکیشنها را خاموش کنید. خبرهای تکراری که این روزها اکثرا ناامید کننده هستند، نخوانید. در دقایق کوتاه استراحت، موسیقی گوش کنید یا یکی دو صفحه کتاب متفاوت بخوانید یا به سادگی چشمهایتان را ببندید و به آنها استراحت بدهید.
2- از تکنیک پومودورو استفاده کنید
قدیم که دانشآموز بودم، دانشآموز خوب «ظاهرا» کسی بود که چند ساعت بیوقفه سرش داخل کتاب باشد. اما من شخصا و سالها قبل از اینکه این همه کتاب خودیاری و خلاقیت بیرون بیاید، همین تکنیک پومودورو Pomodoro را استفاده میکردم.
یعنی هر 20 تا 25 دقیقه، 5 تا 10 دقیقه استراحت میکردم. معمولا مجله میخواندم: دانشمند – دانستنیها – کیهان ورزشی – دانستنیها – تکهای از یک داستان کوتاه!
آن زمان مثل حالا همه آموختنیهای ما تستی نبود و کلی مسئله تشریحی هندسه، جبر و ریاضیات جدید و احتمالات هم داشتیم که حل کردن بعضیهایشان به گره میخورد. اما جالب بود بعد این دقایق کوتاه استراحت، اغلب راه تازهای برای حل کردنشان به ذهنم میرسید.
در کارهای نیاز به نیروی فکری بالا هم دقیقا همین طور است. باید هر 25 دقیقه، مانند یک گوشی هوشمند، وارد مود «هواپیما» شوید، استراحت کنید با کمی قدم بزنید.
بعد از 4 جلسه 25 دقیقهای میتوایند یک استراحت طولانی 30 تا 50 دقیقهای کنید.
حواستان باشد که آن استراحتهای کوتاه را صرف اینستاگرام و شبکههای اجتماعی نکنید.
3- برونسپاری
خب، اعتراف میکنم که این یکی از نقاط ضعف من است. هر یک از ماها در یک چیز بسیار خوب هستیم یا شاید هم نبوغ داشته باشیم. یک سری کارهایی هم هستند که در آنها کند هستیم یا برای انجامشان مهارتی نیاز است که ما نداریم و ما به زور و اصطلاحا با روغنسوزی میتوانیم انجامشان بدهیم.
اگر در یک چیز واقعا خوب هستید، تمرکز کنید و از وقت خود برای درخشیدن در همان زمینه استفاده کنید.
مثلا شما ممکن است در نوشتن متن پادکست یا محتوای ویدئویی خیلی خوب و سرآمد باشید، اما اجرایتان ضعیف باشد یا ویرایش ویدئو ندانید.
گرچه میتوانید با رنج فراوان همه این کارها را با هم بکنید، اما شاید راه بهترش این باشد که روی زمینه تخصصی خودتان کار کنید و بقیه کارها را به دیگران بسپارید و پرونسپاری کنید.
مثال دیگر این است که برخی کارهای تکراری نیازمند مهارت پایین را هم میتوانید با افرادی دیگر بسپارید و زمانی را که دارید صرف خلاقیت کنید. این طوری است که جهش و ارتقای کاری ایجاد میشود.
4- قانون 6 هدف
ما معمولا در آغاز سال یا وقتی از نظر روحی خوب هستیم و اعتماد به نفس پیدا میکنیم، اهداف زیادی برای خودمان مشخص میکنیم و میتوانیم فهرست مشروحی از همه کارهایی که میتوانیم به نوعی از پسشان برآییم، آماده کنیم.
اما در مقام عمل واقعا به کسر کوچکی از این کارهای خوب میشود رسید و باقی آنها تبدیل میشوند به سرخوردگی ما و چه بسا ما خودمان را به خاطر اینکه نمیتوانیم به اهداف ذهنی خود برسیم، سرزنش کنیم.
پس منطقی است که همان ابتدای کار، فهرست کارهای روزانه را محدود کنیم و مثلا فقط 6 کار یا تسک برای خودمان تعریف کنیم.
بعد سعی کنیم همین 6 کار را تمام کنیم و اگر این 6 کار در طی یک روز تمام نشدند، روز بعد را هم به تکمیل آنها اختصاص بدهیم.
پس فهرست کارهای خود را مختصر کنید و به 6 کار در هر روز محدود کنید.
5- با همین جدول ساده برنامهریزی مؤثریتری کنید
کارهایی که هر روز باید انجام بدهیم انبوه هستند. از کارهای شخصی گرفته تا کارهای خیلی مهم: کوتاه کردن موها و یک تعمیر کوچک تا تکمیل یک پروژه ناتمام.
منطقی است که اولویتی برای کارها تعریف کنیم.
طبق جدول زیر کارهایی را که مهم و فوری هستند باید همین الان انجام بدهید. برای کارهایی که مهم، اما غیرفوری هستند، باید برنامهریزی کنید.
کارهایی را که مهم نیستند، اما فوریت دارند به شخص دیگری بسپارید.
و از خیر انجام کارهایی که نه مهم هستند و نه فورتی دارند، بگذارید.